در حافظه موقت ذخیره شد...
جک گریلیش از تفاوتهای خودش و هالند میگوید
چطور در سیتی جا افتادم؟
همانطور که میدانید گریلیش از استون ویلا به منچسترسیتی پیوست؛ از تیم شهر زادگاهش. او فکر میکرد زندگی فوتبالیاش آسانتر خواهد شد. چطور میتوانست اینطور نباشد؟ او یک بازیکن جوان و بااستعداد بود که به یکی از قویترین تیمهای تهاجمی اروپا پیوسته بود. 9 ماه پس از آمدن او به قسمت آبی شهر منچستر، فصل اولش با اولین مدال قهرمانی لیگش به اتمام رسید اما او در آن فصل درسهای دشواری آموخت.
گریلیش در این باره میگوید: «من در اینجا کمی ترسیده بودم و کمی خجالت میکشیدم. منظورم در زمین بازی است. مردم داد میزدند : جک! پاس بده و من هم پاس میدادم، هرچه نباشد او کوین دیبروینه بود، بهتر بود به او پاس میدادم، منظورم را میفهمید؟ او الگوی من بوده است.»
تقریباً یک سال پیش در چنین روزهایی یود که گریلیش داشت با فصل سخت و کمفروغی که گذرانده بود کنار میآمد. سیتی در حالی به مصاف رئال مادرید در دور برگشت نیمه نهایی لیگ قهرمانان میرفت که بازی رفت را برده بود. سهشنبه این هفته دوباره این دو تیم در همان مرحله به مصاف هم میروند.
این مهاجم 27 ساله آن موقع در ترکیب اولیه گواردیولا حضور نداشت اما در 12 دقیقه پایانی بازی به میدان آمد در حالی که نتیجه در مجموع 5-3 به نفع سیتیزنها بود. گریلیش بلافاصه تا مرز گلزنی پیش رفت اما پس از آن رئال با برگشتی استثنائی به بازی با دو گل در وقتهای اضافه بازی را به تساوی کشاند و سپس در نیمه اول وقتهای اضافه با پنالتی کریم بنزما، تیم آنچلوتی به فینال رسید.
گریلیش درباره موقعیتهای از دست رفته در آن بازی میگوید: «واقعاً افتضاح بود. چیزی که بیشتر از همه مرا عصبی کرد گل دوم آنها بود. دنی کارواخال توپ را گرفت و سانتر کرد. من نمیتوانستم بدوم، اصلاً فرم خوبی نداشتم و از صحنه خیلی دور بودم و به توپ نرسیدم. فقط پایم را جلو گذاشتم تا جلوی توپ را بگیرم و اوضاع خیلی بهم ریخت. آنها گل زدند و ما میدانستیم که چه اتفاقی افتاده است. من واقعاً خودم را باخته بودم، واقعا ناامید شده بودم. » گریلیش در استونویلا شکل دیگری از بازی را داشت. در استونویلا بازی او گاهی شبیه فوتبال خیابانی بنظر میرسید و دیدن این سبک بازی نشاط بخش بود اما این چیزی نبود که سیتی آن همه پول برایش خرج کرد. او کم کم یاد گرفت تا در قالب ساختار معین تیم گواردیولا بازی کند و کنار خط سمت چپ زمین بماند تا لحظهای که مناسب ورود به محوطه جریمه باشد فرا برسد. گریلیش در مورد تغییر سبک بازیاش گفته: «بله تغییر آن سخت بود، حالا این بازیکنان را به چشم دوستانم میبینم و اینطور است که انگار به آنها میگویم توپ را به من بده و آن را درخواست میکنم. هنوز دوست دارم بیشتر گل بزنم. پاس گلهایم اگر تعریف از خود نباشد به 11 رسیده با توجه به اینکه ضربه آزادی را ارسال نمیکنم. اما فقط اعداد مهم نیستند غیر از این است؟» او در پایان در رابطه با همبازی بودن با هالند هم گفته: «ما رابطه خیلی نزدیکی با هم داریم اما او بعد از بازی به من اشاره میکند و میگوید: هی امشب به میهمانی نرو و من فقط به او میگویم: خفه شو و برو داخل وان یخت بنشین. اما این ماییم، دو آدم مختلف که هر کدام به شیوه خود خوب عمل میکنیم. من به اندازه او موفق نیستم، او در این فصل به اندازه کل دوران حرفهای من گل زده است اما اگر کارهایی که من معمولاً انجام میدهم را انجام بدهد در آخر روز احتمالاً حس خیلی بدی خواهد داشت. ما روشهای مختلفی برای آرام کردن خود داریم، او به خانه میرود و با خانوادهاش مینشیند و وقت میگذراند. گاهی این انتخاب من نیز هست، من عاشق این کار هستم اما گاهی نیز بیرون میروم و دیوانهبازی در میآورم.»