هیچ تماسی از ایران برای همکاری و مربیگری وزنهبرداری نداشتم
شاهین نصیرینیا: قربانی شدم تا طلای توکلی و رضازاده در سیدنی نسوزد
پای اعتقاداتم ایستادم و تاوانش را دادم
شاهین نصیرینیا را قطعاً میتوان تاریخسازترین وزنهبردار ملیپوش ایران بعد از پیروزی انقلاب با ظهور نسل جدید و طلایی در این رشته پرافتخار المپیکی دانست. نصیرینیا اولین وزنهبردار کشورمان بود که موفق شد بعد از انقلاب، وزنهبرداری ایران را در رقابتهای جهانی سال 1999 یونان صاحب نشان ارزشمند و مرغوب طلایی رنگ جهان در دسته وزنی 85 کیلوگرم کند. نصیرینیا پیشتر نیز موفق شده بود در بازیهای آسیایی 1998 بانکوک تایلند ضمن رکوردشکنی، کاروان کشورمان را صاحب مدال طلایی رنگ در این آوردگاه معتبر کند. نصیرینیا اما بهخاطر بیمهری و ناملایماتی که بعد از دوره قهرمانی دید، جلای وطن کرد و با اقامت در ینگه دنیا رفتن را به ماندن و تلاش برای بهدست آوردن چیزی که حقش بود اما سالها از او دریغ شد ترجیح داد. به همین بهانه، پس از سالها با قهرمان طلایی سال 1999 وزنهبرداری جهان و خطشکن تاریخساز وزنهبرداری ایران در آوردگاه جهانی یونان گفتوگویی خواندنی داشتیم که در ادامه مشروح آن را با هم مرور میکنیم.
رضاعباسپور
روزنامهنگار
آن زمان که برای مربیگری انگیزه داشتم دیده نشدم!
شاهین نصیرینیا که در کارنامه مربیگریاش، مربیگری تیم ملی وزنهبرداری امریکا را دارد در خصوص اینکه چرا در هیچ دورهای از او برای کمک به تیم ملی و هدایت فنی وزنهبرداری ایران دعوت نشده است، گفت: «آن زمانی که وقت و زمانش بود از توان، تفکرات فنی و انگیزه شاهین نصیرینیا یا امثال او استفاده کنند، هیچ خبری نشد و هیچ تماسی از ایران برای همکاری یا مربیگری نداشتم. به هر حال سلیقهها در دوره علی مرادی و حسین رضازاده این بود که نظری روی همکاری با من نداشتند. در حالی که آن دوره من هم انگیزه مربیگری داشتم و هم ذوق و شوق اینکه تجربیاتم را به جوانترها انتقال بدهم. اصلاً زندگیم بر محور وزنهبرداری بود و کلی تحقیق و مطالعه در خصوص علم روز وزنهبرداری میکردم. تقریباً آن زمان وزنهبرداری تنها کاری بود که انجام میدادم و عشق من این رشته بود. اما نشد و هیچ دعوتی از سوی مسئولان وقت وزنهبرداری نداشتم. به همین دلیل انگیزه و انرژی که آن دوره داشتم، حیف شد و از بین رفت. الان هم در این دوره هیچ تماس یا ارتباطی برای همکاری نداشتم. خودم هم تمایلی نشان ندادم و علاقهای برای این کار ندارم. در حال حاضر هم یکسری مربی جوان مثل بهداد سلیمی روی کار آمدند و دارند کارشان را انجام میدهند. بنابراین دیگر از ما گذشته و به نظرم باید به جوانان فرصت داد تا توانمندیهایشان را به نمایش بگذارند. تنها کاری که الان میتوانم انجام دهم دعای خیر و آرزوی موفقیت برای نسل جدید وزنهبرداری
ایران است.»
