سونامی مدیریتی استقلال در 3 پرده
ناکامی در محله برو بیا
سینا حسینی
روزنامه نگار
1 پیادهروی روی اعصاب
توجیه شوالیه ناکام برای برکناری در قامت استعفا عجیب و حیرتانگیز است. علی فتحاللهزاده خود را مقصر نمیداند. او با اعتماد به نفسی مثالزدنی مدعی است مدیران قبلی آبیپوشان وضعیت موجود را رقم زدند و او یک قربانی بزرگ است تا حدی که حالا همه کاسه کوزهها بر سر او شکسته میشود!
شاید حافظه علی فتحاللهزاده یاری نمیکند اما هواداران استقلال به خوبی به یاد دارند که او چگونه وقتی استراماچونی ایران را ترک کرد برابر وزارت ورزش میان هواداران ناراضی استقلال حاضر شد و ادعا کرد استراماچونی را برمیگرداند. البته که از وزیر وقت نیز به شکل تمام عیار حمایت کرد، در حالی که هواداران منتقد جدی سلطانیفر بودند اما شوالیه نه تنها استراماچونی را برنگرداند بلکه با کمک گرفتن از ویروس کرونا فرار را بر قرار ترجیح داد.
اما این جدایی پایان دوره ماجراجویی فتحاللهزاده نبود. او مثل همیشه برای حضور در استقلال بیقرار بود، به همین دلیل پس از کنار گذاشتن آجورلو بدون درنگ مدیرعاملی استقلال را پذیرفت، بدون آنکه توجه کند چه مسئولیت سنگینی را برعهده میگیرد، همانطور که پیشبینی میشد فتحاللهزاده قادر به حل مشکلات نبود اما شوالیه با همان شیوههای نخ نما شده چند دهه قبل تلاش کرد به جای پرداخت بدهی استراماچونی قول ستاره سوم و ترکاندن بمب بدهد تا عدهای حسابی کیف کنند اما دریغ از یک قدم مثبت برای استقلال و هوادارانش!
حالا که کار به حذف استقلال کشیده، استاد شوالیه در کمال بیخیالی استعفا داد تا خیال منتقدان راحت شود!
کاش حالا که شوالیه متوجه شده حضورش به درد استقلال نمیخورد و بابت ناتوانی او و هیأت مدیره بیکفایت استقلال تیم شایسته استقلال از حضور در لیگ قهرمانان آسیا محروم شده برای همیشه از فوتبال بروند تا دوباره این ناتوانی و بیکفایتی گریبانگیر استقلال نشود. مردی که 5 بار در استقلال حضور یافته و کماکان روی حافظه تاریخی ضعیف هواداران حساب باز کرده تا چند وقت بعد از این رسوایی تاریخی دوباره بر صندلی مدیریت استقلال برای بار ششم جلوس کند! البته مطالبه جدی هواداران این است که تک تک مدیران سابق استقلال و مدیران کنونی و اعضای هیأت مدیره این باشگاه در ادوار اخیر تحت پیگرد قضایی قرار گیرند تا مدیران نالایق پای میز قانون محاکمه شوند.
2 بدتر و بدترین
پس از کش و قوسهای فراوان علی فتحاللهزاده از استقلال دل کند تا یکی دیگر از مدیران ناکام هیأت مدیره استقلال به عنوان سرپرست باشگاه مشغول به کار شود.
حجت کریمی تا قبل از حضور در استقلال سابقه مدیریت در حوزه فوتبال نداشت و برای اولین بار همراه با مصطفی آجورلو وارد باشگاه استقلال شد تا در رزومه کاری خود این مسئولیت را با قلم درشت بنویسد اما او نیز همانند دیگر مدیران استقلال و اعضای هیأت مدیره آوردهای برای باشگاه استقلال ندارد چرا که اگر توانمندی روشنی داشت تا پیش از کنار رفتن فتحاللهزاده آن را در دسترس باشگاه قرار میداد تا از بحران فعلی جلوگیری کند.
اوج فاجعه اینجاست که کریمی حتی با هواداران استقلال نیز صادق نبود و زمانی که حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا قطعی شده بود این موضوع را انکار کرد و در کمال ناباوری اظهارنظر مهدی تاج در این رابطه را انکار کرد و مدعی شد حذف استقلال هنوز قطعی نشده!
