دلنوشتهای برای استقبال از قهرمانی ناپولی
دوست دارم در آغوش تو بمیرم الدیهگو
سینا فراهانی
خبرنگار
گوشهایتان را روی زمین بگذارید.
صدای انفجار را میشنوید؟
بزودی قرار است روح بلند دیهگو آرماندوی فقید بر فراز شهر ناپل به پرواز درآید.
گزاف نیست اگر بگوییم هر فوتبالدوستی علاقه دارد که روز بازی با اودینزه در شهر ناپل در میدان اصلی شهر روبهروی تلویزیون شهری قرار بگیرد و بوی شور و شعف پس از سوت پایانی را استشمام کند.
همه میدانیم که ناپولی بزودی به طور رسمی قهرمان میشود.
تیمی که هر آنچه دارد مردم است و مردمی که هر آنچه دارند این تیم است.
یک ضربالمثل فوتبالی هست که میگوید:
«بازیکنها تلاش میکنند و تیمها برنده میشوند»
اما برای مارادونا همه چیز متفاوت است چرا که یک تیم تلاش میکند تا مارادونا زنده بماند.
وقتی سال 2020 بعد از فوت غمبار دیهگو ورزشگاه سنپائولو بهنام دیهگو آرماندو مارادونا تغییر نام داد انگار همه ما منتظر بودیم که در همین حوالی ناپولی ردای قهرمانی را بپوشد و اسکودتو بوسهای طلایی بر پیشانی پایتخت دوم آرژانتین بزند.
بله درست است.
این شور و این هیجان ارثیهایست که ناپل از بوئنوس آیرس برده است و انگار در این شهر همه چیز بوی امریکای جنوبی میدهد.
در سالی که آرژانتین آن قهرمانی دراماتیک را در دوحه جشن گرفت، قهرمان شدن ناپولی یک معنای ویژه دارد و آن هم نگاه ویژه دیهگو از آسمان به تیمهای مورد علاقهاش است.
دستهایی که روزی دست خدا نامگذاری شده بودند اکنون از سمت خدا به پایین آمدند تا بار دیگر نام او در جایی از تاریخ زنده شود که روزی جای قدمهایش را طلا میگرفتند.
فرانک مکگاروی مهاجم سابق لیورپول درباره مارادونا میگوید: «مارادونا بزرگترین بازیکنی است که تاکنون بازی کرده است. اگر شما به من بگویید از بین پله، یوهان کرویف و فرانس بکن باوئر یا هر بازیکن دیگری انتخاب کنم، من مارادونا را انتخاب خواهم کرد. مردم در خصوص لیونل مسی ستاره فعلی آرژانتین صحبت میکنند و او را با مارادونا مقایسه میکنند، ولی آیا او میتواند کاری که مارادونا در جام جهانی 1986 انجام داد را انجام دهد. آیا او میتواند ناپولی را دو بار قهرمان سری آ کند؟»
نه الدیهگوی عزیز...
درست است که مسی توانست آرژانتین را بار دیگر قهرمان دنیا کند و روح بزرگ تو را مشعوف و سرمست از این اتفاق نگه دارد اما بدان که قهرمانی ناپولی با تو ضیافتی بود که میزبانی شایستهتر از تو یافت نخواهد کرد.
جملات مکگاروی نشان میدهد که فتح اسکودتو توسط تو حتی فراتر از قهرمانی آلبیسلسته در جام جهانی بود چرا که نام تو نام شهری را زنده کرد که تاریخ افتخاراتش فقط با قلم تو نقش گرفته است.
حالا وارثان خلف تو در آستانه افتخاری هستند که برایش لحظهای سپر نینداختهاند و میخواهند چیزی را به تو تقدیم کنند که از خودت به ارث بردهاند.
اسپالتی میگوید حضور در استادیوم مارادونا به ما قدرت میدهد و این قدرت را از سوی تو دریافت میکنند و چه درست تعبیر میکنند آنها که میگویند با هر بار بازی ناپولی در این ورزشگاه روح تو برای تماشای این دیدار به پرواز در میآید و بر فراز این ورزشگاه مینشیند.
قرار است چند روز دیگر شهر ناپل رنگ و بویی را به خودش بگیرد که بوئنوس آیرس در روز قهرمانی آرژانتین به خودش گرفته بود و جوری از دیلورنزو با جام در دستانش استقبال کند که از تو استقبال کرده بود.
کوارا و اوسیمن و دیگر ستارههای پارتنوپی (لقب تیم ناپولی) کاری کردند کارستان اما الپلوسای عزیز یادمان نمیرود اینجا هرچه بکارند دهقانی فداکارتر از مارادونا برای برداشتش پیدا نخواهند کرد.
اگر سندرم بازیهای انتهای فصل تیمهای اسپالتی نبود شاید جشن باشکوهی در استادیوم اصلی شهر ناپل برگزار میشد و چه بسا این تیم در اروپا هم ادامه میداد اما چه میشود کرد، ظاهراً قرار است کمی صبر کنند تا از پای تلویزیون شاهد قهرمانی تیم محبوبشان باشند. درست است که این قهرمانی هم برای یک سال است و ممکن است سال بعد هم باز یوونتوس، میلان و یا اینتر قهرمان سری آ شوند اما یادمان باشد قهرمانیهای ناپولی طعمی از جنس ماندگاری میدهد، چیزی که تا به حال دیهگو را در قلب ما زنده نگه داشته است.
این پیروزی و این قهرمانی نوش جان شهری که ناچار شد در اروپا به دنیا بیاید وگرنه این شهر جایش در میانه آرژانتین بود چرا که رد پای دیهگو در گوشه گوشه این شهر حس میشود و زیستن بعد از او بود که در این شهر تبدیل به یک عادت شد.
پیشاپیش این قهرمانی تقدیم به تو الدیهگوی کبیر.