پای اعتقاداتم ایستادم و تاوانش را دادم
شاهین نصیرینیا ستاره تاریخساز وزنهبرداری ایران در رقابتهای جهانی 1999 یونان درخصوص اینکه چه شد مهاجرت کرد و سالها است در امریکا زندگی میکند، میگوید: «من سالهاست که آمدم امریکا و اینجا زندگی میکنم. البته همیشه عاشق مملکت و وطنم بودم و خواهم بود. چون من سالها برای ایران در میادین مختلف و معتبر بینالمللی وزنه زدم و افتخار کسب کردم. بنابراین عاشق وطنم و خاکم هستم. منتها بهخاطر حرفه و شغلم چارهای جز مهاجرت نداشتم. دوره قبل که از امریکا برگشتیم ایران، دلیل اصلیاش این بود که میخواستم در مجمع انتخاباتی فدراسیون وزنهبرداری از «محمد آخوندی» در مجمع وزنهبرداری حمایت کنم. آخوندی وزنهبردار نبود و در دورهای که من وزنهبردار بودم خبرنگار حوزه وزنهبرداری بود و وزنهبرداری مینوشت. اما میدانم که سالهاست بیزنس موفقی برای خود دست و پا کرده و معتقد بودم که میتواند با تفکرات نو و تازهای که داشت یک روح و جان تازهای به وزنهبرداری ایران بدمد. چون من آدمی هستم که همیشه با اعتقاداتم تصمیم گرفتم و جلو رفتم به همین دلیل در بین نفراتی که حضور داشتند کاندید مد نظر من این فرد بود. برخلاف آنچه که گفته میشد اصلاً برای این نیامده بودم که آن دوره سرمربی تیم ملی باشم یا در کادرفنی قرار بگیرم بلکه نیتم این بود که در مسائل کلانتر کمک وزنهبرداری باشم و تجربیاتم را در بخش استعدادیابی و توسعه زیرساختهای وزنهبرداری برای وزنهبرداری کشورم هزینه کنم تا تیم ملی تقویت شود اما این اتفاق رخ نداد. بعد از آن هم هیچ دعوتی از من نشد تا آنچه که برای خدمت به وزنهبرداری ایران در ذهن داشتم را به بچههای مستعد این مملکت انتقال دهم. به همین دلیل وقتی دیدم هیچ تمایلی برای همکاری با من نیست، برگشتم امریکا و قید همه تفکراتی که برای رشد و توسعه وزنهبرداری ایران و تیمهای ملی داشتم را زدم.»
همیشه از خودیها ضربه خوردیم!
قهرمان طلایی وزنهبرداری ایران در بازیهای آسیایی 1998 بانکوک درخصوص تغییر نسل در وزنهبرداری و شرایط مدیریتی و فنی جدیدی که در مجموعه وزنهبرداری ایران حاکم شده است، میگوید: «ببینید، تغییر نسل در هرمجموعهای طبیعی است و باید آن را پذیرفت؛ همانطوری که در وزنهبرداری ایران هم این اتفاق رخ داده و نسلی که بعد از ما در وزنهبرداری ایران رشد کرد و صاحب مدالهای جهانی و المپیک شد، حالا روی کار آمده و زمام امور مدیریتی و فنی وزنهبرداری را دست گرفته است. اعتقادم این است که این تغییرات طبیعی است و باید با گذشت زمان دید که این تغییر و تحولات در مجموعه مدیریتی و فنی نهایتاً چه تأثیرات مثبت یا منفی روی وزنهبرداری ایران میگذارد. یک زمانی علی مرادی روی کار آمد و سالها در وزنهبرداری ایران و قاره آسیا مدیریت کرد. در نهایت تأثیراتی که باید در وزنهبرداری میگذاشت را دیدیم و آن را رؤیت کردیم. بعد هم آن اتفاق تلخ (اشاره به سال 2006 و دوپینگ 9 وزنهبردار در اردوی تیم ملی) رخ داد و خب وزنهبرداری ایران مدتی به کما رفت و نابود شد. پس از آن حسین رضازاده رئیس فدراسیون شد و اگرچه همه ما منتظر بودیم که او تغییراتی اساسی در وزنهبرداری ایجاد کرده و از همنسلهای خودش که شناخت کافی روی آنها داشت برای پیشبرد اهداف وزنهبرداری و توسعه این رشته استفاده کند، متأسفانه استفاده و بهرهبرداری نکرد و نسل طلایی که کنار رضازاده بودند و میتوانستند به او کمک کنند، بیانگیزه شدند و انرژی مثبتی که داشتند از دست رفت و حیف شد.