کریمی در نخستین واکنش خود پس از قبول سرپرستی باشگاه ادعا کرد هیچ پولی در بساط ندارد که طلب استراماچونی را پرداخت کند، حال سؤال اینجاست وقتی او پولی برای حل مشکل استراماچونی ندارد و از طرفی با هواداران صادق نبوده و به عنوان عضو هیأت مدیره مانع وقوع بحرانهای مالی توسط مدیران عامل باشگاه نشده چه کمکی به باشگاه بزرگ استقلال خواهد کرد؟!
ملاک انتخاب اعضای هیأت مدیره در این خصوص چه بوده است؟ البته وقتی اعضای هیأت مدیره استقلال در برابر ناکارآمدی مدیران عامل سابق ترجیح دادند سکوت اختیار کنند، طبیعتاً در قبال انتخاب کریمی نیز همین رویه را ادامه خواهند داد.
همانطور که نباید از هیأت مدیره توقع داشت، از مجموعه وزارت ورزش نیز نباید انتظار داشت چرا که به قول معاون ورزشی قهرمانی این وزارتخانه آنها اتفاقات تلخ اخیر در استقلال را به فال نیک گرفتند و این یعنی تکمیل فاجعه در استقلال!
3 صدای آژیر خطر
شرایط بحرانی مدیریت استقلال فارغ از اینکه این تیم را از حضور در لیگ قهرمانان آسیا محروم کرد، دردسرهای دیگری نیز برای این تیم به همراه داشت که بزودی با نزدیک شدن به پایان رقابتهای لیگ برتر و بازیهای حذفی این موضوعات برای هواداران استقلال رونمایی خواهد شد.
عدم پرداخت به موقع مطالبات معوقه بازیکنان داخلی و خارجی از سوی تیم مدیریت نارضایتی شدیدی را برای بازیکنان و اعضای کادر فنی به وجود آورده است به شکلی که برخی از این نفرات ترجیح میدهند برای رهایی از شرایط نابسامان مدیریتی در این باشگاه از هماکنون به جدایی فکر کنند تا با یک پیشنهاد بهتر و ترجیحاً با دریافت دستمزد دلاری از شرایط فعلی رهایی پیدا کنند.
پیشنهادهای وسوسه کننده باشگاههای داخلی از جمله برخی باشگاههای صنعتی به بازیکنان استقلال و آفرهای اغواکننده برخی باشگاههای حوزه خلیج فارس به اعضای کادرفنی و ستارههای آبیپوش میتواند بزرگترین تهدید برای تیم بدون مدیر استقلال باشد.
شاید در ظاهر استقلال دارای یک تیم مدیریتی قانونی باشد اما وقتی به عملکرد این نفرات و نوع رفتار مدیریتی آنها دقت میکنیم متوجه یک حقیقت تلخ میشویم که آینده استقلال برای هیچیک از اعضای هیأت مدیره اهمیت چندانی ندارد وگرنه در اسرع وقت موضوع پرداخت مطالبات بازیکنان طرف قرارداد استقلال را در دستور کار خود قرار میدادند تا آنها رغبتی برای ماندن و تمدید قرارداد داشته باشند اما آنها به قدری درگیر بقا در هیأت مدیره شدند که به کلی وظیفه سازمانی خود را فراموش کردند و اصلاً به این مسأله توجهی ندارند که شیوه غلط مدیریت آنها خسارت غیر قابل جبرانی را به استقلال و هوادارانش وارد خواهد کرد.
در شرایطی که بسیاری از باشگاههای متمول صنعتی و حتی باشگاههای خصوصی پروسه تمدید قرارداد با بازیکنان خود را کلید زدند مدیران استقلال به دنبال راه حلی هستند که چگونه از معرکه خود ساختهای که گرفتار آن شدند، خارج شوند.
وقتی باشگاههای متمول عربی از هماکنون به دنبال جذب ریکاردو ساپینتو، محمد محبی، مهدی قایدی و کوین یامگا هستند یعنی زنگ خطر برای استقلالیها به صدا در آمده اما انگار همه اهالی فوتبال ایران این آوای ترسناک را متوجه شدند جز اعضای هیأت مدیره استقلال که با هنرنمایی فراوان استقلال را از حضور در لیگ قهرمانان آسیا محروم کردند و حالا زمینه ضرر و زیانهای جدید را فراهم میکنند.