آخرین مبارزه در نبردی نابرابر
دلاوری به آسمان پر کشید
فائزه زمانی
روزنامهنگار
در تاریخ ورزش ایران نام قهرمانهایی به چشم میخورد که حتی بعد از مرگشان هم نمیمیرند. جاسم دلاوری قهرمان سابق تیم ملی بوکس هم بیتردید یکی از این نامهاست. مردی که با دستانش غرور میساخت و با قلبش فروتنی را معنا میکرد، اما او دیگر میان ما نیست. حالا دیگر صدای زنگ رینگ نمیآید، مشتها در هوا نمیچرخند و تماشاگران فریاد نمیزنند. جاسم دلاوری، قهرمان بیادعای بوکس ایران بعد از ماهها نبرد نابرابر با بیماری سرطان، چشم از جهان فروبست. اما نام او، همانطور که در تاریخ ورزش ایران جاودانه شد، حالا در دلها هم ماندگار خواهد ماند. دلاوری که با مبارزاتش برای ایران دلاوریها میکرد دیگر در میان ما نیست. قهرمانی که با مدال برنز بازیهای آسیایی ۲۰۰۶ دوحه قطر، افتخاری بزرگ برای ایران رقم زد و در رقابتهای قهرمانی آسیا چندین بار پرچم کشورش را بالا برد، اکنون آرام گرفته است؛ اما خاطره دلاوریهایش، هرگز از یاد بوکس ایران پاک نخواهد شد. او فقط یک بوکسور نبود. در رینگ، جنگنده و مغرور اما خارج از آن، مردی ساکت، خاکی و مردمی بود؛ بوکسوری که شهرت هرگز از او انسان دیگری نساخت. همان قدر که مشتهایش محکم بود، نگاهش مهربان بود و حالا فقدان او دل جامعه بوکس ایران را به درد آورده است. در ماههای اخیر، دلاوری با بدنی رنجور اما روحیهای شکستناپذیر، وارد رینگی شد که هیچ داوری نداشت و حریفش سرطان بیرحم بود. هر چند این بار شکست از راه رسید، اما هیچکس نمیتواند او را بازنده بنامد، چرا که تا آخرین لحظه، با همان روحیه همیشگیاش جنگید اما این بار حریف قویتر بود، خیلی قوی تر...
حالا دلاور بوکس ایران، در آغوش خاک آرام گرفته است. اما یادش، صدایش و تصویر دستان بالا رفتهاش در رینگ، در قلب ورزش ایران تا ابد باقی خواهد ماند.
نام و یادش گرامی.
پیام وزارت ورزش و کمیته المپیک برای دلاوری
وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در پیامهایی جداگانه درگذشت جاسم دلاوری ملیپوش پیشین بوکس را تسلیت گفتند.
وزارت ورزش و جوانان در پیام خود عنوان کرد: «جاسم دلاوری، تنها یک بوکسور نبود؛ او نماد صلابت، اخلاق و فروتنی در میدانهای پرهیاهوی ورزش بود. قهرمانی که با مشتهایش افتخار آفرید و با منشاش احترام. درگذشت این چهره ملی، پس از دورهای مبارزه با بیماری، ضایعهای است تلخ برای ورزش ایران؛ اما نام و مرامش، در حافظه ورزش کشور، ماندگار خواهد ماند.» همچنین کمیته ملی المپیک در متن پیام تسلیت خود اظهار داشت: «در کمال تألم و تأثر درگذشت جاسم دلاوری از قهرمانان بااخلاق و افتخارآفرین کشورمان و دارنده مدال نقره جوانان آسیا، برنز بازیهای آسیایی و برنز قهرمانی آسیا را به جامعه ورزش کشور و بخصوص خانواده محترم وی و خانواده بوکس کشور تسلیت گفته و برای قهرمان بااخلاق کشورمان به درگاه حضرت حق علو درجات و برای بازماندگان عزیزش صبر و بردباری خواستاریم.»
استوریهای بیفایده قهرمانان ورزش برای جاسم
بازندههای دنیای رفاقت
محسن وظیفه
روزنامهنگار
اولین روزهای آخرین ماه سال 1402 بود که برای اولین بار خبر بستری شدن جاسم دلاوری در بیمارستان منتشر شد. کسی که با 37 سال سن مربی تیم ملی شده بود و قرار بود هر آنچه در سالهای مبارزه روی رینگ آموخته بود را به ورزشکاران جوان آموزش بدهد اما ظاهراً خودش به یک مبارزه جدید دعوت شده بود.
مبارزه با سرطان؛ رفیق نزدیک مرگ که ظاهراً راه شکست دادن جاسم را خوب بلد بود.
دلاوری خیلی از قهرمانان بوکس را ناک اوت کرده بود اما رینگ دنیا، حریف بیرحمی را با خود آورده بود و در نهایت بیرحمانه جاسم را زمین زد.
دلاوری سال 2005 برای اولینبار در کراچی پاکستان خوش درخشید. مسابقات جوانان آسیا که او با مشتهای گرهکرده و قلبی پر از امید به روی رینگ رفت و با هر مشت خود هزار نفر را عاشق بوکس کرد اما چه زود خاموش شد، چه زود نادیده گرفته شد. هنوز بیست سال هم از اولین مدال او نگذشته اما او حالا در دل خاک آرام گرفته است. چه کسی میداند در قلب این قهرمان بزرگ چه گذشت، چه آرزوهایی در سینه داشت و چه دردهایی که با خودش به خاک برد.
جاسم که با هر ضربه، امید به دل هواداران میآورد، در آخرین مبارزه خود هم هلهله به راه انداخت.
حالا همانهایی که از 10 اسفند 1402 پنهان شده بودند با استوریهای داداش روحت شاد برگشتند. حالا که خودش در سکوت ابدی فرو رفته دوستانش غوغا به پا کردند. به خدا که نمیدانستیم او با رضا و حسن یزدانی بچه محل است. نمیدانستیم که بهداد سلیمی هم او را میشناسد. اصلاً خبر نداشتیم که حسن رنگرز هم جاسم دلاوری را رفیق نام میبرد اما این همه رفیق، این همه وقت کجا بودند؟ دقیق مشخص نیست شاید آنها در همین چند روز با جاسم آشنا شدند و گرنه از 10 اسفند که خبر بستری شدنش در بیمارستان هم منتشر شد، باید از دلاوری حمایت میکردند الان که این استوریها به درد نمیخورد.
کاش الان به یاد بیاورند که جاسم، تنها یک ورزشکار نبود، بلکه انسانی بود با رویاها و آرزوهایی که بهای سنگینی برایشان پرداخت. کاش آن موقع که روی رینگ مبارزه با سرطان بود دوستانش یادشان میآمد که دوستی با جاسم دارند و از او حمایت میکردند که شاید برنده این مبارزه ناعادلانه باشد.
