کشتی ایران در عزای سوختهسرایی نشست
یکشنبه سیاه
محسن وظیفه
روزنامهنگار
«از این به بعد شما را زیاد میبینم.» این آخرین جملهای بود که با مهربانترین و دلگندهترین چهره کشتی ایران گفتیم. علیرضا سوختهسرایی، کشتیگیر نامدار دسته فوق سنگین که در دو دوره مسابقات جهانی مدال نقره کسب کرده بود، مدتها در خانه و در تنهایی با بیماری دست و پنجه نرم میکرد. کسی او را نمیدید و اگر هم میدید، شاید نمیتوانست آن رضا سوختهسرایی را بشناسد که روزگاری بر تشکها میدرخشید. سرطان، این رقیب نامرئی و بیرحم، چنان جان این یل کشتی ایران را فرسوده کرده بود که حتی دوستان نزدیکش هم از دیدن او انگشت به دهان ماندند.
پس از ماهها غیبت، رضا در مراسم تشییع هاشم کلاهی، رفیق دیرینه و همقطار گلستانیاش حاضر شد. در آن جمع، با چهرهای کاملاً دگرگونشده ظاهر شد؛ چهرهای که شاید نیمی از حاضران نمیتوانستند آن را به پهلوان همیشگی کشتی ایران نسبت دهند. تنها یک گفتوگوی کوتاه، در حد یک احوالپرسی معمولی، اما با جملهای که نویدبخش پیروزی بر بیماری بود: «خدا را شکر خوبم، از این به بعد شما را زیاد میبینم.»
اما چه شد که ناگهان هوای رفتن به سرش زد؟ قرار نبود چنین باشد. او به ما قول داده بود، وعدهای دیگر، دیداری دوباره. اما اینجا دیگر جای ماندن نبود.
رضا سوختهسرایی در دوران اوج قهرمانیاش حریفانش را بیرحمانه به خاک مینشاند. از 1978 در مکزیکوسیتی تا 1990 در پکن، با بسیاری از بزرگان کشتی به مصاف رفت و بیرحمانه آنها را مغلوب خود ساخت. اما این بار رقیبش، چغر و بیرحم بود. سرطان؛ نامرئی و خشن. هرچقدر که رضا به حریفانش مرام و معرفت نشان میداد، این رقیب سختجان، نامهربان و بیرحم بود. عضلهها یکییکی فرو میریختند و دلاور ۱۶۰ یا ۱۷۰ کیلویی، به مردی لاغراندام بدل شده بود. اما ایستاده بود، تسلیم نشده بود. درست مثل مسابقات جهانی ۱۹۸۱ اسکوپیه که تمام تیم ایران بازنده بود، اما یک نفر ماند و مدال نقره گرفت؛ مردی که اجازه نداد تیم شش نفره ایران بیمدال بازگردد.
او سرطان را هم شکست داد، اما وقتی قرار باشد رفتن را بپذیری، دیگر هیچکس نمیتواند در مقابلش بایستد. در یکشنبهای سیاه، وقتی جامعه کشتی هنوز سوگوار جدایی امامعلی حبیبی بود، رضا سوختهسرایی نیز غزل خداحافظی را خواند.
رضا سوختهسرایی، سرآمد نسلی بود که خود نیز سوخته داغ ورزش ایران بود. دو بار در رقابتهای جهانی مدال نقره به گردن آویخت، اما به خاطر سیاستهای کلی کشور، چند دوره از مسابقات محروم ماند و اگر اعزام میشد، شاید امروز کارنامهاش لبریز از افتخارات و مدالها بود.
