صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و دویست و نود و شش - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و دویست و نود و شش - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۲

وقتی هیچ‌کس مسئولیت کارش را نمی‌پذیرد

این دعوای مجازی حق «لیگ برتر» نبود

این فصل از لیگ برتر، با حواشی و اتفاقات عجیبی همراه بود. از ابتدای فصل تا به حال، مسائلی پیش آمد که در تاریخ فوتبال کشورمان سابقه نداشت. دعواهای واقعی، مصاحبه‌های خشن، اشتباهات پر از شبهه داوری، جانبداری‌ها، بیانیه‌ها، درگیری‌های مجازی، رفتارهای غیرمسئولانه و در کنار همه اینها، بی‌اعتنایی مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ که با سکوت و انفعال بی‌موقع خود، پوست لیگ را کَندند!
 
این سازمان پر از ایراد
یکی از اتفاقات تلخ این لیگ، بدون هیچ تردیدی ادامه یافتن تصمیمات غیرمنطقی و منفعل از سوی سازمان لیگ بود. تعداد زیادی از بازی‌های این فصل با تغییر روز و ساعت همراه بود که بی‌نظمی مفرط را به نمایش می‌کشید. اکثر رقابت‌ها بدون تماشاگر برگزار شد و البته در استادیوم‌هایی بازی گذاشتند که کمترین حد از استانداردهای داخلی را هم نداشت، چه رسد به بین‌المللی. سازمان لیگ، آن سازمان قدرتمندی نبود که بتواند با موفقیت، یک دوره جذاب را برگزار کند. در این فصل، بی‌نظمی و بلبشو دیدیم که ضعف در تصمیم‌گیری‌های مهم، عامل اصلی آن بود.
 
جنگ و حاشیه پنجشنبه
نمونه آخر آن، ماجرای پنجشنبه بود. این روز پر از حاشیه و جنجال، تمام‌شدنی نبود! استادیوم بازی پیکان و پرسپولیس از پاس قوامین به آزادی تغییر کرد و سپس جلسه گذاشتند که بازی را با تماشاگر برگزار کنند! اتفاقاتی که مطمئناً در جای دیگری از این دنیا، تکرار شدنی نیست. بعد از این جابجایی‌ها، سازمان لیگ به جای آنکه صادقانه و شجاعانه بگوید خودمان چنین تصمیمی گرفتیم، همه آوار را روی باشگاه‌ها خراب کرد و با انتشار بیانیه‌ای نوشت باشگاه‌های پیکان، پرسپولیس و استقلال انتخاب و تأیید کردند که ورزشگاه آزادی میزبان باشد. جنگ و حاشیه‌ای که پنجشنبه شب را به طولانی‌ترین شب سال تبدیل کرد اما هیچ‌کس از سازمان لیگ پاسخگو نبود.
 
زد و خورد بیانیه‌ای
اگر مدیران سازمان لیگ کمی زودتر وارد عمل می‌شدند و شفاف و صادقانه می‌گفتند دلایل‌شان برای ایجاد تغییر در محل انجام بازی چه بود، کار به زد و خورد بیانیه‌ای بین باشگاه‌ها و سازمان لیگ نمی‌کشید و هیچ‌کس متهم به جانبداری از یک تیم خاص نمی‌شد. فوتبال ایران برای دو هفته بر سر انتخاب یک ورزشگاه، آرامش نداشت و این حق «لیگ برتر» نبود. حق این فوتبال، با آن همه عاشق سینه‌چاک این نبود که شاهد بیانیه‌نویسی‌های شبانه و توجیهات کودکانه باشد. عذرهایی بدتر از گناه که منطق کمرنگی داشتند. هر کسی سعی می‌کرد با تقلب از روی دست سازمان لیگ، از واقعیت‌ها فرار کند و این موضوع، وضعیت عجیبی برای فوتبال ساخت. یک جنجال واقعی که تمامی نداشت. جنجالی که اگر توسط سازمان لیگ کنترل می‌شد، کار به اینجا نمی‌کشید.
 
افسانه‌ای به نام مسئولیت
سابقاً وضعیت این طور نبود. کمیته انضباطی وقتی رأی علیه یک باشگاه می‌داد، همه ارکان آن پای رأی می‌ایستادند. رئیس فدراسیون مصاحبه می‌‎کرد، همه با او موافق بودند، رئیس سازمان لیگ تصمیم می‌گرفت، همه با او همراه می‌شدند ولی حالا رئیس یک حرفی می‌زند، عوامل اجرایی‌اش یک رفتار دیگری دارد. همه این مسائل به خاطر ضعف در مسئولیت‌پذیری است. موضوعی که به کاراکتر مدیران ارتباط دارد.
اکثر آنها کاریزمایی به اندازه شغل‌شان ندارند و به همین علت، همیشه عقب هستند تا جایی که مسئولیت در برخی از بخش‌ها به افسانه‌ تبدیل شده است. روزهای معمولی، نیازی به مدیریت ندارد اما مدیر آن است که در بحران، تصمیمات درست بگیرد و مسئولیتش را قبول کند. آیا این موارد را در این روزها دیدید؟

 

جستجو
آرشیو تاریخی