آغاز دوباره
هومن جعفری
روزنامهنگار
صادقانه بگویم که به موفقیت امیر قلعهنویی در تیم ملی مطلقاً خوشبین نیستم اما تلاشی هم برای تخریب کردنش ندارم. نیازی هم ندارم. کار من نه ساختن است و نه خراب کردن. کار من دیدن است و توصیف و اگر علمم رسید نقد و اگر عقلم رسید راهکار و امیر قلعهنویی در موقعیتی نیست که نه به نقد من نیاز داشته باشد نه به راهکار من. در نتیجه من صرفاً یک ناظر بیرونی هستم که نشستهام یک گوشه نان و ماستم را میخورم و وقایع را نگاه میکنم.
ترکیب کادر فنی و دستیاران او هنوز مشخص نشدهاند. شدهاند اما کامل نیستند و من فکر میکنم زود باشد روی این ترکیب قضاوتی کرد. داخل آن اسامی اعلام شده شگفتی خاصی نمیبینم. فقط امیر از تجربه قبل درس گرفته و تعداد دستیارانش را کاهش داده. از منظر کیفیت دستیاران هم چیزی نمیگویم. نمیدانم این همکاران آنقدر پیش امیرخان اعتبار دارند که حرفشان را بخواند یا نه چون امیرخان از این عادتها ندارد که وسط بازی حرف دستیارش را بخواند. برحسب شنیدههایم قضاوت میکنم نه برحسب پیشفرضهای ذهنی. به هر حال امیر قلعهنویی است و همین کادر و همین نفراتی که باید برایش کار را در بیاورند. چه داخل زمین و چه روی نیمکت. چه بازیکن و چه دستیار. فرقی ندارد. در نهایت باید کار را همینها جمع کنند.
استارت جدید او برای تیم ملی چگونه رقم خواهد خورد؟ احتمالاً شلوغ و پر سر و صدا! همراه با کمپینی خودجوش همراه با هواداران پرشمار و مشتاقش. چه سلبریتیها و چه هواداران عادی. شاید گاوی، گوسفندی، چیزی هم زمین بزنند. جشن اما وقتی تمام شد، ماجرا آغاز میشود. او باید در خلوت خودش بازی را پیش ببرد. میتواند؟ باید دید.