ووشی، آینه تمامنمای آشفتگی تکواندوی ایران
نعمتزاده؛ برگ آخر فدراسیون بازنده
فائزه زمانی
روزنامهنگار
صادق دهقانی و نسترن ولیزاده هم به جمع ناکامان تکواندوی ایران در شیاپچانگ ووشی اضافه شدند. در شرایطی که در روزهای قبل از ۹ وزن ابتدایی، هشت نماینده ایران حذف شده و تنها مهدی حاجموسی در وزن منفی ۶۳کیلوگرم توانست یک مدال نقره کسب کند، نمایندگان ایران دیروز هم نتوانستند کورسوی امید را زنده نگه دارند. در روز پنجم رقابتها نسترن ولیزاده در وزن منفی ۶۷کیلوگرم و صادق دهقانی در وزن منفی ۶۸کیلوگرم در همان مبارزه اول مقابل حریفان خود شکست خوردند تا به جمع حذفشدگان تکواندوی ایران در مسابقات جهانی اضافه شوند. حالا فقط چهار وزن از ۱۵ وزن اعزامی باقی مانده و امیدها برای بازگشت غرور به اردوی ایران به دو روز پایانی محدود شده است؛ جایی که ابوالفضل زندی در وزن منفی ۵۸کیلوگرم و کوثر اساسه در وزن منفی ۶۲کیلوگرم امروز بهمصاف رقبای خود میروند و فردا هم مبینا نعمتزاده یکی از ستارههای ایران در المپیک پاریس در وزن منفی ۵۳کیلوگرم و امیرسینا بختیاری در وزن منفی ۷۴کیلوگرم آخرین امیدهای ایران خواهند بود. شاید از میان 4نماینده باقیمانده نگاهها به مبینا نعمتزاده معطوف باشد تا شاید او بتواند مدال بعدی ایران و اولین نشان تیم بانوان را دشت کند. البته که او برای اولین بار در وزن منفی 53کیلوگرم پا به مسابقات میگذارد و با توجه به این موضوع و تأثیر روانی باختهای اخیر، درخشش او هم بعید به نظر میرسد. هرچند حتی درخشش احتمالی این چهار ورزشکار هم نمیتواند لکه ناکامی تیم ملی در ووشی را پاک کند. عملکرد فنی ضعیف، نبود روحیه تیمی و بیبرنامگی از جمله عواملی است که حالا خود را در نتایج تیمهای ملی نشان داده است. بیشک ریشه ناکامی تیم ملی تکواندوی بانوان به تغییرات عجیب و ناگهانی کادرفنی موفق، بعد از المپیک پاریس برمیگردد، جایی که با فشارهای ریاست فدراسیون، افراد موفق و نخبه جای خود را به انتخابهایی دادند که بیشتر از اینکه رنگ و بوی فنی داشته باشد، رنگ و بوی سلیقههای شخصی و انتصابهای خانوادگی داشته است. از سوی دیگر حاشیههای مربوط به انتخابات هیأت اجرایی فدراسیون عملاً تمرکز مدیران را از اهداف و مسابقات پیشرو دور کر د. در شرایطی که رشتهای مثل تکواندو در پاریس، صددرصد موفق عمل کرد و پرچم ایران را بالا برد، انتظار میرفت فدراسیون با حفظ ثبات فنی و روحی مسیر موفقیت را ادامه دهد؛ نه آنکه با تصمیمات عجولانه، تکواندو را قربانی مصلحتهای شخصی کند. ناکامی ایران در ووشی، تنها یک شکست ورزشی نیست؛ زنگ خطری است برای مدیریتی که از درک اهمیت ثبات و برنامهریزی غافل مانده است. امروز که تکواندو یکی از موفقترین رشتههای ورزشی المپیک پاریس به نماد سردرگمی و آشفتگی تبدیل شده، لازم است وزارت ورزش و فدراسیون تکواندو پاسخگو باشند. بیشک این صدای آشفتهبازار تکواندوی ایران است که تا به الان خیلیها دست در گوش کرده و تمایل به شنیدنش نداشتند، اما حالا این صدا در ووشی بهحدی زیاد است که نمیتوان آنرا نشنید.
