تحلیلی بر انهدام تیم ژاوی و قدرتنمایی رئال مادرید در نوکمپ
پنالتی احمقانه بارسا را کشت
رئال مادرید عاشق چنین شبهایی است. غول اسپانیایی در نیمهنهایی جام حذفی از بارسلونا عقب است و مقابل بهترین خط دفاعی اروپا قرار میگیرد در استادیومی که در تمام رقابتهای داخلی این فصل تنها دو بار گل خوردن میزبان را تماشا کرده است. بعد تیم کارلو آنچلوتی به رقیب همیشگی خودش چهار گل میزند بدون آنکه زحمت خیلی زیادی بکشد تا کلکسیون بازگشتهای مربی ایتالیایی جذابتر شود و رئال با برتری 4 بر یک در مجموع دو دیدار به فینال کوپادل ری برود.
حالا پای یک جام در میان است و رئال قطعاً شانس بیشتری نسبت به اوساسونا دارد اما شاید مهمتر از آن پیدا کردن جادوی رئال در آستانه بازی سخت چهارشنبه شب برابر چلسی فرانک لمپارد در بازی رفت مرحله یکچهارمنهایی لیگ قهرمانان است.
بنزما، سلطان الکلاسیکو
در این چند فصل گذشته، کریم بنزما همه کار برای رئال مادرید کرد و در نهایت با شایستگی به توپ طلا رسید اما جای یک چیز در کارنامه پرافتخار او خالی بود: هتتریک در الکلاسیکو. انتظار به پایان رسید و او در چهل و سومین بازیاش در الکلاسیکو هتتریک کرد. علاوه بر آن او پاس گل اول بازی را که خیلی مهم بود و در وقتهای تلفشده نیمه اول به ثمر رسید، به همتیمی برزیلیاش، وینیسیوس داد. بنزما واقعاً یکی از بهترین شماره 9های تاریخ فوتبال است و بهتر از همه اینکه هیچ نشانهای از ضعف بروز نداده. خیلی وقت است که از کریستیانو رونالدو و لیونل مسی خبری نیست و الکلاسیکو یک سلطان جدید پیدا کرده است.
پنالتی احمقانه
فرانک کسیه در نیمه اول بازی شاید بهترین بازیکن بارسلونا بود اما نیمه دوم برایش کابوسوار پیش رفت. در برابر لوکا مودریچ و تونی کروس حرفی برای گفتن نداشت و یک پنالتی احمقانه داد تا مادرید به گل سومش برسد. او بعد از یک ساعت جای خود را به آنسو فاتی داد و اولین هافبک بارسلونا بود که سزاوارانه تعویض شد البته او تنها مقصر باخت بارسلونا در این دیدار نیست اما آن اقدام بیفکر او باعث شد میهمان دست نیافتنی شود.
پیشبینی درست
آنچلوتی در آخر بهمن گذشته و بعد از پیروزی در زمین اوساسونا با مربی این تیم، خاگوبا آراساته شوخی کرد و گفت دوباره در فینال جام حذفی همدیگر را میبینند، او درست پیشبینی کرده بود. هواداران مادرید با دیدن ترکیب اصلی وحشتزده شدند: ادواردو کاماوینگا در دفاع چپ و مودریچ و کروس در خط میانی بدون اینکه دوندگیهای اورلین شوامنی پشت سرشان باشد اما انتخاب آنچلوتی بینظیر بود. کاماوینگا یکی از بهترینهای زمین بود، کروس بازی را در نیمه دوم کنترل کرد و مودریچ پاس گل حیاتی دوم را به بنزما داد. آنچلوتی شاید در تابستان برود اما فعلاً که «رئیس» است.
غیرقابل اعتماد و بیکیفیت
رافینیا در این بازی زیادی قابل پیشبینی بود. این برزیلی اصرار داشت هر بار که توپ میگیرد با سرعت به سمت چپ حرکت کند و نفر مقابلش، کاماوینگا که اصلاً مدافع چپ تخصصی نیست، هیچ مشکلی در متوقف کردن او نداشت. رافینیا بارها توپ را لو داد و اجازه نداد حملات بارسلونا شکل بگیرد تا بازیکنی که در بارسلونا ثبات نداشته، شب بدی را سپری کند در حالی که بارسلونا به خاطر نبود نامهای بزرگ در خط میانی نیاز داشت او بدرخشد اما غیرقابل اتکا و بیکیفیت بود.
این لزوماً به معنای شکست فوتبال هجومی نیست چون دفاع بارسلونا واقعاً بد بود اما رافینیا نشان داد آن بازیکن تعیینکننده در خط حمله نیست که بارسلونا در تابستان به دنبالش بود.
ضرباهنگ رئال
مادرید به شدت به این پیروزی نیاز داشت. بعد از شکست در آخرین الکلاسیکو که عملاً قهرمانی لیگ را به رقیب همیشگی داد، سفیدها نیاز داشتند قبل از بازی با چلسی تقویت شوند. درست است که آبیهای لندن با لمپارد رقیب ترسناکی در جمع هشت تیم برتر اروپا به حساب نمیآیند اما مادرید این اواخر ضرباهنگ خود را از دست داده بود. حالا دوباره آن را به دست آوردند و از آن مهمتر اینکه خود را به عنوان بزرگترین بازیگران بازیهای بزرگ ثابت کردند. میتوانند به راحتی جام حذفی را ببرند اما سلطان اروپا قصد ندارد در دفاع از عنوان قهرمانیاش در قاره کم بیاورد.
ژاوی بزرگ نیست
عملکرد ژاوی قابل قبول است اما او هنوز مربی بزرگی نشده. در اولین فصل کاملش در بارسلونا تحسینبرانگیز بوده، تا رساندن آبی اناری به نخستین قهرمانی لیگ بعد از سه سال فاصله زیادی ندارد، بهترین واحد دفاعی اروپا را شکل داده و برخی بازیکنان پا به سن گذاشته را که به سرعت در مسیر سقوط بودند، احیا کرده اما رکورد خوبی در بازیهای حذفی ندارد و در این بازی هم ثابت شد. بارسلونا در نیمه اول کنترل بیشتری بر بازی داشت اما به محض اینکه رئال گل زد، بارسلونا بازنده شد. شاید ژاوی باید در بین دو نیمه تغییراتی ایجاد میکرد. در همان دقایق ابتدایی 45 دقیقه دوم معلوم بود بارسلونا در تغییر از حمله به دفاع آسیبپذیر است اما ژاوی در تیم تغییری نداد و شاهد از هم پاشیدن بارسا بود. او مصدومان زیادی داشت و شاید حق داشت که فکر کند امثال پدری، فرانکی دیونگ و کریستنسن برایش کاری میکنند اما این بازی شاخصی بود برای ضعفهای ژاوی در بازیهای بزرگ و او شکست سنگینی خورد.