مینیکمپهایی فقط برای تمدید مهر ملیپوشی
بدون تدارکات مناسب انتظار معجزه نداشته باشید
با وجود اینکه کمتر از چهار ماه تا آغاز جام ملتهای زنان آسیا ۲۰۲۶ باقی مانده، فریده شجاعی، نایبرئیس فدراسیون در امور بانوان، در اظهارنظری عجیب اعلام کرده که «فرصت کافی برای آمادهسازی تیم ملی وجود دارد».
او گفته: «لیگ فوتبال بانوان آغاز شده و ملیپوشان در باشگاهها هستند. باشگاهها درخواست دادهاند تا اردوهای تیم ملی عقب بیفتد، اما بازیهای تدارکاتی برای ملیپوشان پیشبینی شده است. مسابقات نهایی جام ملتها در اسفندماه در استرالیا برگزار میشود و فرصت کافی برای تیم ملی داریم. مرضیه جعفری و کادرفنی او برنامهریزی کردهاند و امیدواریم تیم طبق برنامه پیش برود و آمادگی لازم را داشته باشد.»
با وجود این اظهارات، پرسش اصلی همچنان پابرجاست؛ این دیدارهای تدارکاتی کجا برگزار میشوند و چرا خبری از اعلام رسمی آنها نیست؟
فدراسیونی که در برگزاری دیدارهای تدارکاتی تیم ملی بزرگسالان مردان هم ناتوان بوده، چگونه میتواند برنامهای جدی برای تیم بانوان تدارک ببیند؟ اگر واقعاً دیدار دوستانهای برنامهریزی شده، چرا شفافسازی نمیشود؟ چرا رسانهها و هواداران باید در بیخبری مطلق باشند و تنها به وعدههای مبهم دلخوش بمانند و در آخر هم با بیخیالی گفته شود که زمان کافی برای تیم ملی وجود دارد، آن هم در حالی که رقبای آسیایی و جهانی مسیر دیگری را میپیمایند؟
به طور مثال تیم ملی استرالیا، میزبان جام ملتها، در فیفادی مهرماه با تیمهایی مثل ولز و انگلیس دیدار دوستانه برگزار میکند؛ تدارکاتی جدی که فاصله کیفی ما با آنها را آشکار میکند. چگونه میتوان انتظار داشت تیمی که طی یک سال تنها دو دیدار تدارکاتی داشته، در رقابتهای رسمی موفق باشد؟
به نظر میرسد سیاست اردوهای تیم ملی دوباره به «مینیکمپ»های چند روزه محدود شده است.
در جدیدترین اردو از شنبه ۵ مهر تا سهشنبه ۸ مهر، بازیکنان ملیپوش در مرکز ملی فوتبال تمریناتی کوتاهمدت خواهند داشت؛ تمریناتی که بیشتر نمادین و وصلهپینهای است تا بستری واقعی برای هماهنگی تاکتیکی و آمادهسازی بدنی. و سؤال اصلی که در اذهان عمومی ایجاد شده این است که تمرینات سهروزه چه فایدهای دارد جز آنکه به برخی بازیکنان سالخورده، مهر ملیپوش بودن دوباره زده شود؟
وضعیت تیم ملی فوتسال بانوان هم تفاوت چندانی ندارد؛ همچنان با همان چرخه وعدهها، اردوهای کوتاهمدت و کمبود بازیهای دوستانه مواجهیم، در حالی که این تیمها باید در سطح قارهای با رقبایی که تدارکات منظم دارند، رقابت کنند.
اینبار وقت آن رسیده که فدراسیون از پنهانکاری دست بردارد و برنامههای واقعی خود را صادقانه اعلام کند: آیا دیدار دوستانهای در تقویم وجود دارد یا نه؟ آیا اردوهای سهروزه میتواند برای تیمی که در آستانه یک رقابت مهم قارهای است، معجزه کند؟ پاسخ روشن به این پرسشها بیش از هر زمان دیگری برعهده مدیران فدراسیون است.
واقعیت آن است که تیم ملی فوتبال بانوان ایران نیازمند اردوهای منسجم، دیدارهای بینالمللی معتبر و بستری جدی برای هماهنگی است. ادامه روند فعلی، چیزی جز تکرار تجربههای تلخ گذشته و حذف زودهنگام نخواهد بود.