البته ما عادت کردیم همیشه از خودی ها بخوریم، نه غریبه ها! الان نسل جدیدی که بعد از ما روی کار آمد، کار را دست گرفته است که چارهای جز پذیرفتن این موضوع وجود ندارد. اما اینکه عملکردشان خوب است یا ضعیف، من فعلاً نظری در این مورد نمیتوانم بدهم چون اولاً ایران نیستم، ثانیاً خیلی هم ماجراها و حواشی وزنهبرداری را دنبال نمیکنم. اما چیزی که میبینم حضور یکسری مربی جوان است که آمدند کنار هم جمع شدند، مثل بهداد سلیمی، سهراب مرادی و... که معتقدم اتفاق خوبی است و باید آن را به فال نیک گرفت. بهداد سلیمی هم جوان است و هم تا جایی که یادم هست در دوره مدیریت قبلی وزنهبرداری با حمایت کمیته ملی المپیک و آقای صالحی امیری یک دوره مربیگری بینالمللی را در مجارستان حضور داشت و فکر میکنم با مربیگری که در لیگ و بخش باشگاهی داشته، فعلاً تنها مربی ایرانی است که توانسته بعد از دوره قهرمانی در بخش مربیگری عملیاتی وارد گود شده و کلاس و دوره بینالمللی را نیز تجربه کند. بنابراین معتقدم باید به آنها زمان داد و در نهایت دید که چه میکنند. الان زود است نمره دادن به عملکرد مجموعه فنی فعلی.»
«پیروس دیماس» فقط نقش هماهنگکننده تیم امریکا را دارد
قهرمان و رکورددار وزنهبرداری جهان در سال 1999 یونان و در دسته وزنی 85 کیلوگرم در خصوص دوران مربیگریاش در قاره امریکا و تجربیاتی که در این دوره داشته، میگوید: «من از سال 2010 مربیگری را به صورت حرفهای در وزنهبرداری دنبال کردم. چند سالی را در مکزیک در قامت مربی وزنهبرداری حضور داشتم تا المپیک 2012 لندن. اتفاقاً چند نفر از وزنهبردارانی که من مربی آنها بودم، در بازیهای المپیک شرکت کردند و عملکرد خوبی هم داشتند. بعد از آن کار مربیگری را در امریکا ادامه دادم. البته اینجا در ینگه دنیا داستان مربیگری با کشورهای دیگر متفاوت است. اینجا هر وزنهبرداری مربی مخصوص خود را دارد و سرمربی تیم ملی فقط نقشش هماهنگ کردن مربیان با وزنهبرداران برای روز مسابقه و روی تخته رفتن است.
پیروس دیماس با توجه به جایگاهی که در فدراسیون جهانی وزنهبرداری دارد، در تیم ملی وزنهبرداری امریکا به عنوان سرمربی تنها نقش هماهنگکننده و دایرکتور مربیان و وزنهبرداران را ایفا میکند. اینجا نقش سرمربی مثل وزنهبرداری ایران نیست که همه کاره سرمربی تیم باشد.
بلکه مربیان صفر تا صد وزنهبرداران خود را مهیا میکنند، بعد در زمان مسابقه اردوی نهایی تشکیل میشود و سرمربی مسئول هماهنگی نهایی مربیان و وزنهبرداران برای روز مسابقه است. اینجا من باشگاه خودم را داشتم و وزنهبرداران خودم را که چند تا از آنها در مسابقات جهانی و حتی المپیک جزو 10 نفر اول دنیا شدند. منتها دغدغه ورزشکاران در امریکا با دغدغه وزنهبرداران ایرانی تفاوت زیادی دارد. بهخاطر همین من با اینکه پیشنهادهای زیادی داشتم، تصمیم گرفتم از وزنهبرداری و دنیای مربیگری فاصله بگیرم. چرا که وزنهبردارانم را تا حد تیم ملی میرساندم، بعد که وقت نتیجهگیری میشد، آنها به من میگفتند، دیگر تمایلی برای ادامه کار در وزنهبرداری ندارند و مثلاً میخواهند در فوتبال امریکایی یا ورزشی دیگر کارشان را ادامه دهند.»
