آمیزهای از کممنطقی و بیرحمی
وصال روحانی
روزنامه نگار
برخی صحنههای هفته بیست و نهم لیگ برتر فوتبال کشور که جمعه شب در هشت بازی همزمان در استانهای مختلف رؤیت شد، همان طور که پیشبینی میشد، تماشایی و دلچسب نبود. واکنش پیکانیها در قبال نحوه داوری نه چندان بیعیب دیدار نافرجامشان با سپاهان در اصفهان، چشمها را خیره کرد و بدتر آنکه اتفاقات رخ داده به گونهای بود که نمیشد تندی کلام مجتبی حسینی، سرمربی معمولاً خویشتندار پیکان و بعضی از شاگردانش را افراطی و کاملاً دور از عدالت توصیف کرد.
طالب ریکانی، دیگر مرد غالباً متین لیگ و ستاره بیچون و چرای صنعت نفت چنان فن کاراتهای را روی شکم بازیکن بینوای ذوب آهن پیاده کرد که اخراج، کمترین حق او بود و در سایر کشورها این گونه لگدهای مستقیم و آسیبرسان به بازیکنان رقیب را نه با یک جلسه محرومیت بلکه حداقل چهار جلسه دوری از مسابقات مجازات میکنند زیرا سلامتی ورزشکاران را به خطر میاندازد و فوتبال را بدنام میکند.
سرمربی استقلال که مظهر متین نبودن در این فصل بوده است نیز پس از قطعی شدن رتبه سومی این تیم و از دست دادن عنوان قهرمانیای که فصل پیش فرهاد مجیدی با قاطعیتی هر چه بیشتر نصیب آبیها کرده بود، با نادیده گرفتن همه ضعفهای فنی و تشنجهای اخلاقی خود، ناکامیاش را محصول ضعفهای تشکیلاتی باشگاهش توصیف کرد و مدعی شد که قهرمان حقیقی این فصل، تیم اوست و نه پرسپولیس و سپاهان که در بالای جدول ردهبندی برای آبیها دست نیافتنی شدهاند.
توگویی که هدر رفتن قهرمانی فصل پیش محصول ضعف مستقیم ریکاردو ساپینتو در دیدارهای رو در رویش با پرسپولیس و سپاهان در این فصل نبوده است و این مربی پرتغالی حتی دیدار رفت خود با تراکتور، تیم چهارم جدول را نیز به این تیم تبریزی واگذار کرده است.
از زبان چند مربی دیگر هم در پایان دیدارهای جمعه شب همان حرفهای تکراری و کسالتبار و غیرقابل اثبات شنیده شد؛ «اینکه عدهای نمیخواستند ما اوج بگیریم و راه ما را سد کردند و اگر این توطئهها در کار نبود، چنین و چنان میشد.»
در نحوه گفتار و طریقه نگاه این مربیان همه بد هستند الا خودشان و فوتبال زاییده شده تا حق آنها را ندهد و سازمان لیگ را تأسیس کردهاند تا روز و شب آنها را لگدمال کند و بعضی داوران هم که البته از شریفترین قشرهای فوتبال ایران هستند، مشکوک میزنند! بله، آیین جاری در فوتبال باشگاهی کشورمان هفته ماقبل آخر لیگ امسال را نیز بینصیب نگذاشت و بسیار بعید است که هفته آخر را هم که پنجشنبه شب 28 اردیبهشت برگزار میشود، از شر وجود خود رها کند. آنچه به چشم میبینیم، متأسفانه آمیزهای از کممنطقی و بیرحمی است و فقط موجب افسوس و اندوه میشود.