انتصاب همزمان افلاکی و ساعی در رده امید و بزرگسال
دو هندوانه با یک دست
فائزه زمانی/ سریال دنبالهدار تصمیمهای عجیب فدراسیون تکواندو همچنان ادامه دارد. در حالی که تکواندوی ایران به لحاظ ظرفیت مربیان حرفهای همیشه جزو رشتههای مطرح بوده، تصمیم اخیر فدراسیون عملاً با این موضوع در تضاد است. انتصاب مجید افلاکی و مهروز ساعی برای هدایت همزمان دو رده امید و بزرگسال، اتفاقی است که نه تنها روند حرفهای آمادهسازی تیمها را به خطر میاندازد، بلکه ابهام زیادی درباره شفافیت و منطق پشت این تصمیم، ایجاد کرده است. قبل از این مجید افلاکی و مهروز ساعی سرمربیان تیمهای ملی مردان و بانوان بودند؛ اما در تصمیمی عجیب و تنها 6 روز مانده به مسابقات جهانی بزرگسالان، حالا هر دو مربی همزمان مسئولیت هدایت تیمهای ملی امید را هم بر عهده گرفتهاند. این اتفاق در حالی افتاده است که در بسیاری از رشتههای ورزشی، هر رده سنی با توجه به ویژگیها و نیازهای خاصشان، سرمربی مختص خود را دارند تا برنامهریزیها و تمرینات، با کیفیت و تمرکز کافی انجام شود.
از جمله دلایل فدراسیون برای این تصمیم، ارتباط نزدیک و مستمر این دو سرمربی با ملیپوشان و همپوشانی بازیکنان در دو رده بزرگسالان و امید عنوان شده است؛ اما این دلیل نمیتواند توجیه مناسبی باشد چرا که حضور بازیکنان در دو رده سنی مختلف امری رایج است و به طور معمول مربیان هر رده، با هماهنگی لازم از بازیکنان واجد شرایط به صورت همزمان در تیم امید و تیم ملی استفاده میکنند اما حضور همزمان 4،3 بازیکن در هر دو تیم نمیتواند دلیل مناسبی بر بستن چشم مسئولان فدراسیون روی مربیان دیگر و سپردن همزمان دو رده به یک نفر باشد. نکته مهمتر، تداخل تقریبی زمان برگزاری مسابقات جهانی دو رده است. رقابتهای جهانی بزرگسالان از ۲ تا ۸ آبان ماه برگزار میشود و تقریباً یک ماه پس از آن، مسابقات جهانی امید از 14 برگزار خواهد شد. این فشردگی زمانی، عملاً فرصت کافی برای آمادهسازی تیم امید به صورت مستقل و حرفهای باقی نمیگذارد و در نهایت به ضرر تیم امید تمام خواهد شد. هر تیمی نیازمند تمرکز کامل سرمربی برای تنظیم برنامههای تاکتیکی، آمادهسازی جسمانی و روانی بازیکنان است؛ موضوعی که با این تقسیمبندی غیرمعمول تقریباً توان و انرژی مربی را به دو قسمت تقسیم میکند. متأسفانه این تصمیمات عجیب و غریب تنها نمونهای از روند انتصابهای مصلحتی و غیرمنطقی در فدراسیون تکواندو است که اخیراً سایه سنگینی روی این رشته انداخته است. ارتباطات درون سازمانی جایگزین شایستهسالاری شده و به نظر میرسد منافع شخصی و گروهی بیش از مصالح تیمهای ملی و ورزشکاران در اولویت قرار گرفته است. بیشک این روند نه تنها جایگاه این رشته را تهدید میکند، بلکه ممکن است انگیزه مربیان پر توان را هم کاهش دهد. شاید انتظار میرفت فدراسیون تکواندو ضمن احترام به ظرفیتهای موجود، از تخصص و تجربیات مربیان مختلف بهره بگیرد اما گویا در این فدراسیون فعلاً خبری از این موارد نیست.
