نیمکتی که مربیان از آن فراری هستند
تیم امید، سیاهچاله فوتبال ایران
آرمن ساروخانیان
@armen9971
بحث انتخاب سرمربی تیم امید در روزهای گذشته دوباره داغ شده. کار حتی به اولتیماتوم کمیته المپیک کشیده و تهدید کرده که فوتبال را از کاروان بازیهای آسیایی کنار میگذارد، با این حال فدراسیون فوتبال هنوز نتوانسته تکلیف این تیم را روشن کند.
اغراق نیست اگر بگوییم که انتخاب سرمربی تیم امید از انتخاب سرمربی تیم ملی هم سختتر است. هر چقدر نیمکت تیم ملی محبوب است و مربیان برای آن سر و دست میشکنند، نیمکت تیم امید طرفداری ندارد و مربیان مربیگری در لیگ برتر را به آن ترجیح میدهند. دو گزینهای که نامشان در روزهای گذشته برای مربیگری تیم امید مطرح شده بود هم گفتند که تمایل دارند همچنان در فوتبال باشگاهی فعالیت کنند.
جواب منفی حسینی و ربیعی
مجتبی حسینی، سرمربی پیکان بعد از تساوی مقابل صنعت نفت گفت: «باعث افتخار است که گزینه هستم. به هر شکل همه دوست داریم به فوتبال ملی ایران کمک کنیم. اما هیچ مذاکره رسمی با من انجام نشده و من تحت قرارداد باشگاه پیکان هستم. خیلی هم این تیم را دوست دارم. دو سال است که روی این تیم زحمت میکشم، جوانهای خوبی تربیت کردهایم و میخواهیم نتیجه کارمان را ببینیم. حالا باید فصل تمام شود و ببینیم خدا چه میخواهد.»
محمد ربیعی، سرمربی مس رفسنجان هم بعد از باخت به سپاهان گفت: «در دو ماه گذشته از جاهای مختلف با من برای تیم امید صحبت شد و برای هر کسی افتخار بسیار بزرگی است که بتواند پیراهن مقدس تیم ملی کشورش را بپوشد و برای تیم ملی کشورش کاری انجام بدهد اما خصوصیت من این است که دوست دارم هر جایی که هستم، تأثیرگذار باشم و ردپایی بگذارم. حتی دیشب هم با من تماس گرفتند و صحبت کردند و همانجا عذرخواهی کردم و فکر میکنم در این مقطع کسان دیگری باشند که بهتر بتوانند به تیم امید کمک کنند. من به عنوان یک مربی باشگاهی نهایت همکاری را با کسی که این مسئولیت را بر عهده بگیرد، انجام میدهم و خیلی هم از فدراسیون فوتبال و دوستان بزرگوار سپاسگزارم اما احساس میکنم در این مقطع نمیتوانم کمکی به تیم امید بکنم اما هر مشورت و کمکی که بتوانم، انجام خواهم داد.»
امکانات پایین، توقع بالا
بیمیلی مربیان برای کار در تیم امید بیدلیل نیست. مدیریت این تیم سالهاست که بین کمیته المپیک و فدراسیون فوتبال سرگردان است. فدراسیون فوتبال که مسئولیت سنگین تیم ملی را دارد، ترجیح میدهد مدیریت و هزینههای تیم امید را به کمیته المپیک بسپارد. حتی این دو مجموعه در سالهای گذشته به فرمول جدید و عجیبی رسیدهاند که تیم امید را به یک سرپرست کنترات میدهند تا هزینههایش را تأمین و آن را مدیریت کند. هر مربی مسئولیت این تیم را بپذیرد با مجموعهای مواجه خواهد شد که کمترین امکانات را دارد و توقع از آن به شدت بالاست. مربیان در لیگ برتر امکانات نسبتاً خوبی دارند، زمان دارند تا برنامههایشان را پیاده کنند و قرارداد مالیشان نسبت به تیم امید خیلی بهتر است.
ناکامیهای متوالی تیم امید هم آنها را برای پذیرش این پست نگران میکند. تیم امید معمولاً در کمترین زمان باید جمع شود، گرفتن ستارهها از باشگاهها کار سختی است و شکست در یک بازی میتواند تمام پروژه را به سمت ناکامی ببرد. مربیانی مثل هومن افاضلی، محمد خاکپور، امیرحسین پیروانی، حمید استیلی و مهدی مهدویکیا در سالهای گذشته بابت ناکامی تیم امید ضربه خوردند و مسیر حرفهایشان آسیب سختی دید. فرهاد مجیدی تنها مربی تیم امید بود که از این آسیب در امان ماند و آن هم شاید به خاطر استعفای زودهنگام از این پست باشد. او به دلیل اختلاف با استیلی کنار کشید و فرصت مربیگری در استقلال را پیدا کرد، ولی اگر مانده بود شاید برچسب یک مربی شکست خورده را داشت و نمیتوانست قهرمانی لیگ برتر و مربیگری در لیگ امارات را تجربه کند.
مهمترین مشکل تیم امید برنامههای کوتاهمدتی است که برایش تعریف میکنند و بعد از آن تیم رها میشود. فدراسیون فوتبال باید به امید به چشم یک پروژه تماموقت نگاه کند و این تیم در روزهای فیفا دائماً فعال باشد و مسابقه بدهد. تیمی که کادر فنی و استخوانبندیاش مشخص باشد، میتواند خودش را به سرعت برای بازیهای آسیایی، قهرمانی امیدهای آسیا یا مقدماتی المپیک آماده کند و نتیجه بگیرد، ولی با نگاه فعلی که تیم تنها چند ماه مانده به مسابقات جمع میشود، سرنوشتی جز شکست
در انتظارش نیست.