در المپیک سیدنی قربانی شدم!
نصیرینیا که قطعاً در بازیهای المپیک 2000 سیدنی جزو مسجلترین وزنهبرداران و ورزشکاران کاروان ورزش ایران برای کسب مدال طلای المپیک بود اما در عین ناباوری به بهانه آسیبدیدگی آرنج دست از این رویداد حذف شد، از ماجرای عجیب و تلخی پردهبرداری و افشاگری میکند که به اعتقاد او تلخترین خاطره دوران ورزشیاش است: «سال 2000 و در بازیهای المپیک سیدنی من بعد از کسب مدال طلا و تاریخسازی که در رقابتهای جهانی 1999 یونان داشتم، قطعیترین مدال طلای کاروان ورزش ایران در بازیهای المپیک 2000 سیدنی بودم. اما شب قبل از مسابقه مسئولین وقت فدراسیون به همراه سرپرست کاروان من را خواستند و به من گفتند، تو فردا روی تخته باید خودت را به آسیبدیدگی بزنی، حذف شوی و مدال نگیری! من شوکه شده بودم و باورم نمیشد که این حرفها چیست که به من میگویند؟! گویا تاماش آیان رئیس وقت فدراسیون جهانی وزنهبرداری که بعدها پرده از فساد مالی و ساختاری او در فدراسیون جهانی وزنهبرداری برداشته شد، به علی مرادی رئیس وقت فدراسیون، خدا بیامرز آقای ایوانف سرمربی تیم، داراب ریاحی دبیر و سرپرست کاروان ایران گفته بود که اگر شاهین نصیرینیا، پیروس دیماس را در سیدنی و بازیهای المپیک مثل سال قبل در جهانی یونان شکست دهد و طلا بگیرد، چند روز بعد شک نکنید تست دوپینگ او برملا خواهد شد و کاروان وزنهبرداری ایران با محرومیتی جدی مواجه میشود! ضمن اینکه او(آیان) تأکید کرده بود که اگر شاهین وزنه بزند و طلا بگیرد، کل کاروان وزنهبرداری ایران در المپیک سیدنی محروم میشود و دیگر اجازه وزنه زدن در این رویداد را نخواهند داشت!»
نصیرینیا ادامه میدهد: «نمیدانم پشت صحنه چه اتفاقات و زدوبندهای بینالمللی روی مدال طلای من در سیدنی شد. اما مسئولین وقت فدراسیون به من گفتند، تو الان حکم یک سرباز را داری که در جبهه، خودش را روی مین میاندازد و فدای یک لشکر میشود که بتوانند از روی او عبور کرده و پیروز شوند. تو باید ایثار کنی تا بقیه بچهها بتوانند مدال بگیرند و کاروان ورزش کشور از این موضوع لطمه نخورد. باورتان نمیشود که چه حال بدی داشتم. اما چون پای منافع ملی، مدال رفقایم در تیم ملی وزنهبرداری و منافع کاروان ایران در میان بود، این موضوع را پذیرفتم. روز مسابقه دستم را گرفتم و خودم را به آسیبدیدگی زدم و حذف شدم. در حالی که به راحتی میتوانستم مدال طلای بازیهای المپیک 2000 سیدنی را مثل جهانی 1999 کسب کنم. من قربانی زدوبندهای پشت پرده فدراسیون جهانی وزنهبرداری شدم تا سومین مدال طلای المپیک «پیروس دیماس» را در سیدنی به او تقدیم کنند. یادم هست مدتی بعد مهندس فائقی میگفت، اگر 400 هزار دلار پول داشتیم و به آیان و فدراسیون جهانی میدادیم، قطعاً این بلا سر من نازل نمیشد و میتوانستم مدال طلای المپیک را هم دور گردنم بیندازم. نمیدانم اینها را میگفتند، اما موضوع اصلی طلای ارزشمندی بود که به ناجوانمردانهترین شکل ممکن از من گرفته شد. الان هم دیگر وزنهبرداری برایم جذابیتی ندارد که بخواهم دنبال مربیگری در ایران یا جای دیگری باشم. مشغول زندگی و کار خودم هستم و خیلی دوست ندارم وارد حاشیههایی شوم که ارتباطی به من ندارد.»
