صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت ورزش
  • ویژه بازی‌های همبستگی کشورهای اسلامی
  • ورزش ایران
  • فوتبال
  • پرسپولیس
  • استقلال
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و نهصد و هشتاد - ۲۷ آبان ۱۴۰۴
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و نهصد و هشتاد - ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - صفحه ۳

دو قهرمان المپیک در کنار هم نشستند

وقتی هادی ساعی، منصوراف را نشناخت

در روز دوم مسابقات تکواندوی بازی‌های همبستگی کشورهای اسلامی یک میهمان ویژه در جایگاه ویژه نشسته بود. کشتی‌گیری که طلای جهان و المپیک را دارد اما در کشتی فرنگی برای تماشای مسابقات به سالن آمد و کنار هادی ساعی نشست. اگر چه ساعی او را نشناخت اما او هم ساعی را می‌شناخت و هم یوسف کرمی، به همین دلیل خیلی سعی کرد که با این دو نفر گرم بگیرد. این گوش شکسته معروف که حسابی همه را از حضورش در سالن مسابقات تکواندو متعجب کرده بود، فرید منصوراف قهرمان المپیک 2004 کشتی فرنگی بود. کسی که در المپیک 2004 مدال طلا به دست آورده بود، در دو دوره مسابقات قهرمانی جهان در سال‌های 2007 و 2009 نیز دو مدال طلا کسب کرد و یکبار هم نایب قهرمان جهان شد.
منصوراف در کنار ساعی نشست و دقایق طولانی کاملاً ساکت کنار هم بودند که نشان می‌داد رابطه‌ای بین آنها شکل نگرفته است اما بعد از گذشت ساعتی یخ رابطه شکست. وقتی از ساعی درباره منصوراف سؤال شد گفت که می‌داند یکی از کشتی‌گیران آذربایجان است اما بعد از دقایقی چنان با هم گرم شدند که گویا چند ساله کاملاً با هم آشنا هستند.  حضور او در این مسابقات جای تعجب داشت اما بعد از گفت‌و‌گویی کوتاه مشخص شد که خیلی هم حضورش در سالن بی‌ربط نبود: «برای ورزش شما خیلی احترام قائل هستم. کشتی شما و البته تکواندو قهرمانان زیادی را به دنیا معرفی کرده و حالا به عنوان نایب رئیس کمیته ملی المپیک آذربایجان به سالن مسابقات آمده‌ام تا هم تلاش ورزشکاران کشور خودم را ببینم و هم از دیدن مسابقات ورزشکاران شما لذت ببرم.» فرید منصوراف اما چرا ساعی و کرمی را شناخت اما ساعی نتوانست منصوراف را به جا بیاورد: «من به قهرمانان شما اعتقاد دارم و به آنها احترام می‌گذارم. هم با ساعی و هم با کرمی همدوره بودم. 2004 من و هادی با هم قهرمان شدیم. علاوه بر اینکه هر دو نفر آذری زبان هستند و من دوست‌شان دارم، یوسف کرمی را چند باری در آذربایجان دیدم.» او در پاسخ به این سؤال که ساعی او را نشناخت، گفت: «چرا شناخت ولی آنطوری که باید نمی‌شناخت. بعداً با هم گرم گرفتیم و درباره موضوعات مختلف حرف زدیم.»
جستجو
آرشیو تاریخی