دلم برای دیدن سوختهسرایی و سلیمانی تنگ شده
منصور برزگر: حالم گرفته است
منصور برزگر هم همدوره سوختهسرایی بوده و هم در مقطعی مربی بوده و حالا در فراق آنها حال و روز عجیبی دارد. درگذشت دو تن از بزرگان کشتی بدجوری جامعه کشتی را ناراحت کرده است. منصور برزگر درباره علیرضا سوختهسرایی گفت: «او در دوره کشتی خود یک چهره استثنایی بود. به یکباره آمد و دست به کارهایی زد که شاید خیلی امکانپذیر نبود. اگر چه حیف شد از بین ما رفت اما حقیقتاً در این سالها که درگیر بیماری بود، از درد کشیدن او من هم درد میکشیدم.» برزگر ادامه داد: «سوختهسرایی از نسل مظلوم کشتی بود. او در دورهای که باید خوش میدرخشید و خودش را نشان میداد به یک اتفاق عجیب برخورد کرد که باعث شد نتواند تمام استعداد خودش را نشان بدهد. در آن مقطع به دلیل انقلاب و شروع جنگ در کشور باعث شد تا خیلی از مسابقات را از دست بدهد.»
منصور برزگر همچنین با اشاره به رقابت سوختهسرایی و علیرضا سلیمانی گفت: «دلم برای هر دوی آنها تنگ شده است. درباره رقابت این دو نفر فقط همین را بگویم که سوختهسرایی برای بازیهای آسیایی 1988 حاضر نشد انتخابی بدهد و گفت من در فرنگی کشتی میگیرم و سلیمانی هم در آزاد کشتی بگیرد. هر دو نفر هم رفتند در بازیهای آسیایی و با مدال طلا برگشتند. این رفاقت نشاندهنده مرام خوب کشتیگیران سنگین وزن و دوستداشتنی کشتی بود.»
وداع تلخ با جهانپهلوان حبیبی و سوختهسرایی
با درگذشت دو تن از چهرههای به یادماندنی تاریخ کشتی ایران، مراسم تشییع آنها در دو روز متفاوت با حضور جامعه ورزش برگزار میشود. مراسم تشییع پیکر شادروان رضا سوختهسرایی ساعت ۸ صبح روز سهشنبه ۴ شهریورماه از محل فدراسیون کشتی واقع در ضلع غربی استادیوم آزادی انجام میشود. همچنین مجلس ختم آن مرحوم از ساعت ۱۳:۳۰ لغایت ۱۵ روز چهارشنبه در مسجد نور میدان فاطمی تهران برگزار میشود. جلسه هماهنگی مراسم تشییع و تدفین جهانپهلوان امامعلی حبیبی نابغه کشتی ایران و جهان با حضور فرماندار شهرستان بابل برگزار شد. مراسم تشییع و تدفین جهان پهلوان امامعلی حبیبی ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه پنجم شهریور از استادیوم آزادی بابل و سپس به سمت روستای درزیکلای آخوندی برگزار میشود. قبل از آن هم مراسم تشییع غیر رسمی در منزل آن مرحوم واقع در جاده نظامی قائمشهر با حضور مردم این شهرستان برگزار میشود.
دنیامالی: او بخشی از فرهنگ پهلوانی است
احمد دنیامالی در پیامی درگذشت پهلوان رضا سوختهسرایی، از قهرمانان خوشنام کشتی آزاد و فرنگی ایران را تسلیت گفت. در بخشی از این پیام آمده است: «خبر درگذشت زندهیاد رضا سوختهسرایی، پهلوان نامآشنا و از قهرمانان پرافتخار کشتی ایران، مایه تأسف و اندوه فراوان شد. ایشان از مفاخر ورزش کشور و از چهرههای ماندگار بازیهای آسیایی بودند که نامشان همواره با عزت و صلابت در تاریخ ورزش ایران به یاد خواهد ماند. این قهرمان فقید، در هر دو رشته کشتی آزاد و فرنگی پرچم میهن عزیزمان را در میادین بینالمللی به اهتزاز درآورد و رقابتها و رفاقتهای ارزشمندش با زندهیاد علیرضا سلیمانی، بخشی ماندگار از فرهنگ پهلوانی و ورزش ایران به شمار میرود. سوختهسرایی با وجود دستاوردهای درخشان ورزشی، به دلیل همزمانی دوران قهرمانیاش با جنگ تحمیلی، از حضور در میدان المپیک محروم ماند اما بدون تردید در آن آوردگاه بزرگ نیز میتوانست برای کشور افتخارآفرینی کند. با این حال نام او در کنار «پهلوانباشی» علیرضا سلیمانی برای همیشه با غرور و عزت گره خورده است.»
