حسرت 31 سالهای که بیدلیل نیست
وصال روحانی
دیدار رفت فینال لیگ فوتبال قهرمانان آسیا 2023 که شنبه شب در ریاض برگزار و به تساوی 1-1 الهلال عربستان با اوراواردز ژاپن منجر شد، به طور مستقیم و غیرمستقیم نشان داد که چرا ما 31 سال است در این رقابتها به رتبه نخست نرسیدهایم. قهرمان 2023 این پیکارها شنبه شب هفته بعد در پایان دیدار برگشت الهلال و اوراواردز در خاک ژاپن مشخص میشود اما تا آنجا که به ما مربوط میگردد، شرایط فنی دو تیم و امکانات تشکیلاتی آنها که در تصاویر تلویزیونی با وسعت هر چه بیشتر خودنمایی میکرد، به زبان بیزبانی به ما میگفت که چرا در جام نخست باشگاهی قاره پیوسته زمین میخوریم. از آخرین باری که یک تیم ایرانی در این رقابتها اول شد، 31 سال میگذرد. در سال 1992 پاس تهران با هدایت فیروز کریمی قهرمان باشگاههای آسیا شد اما از آن تاریخ به بعد حسرت تجدید آن قهرمانی بر دل فوتبال ما مانده است. طی این مدت تیمهای ما پنج بار به فینال رسیده اما هر پنج فینال را باختهاند. استقلال تهران با سرمربیگری ناصر حجازی در سال 1999، سپاهان با هدایت لوکا بوناچیچ کروات در سال 2007، ذوبآهن با رهبری منصور ابراهیمزاده به سال 2010 و پرسپولیس دو مرتبه در سالهای 2018 و 2020 (به ترتیب با هدایت برانکو ایوانکوویچ کروات و یحیی گلمحمدی) در دیدارهای نهایی ناکام و از فتح جام باز ماندند. بررسی دقیق این تلخکامیها نشان میدهد که اولاً هیچیک بیدلیل نبودهاند و ثانیاً با توجه به شرایط دائماً پسرونده باشگاههای ما بسیار بعید است که این روند منفی قطع و به این زودیها به جام قهرمانی این مسابقات دست یابیم. برخی مفسران میگویند اگر هم در گذشته بالنسبه دور دو بار توسط استقلال و یک مرتبه به وسیله پاس این رقابتها را فتح کردیم، به این دلیل بود که رقابتها بسیار جمع و جورتر و حقیرتر از امروز برگزار میشد و نه یک حالت حرفهای بلکه فضایی آماتوری بر آن سایه انداخته بود. اما از سال 2002 که نام این مسابقهها از «رقابتهای جام قهرمانی باشگاههای آسیا» به «لیگ قهرمانان آسیا» تغییر یافت، کار دائماً سختتر و ویژگیهای فوتبال حرفهای بر آن غالبتر شد. باشگاههای آسیا و بویژه «متمول»های غرب آسیا و «تشکیلاتی»های شرق این قاره نیز هر سال بر ضوابط حرفهای خود افزوده و قویتر و بهروزتر شدند و کار به جایی رسید که فاصلهای عظیم بین ما و آنها ایجاد شد. فاصلهای که فقط با هنرهای فردی و ویژگیهای تکنیکی فوتبالیستهای ایرانی که در سطحی بالاتر از رقبای آسیاییشان قرار دارند، قابل جبران نیست و تنها با کار تشکیلاتی قوی و اتخاذ ضوابط حرفهای واقعی پوشش داده خواهد شد و با تبدیل باشگاهداری تصنعی (و متکی بر تملکهای دولتی) به باشگاهداری خصوصی و ساختن مؤسسههای خودکفای ورزشی- اقتصادی امکانپذیر خواهد شد.
به جای اینکه تصور کنیم فقط کار فنی بهتر تیمهای رقیب باعث قهرمانیهای مکرر آنها و ناکامی هر ساله ما شده، به هوش بیاییم و ببینیم که حرفهای نبودن ما و دور ماندن از خصایص یک فوتبال خودکفا و باشگاههای مستقل درآمدساز مسبب اصلی شکستهای ما بوده است. تا زمانی که این معایب به طور اصولی و ریشهای و تمام و کمال رفع نشود، ناکامیهای فوتبال باشگاهی ایران استمرار خواهد یافت و باید همچنان به مسابقات امثال الهلال و اوراواردز که از سر تا پا حرفهای هستند، چشم بدوزیم و آه حسرت بکشیم.