حراج اعتبار به سبک پرویز مظلومی!
سینا حسینی
روزنامهنگار
بازخوانی رفتار پرویز مظلومی در برنامه فوتبال برتر گویای این حقیقت عریان است که یک چهره فوتبالی همیشه نمیتواند گزینه مناسبی برای مدیریت در سطح کلان یک باشگاه باشد.
البته که قبل از مظلومی نیز افراد دیگری نظیر محمد پنجعلی، محمد مایلیکهن، جواد قراب و جواد زرینچه نیز به عنوان عضو هیأت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس فعالیت میکردند اما هیچکدام از این نفرات و سایر چهرههای فوتبالی در قواره یک مدیر کاربلد ظاهر نشد تا حدی که به واسطه انتقادات گسترده منتقدان و هواداران زودتر از آنچه تصور میشد از چرخه مدیریت خارج شدند و دیگر به این حوزه برنگشتند!
اما مقصر این اتفاق بدون شک این افراد نیستند، چون هیجان شهرت و قدرتطلبی میان تک تک چهرههای فوتبالی به شکل عجیبی بالاست و آنها برای رسیدن به قدرت و جایگاه کوچکترین تعللی نمیکنند فارغ از اینکه ثانیهای به این موضوع فکر کنند که آیا این جایگاه در حفظ شأن و جایگاه آنها تأثیری دارد یا خیر؟
مقصر اصلی متولیان دستگاه ورزش هستند که برای لاپوشانی و ماستمالی ناکامیهای احتمالی از این افراد و نامها استفاده ابزاری میکنند تا در بزنگاه پاسخگویی ادعا کنند که انتخاب آنها جزیی از بدنه فوتبال بوده در حالی که تصمیمسازان حوزه ورزش از پیش انتخاب این افراد بر این امر آگاهی کامل دارند که حضور این نفرات نه تنها کارآمد و منطقی نیست بلکه آنها اصول اولیه و ابتدایی موضوع مدیریت را هم نمیدانند ولی برای پنهان کردن واقعیت و فریب افکارعمومی این نفرات را به عنوان عضو هیأت مدیره این دو باشگاه معرفی میکنند تا آنها حکم ماشین امضا را ایفا کنند.
اظهارات پرویز مظلومی در برنامه فوتبال برتر نشان داد او حتی قدرت تشخیص یک معادله ساده را ندارد به همین دلیل از پیش پا افتادهترین فکتهای کوچه و بازاری برای اثبات حقانیت خود برابر قربانزاده استفاده میکرد به این خیال که او را در مخمصه گرفتار کرده در حالی که فردی آگاه نظیر قربانزاده با لبخندهای معنادار ناآگاهی مظلومی را با توضیحات خود به مخاطب اثبات میکرد تا بیننده تلویزیون متوجه شود اوضاع چقدر قمر در عقرب است!
پرویز مظلومی اگر تصور میکرد چنین سرنوشت شومی در انتظار اوست هرگز حاضر نمیشد این مسئولیت را قبول کند، یا اگر قدری سیاستمدار بود هرگز قبول نمیکرد به استودیو یازده ساختمان شیشهای تلویزیون برود، اما شوق نشستن در استودیوی یک برنامه زنده تلویزیونی چنان او را از خود بیخود کرد که در نهایت به از دست رفتن اعتبار و آبروی او در رسانه ملی مقابل ختم شد!
سرنوشت پرویز مظلومی میتواند درس عبرت بزرگی برای بسیاری از چهرههای فوتبالی باشد، تا از این پس گرفتار بازی سیاسیون و غیر فوتبالیها نشود اما مطمئناً این اتفاق دوباره تکرار خواهد شد زودتر از آنچه تصورش را میکنید چرا که نشستن روی کرسی هیأت مدیره این دو باشگاه چنان هیجانی دارد که خیلیها قید آبرو و اعتبار خود را میزنند به این امید که مدتی از برند عضویت در هیأت مدیره این دو باشگاه سود ببرند و شاید از این نمد برای خود کلاهی بسازند، حتی به قیمت نابودی کامل خود!