پرچمدار کشتی
محمد ابراهیم سیفپور
پیشکسوت کشتی
علیرضا سوختهسرایی یکی از بهترین کشتیگیران تاریخ ایران بود. بینهایت خوش طبع و مهربان که اصلاً با هیکل درشت و سنگین او جور در نمیآمد. چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ اخلاقی. سوخته واقعاً درجه یک بود اما فکر میکنم که در بعد فنی هرگز به حقش نرسید.
شاید اگر کسی از او شناخت کافی را نداشت فکر میکرد که با چه آدم تند و بد برخوردی روبهرو میشود اما وقتی به او نزدیک میشد دیگر نمیخواست یک لحظه رهایش کند. او مهربان و دوستداشتنی بود. علیرضا سوختهسرایی یک رقیب داشت که بهترین رفیقش بود؛ این اخلاق در وجود چند نفر بوده؟ بهترین رقیبش بهترین دوستش بوده.
حتی در مقطعی فقط او و علیرضا سلیمانی بودند که برای دوبنده تیم ملی با هم رقابت میکردند اما کسی خاطرهای جز رفاقت و دوستی از این دو قهرمان سراغ دارد؟
او در سه دوره در بازیهای آسیایی 1974، 1982 و 1990 پرچمدار ایران بود و صاحب چهار مدال شد؛ سه طلا و یک نقره را در سه دوره به دست آورد تا نشان بدهد که به تنهایی پرچم کشتی ایران را به دست گرفته است. او در بدترین دوران کشتی ایران پرچمدار شده بود و در تمامی مسابقات حضور داشت که اتفاقاً با مدال برمیگشت. او در حالی این مدالها را به دست آورد که انصافاً نامش به حق پرچمدار نام گرفت. سوختهسرایی یک بار هم توانست بازوبند پهلوانی را به دست بیاورد که اتفاقاً حقش هم بود. چه کسی پهلوانتر از سوختهسرایی بود؟ قهرمانی که ردای پهلوانی کاملاً به تنش میآمد.
پیام اتحادیه جهانی کشتی برای حبیبی
اتحادیه جهانی کشتی، امامعلی حبیبی را اسطورهای فراموش نشدنی در تاریخ کشتی جهان دانست. اتحادیه جهانی کشتی در خبری که بر روی سایت خود قرار داد، با تسلیت درگذشت امامعلی حبیبی، نخستین قهرمان تاریخ المپیک ایران و عضو تالار مشاهیر کشتی جهان، او را الهامبخش کشتیگیران در جهان دانست. اتحادیه جهانی کشتی در این باره نوشت: «امامعلی حبیبی، اسطوره فراموشنشدنی تاریخ کشتی آزاد جهان، روز یکشنبه در سن ۹۴ سالگی درگذشت. او در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن با شکست آلیمبگ بستایف از شوروی و کسب مدال طلای وزن ۶۷ کیلوگرم، نخستین طلای المپیک را برای ایران به ارمغان آورد و نام خود را در تاریخ ورزش جاودانه کرد. حبیبی سپس با کسب سه مدال طلای جهان و یک طلای بازیهای آسیایی، به عنوان یکی از پرافتخارترین کشتیگیران عصر خود شناخته شد.» اتحادیه جهانی کشتی در ادامه با اشاره به حضور حبیبی در تالار مشاهیر UWW از سال ۲۰۰۷ آورده است: «سرعت، تنوع فنی و قدرت بدنی باعث شد تا نسلهای بعدی کشتیگیران از وی الهام بگیرند و او را یکی از بزرگترین قهرمانان تاریخ کشتی بدانند.»