طلای المپیک بزرگترین حسرت من بوده
نصیرینیا قهرمان نامدار وزنهبرداری ایران درباره دوران قهرمانی خود و اینکه بزرگترین حسرتش چه بود؟ به ماجرای بازیهای المپیک سیدنی اشاره میکند و بابت از دست دادن طلای المپیک حسرت میخورد: «بزرگترین حسرتی که در زندگی ورزشیام داشتم، نرسیدن به مدال طلای المپیک بود. آنهم در شرایطی که من نزدیکترین فرد به این مدال طلا بودم اما متأسفانه نشد. بعد از گذشت سالها هنوز هم حسرت آن روزها را میخورم. به حدی اتفاق عجیب و تلخی بود که دوران قهرمانی مرا کاملاً تحتالشعاع قرار داد و چند سال طول کشید تا بتوانم خودم را جمع و جور کنم.»
شاهین نصیرینیا نیاز به کسی ندارد
حضور این نابغه وزنهبرداری ایران در امریکا باعث شده تا این سؤال درباره او به وجود بیاید که آیا حاضر است به وزنهبرداری ایران کمک کند یا نه؟ سؤالی که البته با پاسخ قاطعانه شاهین نصیرینیا روبهرو میشود: «تماسی برای همکاری با فدراسیون وزنهبرداری نداشتم. برای همه دوستانی که در فدراسیون حضور دارند آرزوی موفقیت میکنم. البته اگر این تماس هم برقرار میشد من امکان حضور فیزیکی در ایران را نداشتم و نمیتوانستم کمکی کنم. البته اگر مشاوره بخواهند خوشحال هم میشوم. نه فقط فدراسیون بلکه هر یک از قهرمانان ما کمک بخواهند با افتخار در خدمتشان هستم. پیش از این هم دوستانی تماس گرفتند و من با افتخار کمک کردم. البته انتظاری هم ندارم؛ شاهین نصیرینیا از هیچکسی انتظاری ندارد. زندگی خودم را میکنم و به کمک دیگران هم نیاز ندارم.»
از زندگی در امریکا خوشحالم
حضور این چهره استثنایی وزنهبرداری ایران در امریکا شاید برای علاقهمندانش در ایران یک حسرت بزرگ باشد اما خودش از حضور در امریکا راضی است. شاهین در امریکا باشگاه دارد و از نحوه فعالیتش کاملاً راضی است: «در حال حاضر همان مربیگری را انجام میدهم. یک باشگاهی هم اینجا دارم که در آن فعالیت میکنم. در کنار اینها هم تحصیلاتم را ادامه میدهم و به طور کلی از زندگی که اینجا دارم کاملاً راضی هستم. از تصمیماتی که برای زندگیام گرفتم، خوشحالم.»
نصیری را وزنهبردار خوبی دیدم
آینده وزنهبرداری هم حالا یک موضوع مهم است اما شاهین نصیرینیا فقط به یک جمله کلیشهای در اینباره اکتفا میکند: «آرزوی همه ما موفقیت وزنهبرداری در المپیک است.» اما واقعاً وزنهبرداری این شرایط را دارد که بتواند در المپیک علاقهمندانش را خوشحال کند: «درباره آینده وزنهبرداری ایران و اینکه در بازیهای المپیک چه خواهد کرد نمیتوانم خیلی حرف بزنم. البته که آرزوی من و هر ایرانی دیگر این است که وزنهبرداری ایران بتواند بدرخشد. واقعاً اینقدر از تیم ملی دور هستم که نمیدانم الان چه اتفاقی برای این تیم رخ میدهد. نتایج را از طریق فضای مجازی پیگیری کردم اما یک جوانی را در ترکیب تیم ملی دیدم که به نظر علیرضا نصیری بود. به نظرم او در آینده وزنهبردار خوبی میشود.»
