صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و دویست و هشتاد و شش - ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و دویست و هشتاد و شش - ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۶

سه نکته از دربی ۱۰۰

رسول مجیدی
روزنامه نگار
۱ – عیسی آل‌کثیر تک گل دربی صدم را زد. مردی که دو سال پیش در دربی نود و پنجم هم که دقیقاً در همین ماه اردیبهشت انجام می‌شد، تک گل سه امتیازی بازی را زده. توی سر توپ او، چرخشش و ضربه نهایی‌اش واقعاً باکیفیت بود. حتی اگر توپ به مدافع استقلال نمی‌خورد هم بنظر شلیک مهاجم خوزستانی پرسپولیس به تور دروازه می‌چسبید. اما نکته منفی چهره اصلی دربی شاید بعد از گل بود. آل کثیر با اینکه به‌عنوان یار تعویضی در نیمه دوم وارد زمین شده بود اما جوری در زمین راه می‌رفت و در فاز دفاعی شرکت نمی‌کرد که انگار نفس کم آورده. آل‌کثیر مسی‌وار و رونالدووار در زمین پرسه می‌زد. وقتی توپ را از دست می‌داد کمتر می‌شد که وارد فاز پرس شود. حتی راه رفتن‌های او هم هوشمندانه نبود. جوری نبود که جلوی پاس مدافعین استقلال را بگیرد و مسیرهایی را ببندد. این مدل بازی آن هم درچنین بازی‌ مهمی اصلاً قابل قبول نیست.
۲ – استقلال بعد از اینکه گل خورد رفته رفته سعی کرد به دروازه بیرانوند نزدیک‌تر شود. در ۱۵ دقیقه پایانی به معنای واقعی توپ و میدان دست استقلالی‌ها بود. نکته عجیب این بود که پرسپولیس هرگز برنامه‌ای برای این قسمت از بازی نداشت. هرگز توپ‌گیری مدافعان پرسپولیس باعث یک ضدحمله خطرناک از پرسپولیس نشد. انتظار این بود که پرسپولیسی‌ها از فضایی که مدافعان جلوکشیده استقلال به آنها داده‌اند استفاده کنند. انتظار این بود که با آمدن عمری، پرسپولیس از سرعت خوب او برای ضد حمله استفاده کند اما هافبک‌های پرسپولیس هرگز موفق به بازیسازی نشدند. جالب اینجاست که ضربات شروع مجدد بیرانوند حتی خوب نبود و اکثر توپ‌هایش یا به اوت می‌رفت یا به حسینی می‌رسید. مشخص نیست چرا پرسپولیس از این فرصت استفاده نکرد. آنها می‌توانستند برتری‌شان را دوبرابر کنند یا دست‌کم با گارد ضدحمله باعث شوند استقلالی‌ها با ۱۰ نفر به دروازه آنها یورش نبرند.
۳ – صحبت از اعتراض‌های پرتعداد بازیکنان و کادرفنی تیم‌های فوتبال در ایران تکراری بنظر می‌رسد اما برخی از صحنه‌ها واقعاً دیگر هیچ منطقی پشتش نداشت. بازیکن به طرز تابلویی دستش را بالاتر از سرش برده، جلوی چشمان داور توپ به دستش می‌خورد و بعد اعتراض دارد که چرا داور در سوت خودش دمیده! انگار بازیکنان شرطی شدند که به هرسوت داوراعتراض کنند.
   
جستجو
آرشیو تاریخی