در حافظه موقت ذخیره شد...
قلعهنویی تا چه حد «تهاجمی» است؟
روزنامه نگار
قلعهنویی البته در قیاس با کارلوس کیروش مربی بسیار تهاجمیتری است اما کمتر مربیای را در جهان میتوان یافت که در قیاس با این 70 ساله پرتغالی اینچنین به نظر نرسد. قطعاً به یاد میآوریم که امیر در دوره کارش در استقلال بسیار تهاجمی عمل کرد و یک فوتبال دائماً رو به جلو را به نمایش میگذاشت و در مقطع اول حضورش در سپاهان نیز چنین بود اما در 10-9 سال اخیر و در تیمهای دیگری که هدایت آنها را در دست گرفت، مجری یک فوتبال مبتنی بر صبر و احتیاط و مدارا بوده است. البته تیمهای او حمله هم کرده و گلهایی زدهاند که در بعضی فصول جزو آمار 5 تیم نخست در امر گلزنی بوده اما پایه کار تیمهای وی «تهاجم» نبوده و او بر اساس اتفاقات و مسابقه بارها تغییر رویه داده و در مقاطعی تیمش فقط به دفاع پرداخته و درصد اینگونه موارد به دفعات از 50 درصد هم بالاتر رفته است. قلعهنویی برای جور شدن جنسش، مهاجمان «هدف» بلندزن و کسانی را که بتوانند ارسالها از دو سمت را با ضربات سر خود گل کنند یا در برخورد با مدافعان حریف به لحاظ فیزیکی بچربند و توپ ریباند شده را به پای یار خودی برسانند و توپ رها شده از این طریق با یک ضربه ثانویه گل شود، جذب کرده و به کار گرفته است. او سه بار فرزاد حاتمی قدبلند و جنگنده را از این طریق به تیمهای محل کارش آورد و کیروش استنلی برزیلی را هم به هر سه تیم ذوبآهن، سپاهان و گلگهر برد و در این تیم سیرجانی مرتضی تبریزی و یونس شاکری را در خدمت داشته که در سرزنی و قطع کردن توپهای بلند مهارت دارند. قلعهنویی در همین راستا «بال»های فعال و سانتر کننده متعددی را هم به خدمت گرفته تا خوراک آن مهاجمان بلندزن را جور کنند و همین حالا تیکدری، برزای، سهرابیان و مصلح در دو سمت میدان در گلگهر نمونههای بارز این رویکرد هستند.
همه اینها به افرادی که به غلط قلعهنویی را یک مربی صد درصد تهاجمی توصیف میکنند، یادآور میشود که واقعیت امر چیزی بجز این است. سرمربی فعلی تیم ملی برخلاف اظهارات برخی افراد اصلاً یک مربی کاملاً تهاجمی نیست و این واقعیت را حتی میشد در بخشهایی از اولین دیدار دوستانه تیم ملی تحت هدایت ژنرال که روز 3 فروردین 1402 مقابل یک روسیه بسیار ناآماده و ناهماهنگ در تهران انجام و به تساوی 1-1 منجر شد، رؤیت کرد. میدانی که در آن ملیپوشان ما حملات متعددی داشتند اما هرگز نمایی از یک تیم کاملاً تهاجمی و ماهر در این امر از آنها ساطع و رؤیت نشد، زیرا سرمربیشان صاحب عزم راسخ و طرحی کارساز در این زمینه نبود و اصولاً به دنبال اینگونه کارها و اهداف هم نیست. اگر هم گفته شود که در دومین بازی تدارکاتیمان سراپا حملهور بودیم، باید متذکر شد که چون در آن دیدار کنیا گل اول را زد و یک بر صفر از ما پیش افتاد، چارهای جز هجومهای گسترده و زدن گلهای جبرانی نداشتیم و با همان حملات از شکست یک بر صفر ما پیروزی 1-2 ساخته شد. اینچنین است که باید پرسید آیا اجرای یک بازی تهاجمی مقابل تیم کم نام و نشان کنیا آن هم در تهران نشانگر و مؤید این است که ژنرال یک مربی با اندیشههای سراسر تهاجمی است؟