شنای ایران روی سکوی سقوط
در آستانه خفگی!
فائزه زمانی
روزنامهنگار
شنای ایران در این سالها بهرغم ثبات مدیریتی در دریای رکود و بیبرنامگی غرق شده است. در شرایطی که شنا رشته مادر بوده و با برنامهریزی اصولی میتواند مدالهای زیادی برای کاروان ایران در میادین بزرگ به ارمغان بیاورد، سرعت پیشرفت این رشته در این سالها لاکپشتی بوده و بهجای جهش فقط به سمت سکون و سقوط حرکت کرده است تا جایی که حالا شنای ایران در آستانه خفگی قرار دارد.
در حالی که شنا رشته پایه و یکی از مهمترین رشتهها در سطح جهان است، در ایران سالهاست که با بحران و بیتوجهی دست و پنجه نرم میکند.
بهرغم اینکه این رشته در این سالها تغییرات گستردهای در زمینه مدیریت فدراسیون نداشته اما این ثبات نهتنها کمکی به شنای ایران نکرده بلکه فقط آن را به سمت رکود سوق داده است. یکی از مهمترین مشکلات شنای ایران در دهههای اخیر برگزاری اردویهای فاقد کیفیت است.
اردوهایی که باید بهصورت منظم برگزار میشد با رفتن به سمت غیرمتمرکز شدن فقط و فقط باعث شده تا شناگران در فضای اردو نبوده و انگیزه ملی در میان آنها کاهش پیدا کند.
همچنین در بسیاری از شهرهای ایران بویژه شهرهای جنوبی و شمالی که از منابع آب طبیعی بهرهمندند، استخر استاندارد و حتی غیراستاندارد تمرینی وجود ندارد که همین بسیاری از علاقهمندان را از شنا دور کرده یا باعث کوچ اجباری آنها از این مناطق به شهرهایی مثل تهران، اصفهان و مشهد شده است.
دراین میان استخر در شنای ایران خود یک بحران بزرگ است که فقط به کمبود آن ختم نمیشود. یکی از مشکلات اساسی شنا وابستگی فدراسیون به استخرهای اجارهای است. در شرایطی که در ایران استخرها اجاره داده میشود، عملاً بخشی از بودجه فدراسیون صرف کرایه استخرها شده و امکان توسعه سایر بخشها را سلب میکند. در همین راستا سراغ محمد علیرضایی تنها شناگر ایرانی که تا به امروز بدون وایلدکارت سهمیه المپیک گرفته رفتیم تا صحبتهای او را در مورد حال و روز شنا بشنویم.
اهمال در برگزاری اردوهای با کیفیت
نتایج شنا در سالهای اخیر کاملاً مشخص است و متأسفانه بهرغم تغییر نسل هیچ پیشرفتی در کار نبوده است.
دلیل اصلی این موضوع هم این است که نتوانستهاند بهترینها را گلچین کرده و اردوهای آمادگیسازی را با کیفیت لازم برگزار کنند.
باید از فدراسیون بپرسیم که چرا اردوهای خوبی برگزار نشده و چرا تعداد مسابقات کاهش یافته است. در ادوار اخیر بازیهای آسیایی خیلی افت داشتهایم و در رده پایه هم نتایجی که باید را نگرفتهایم.
من فکر میکنم شنا در این سالها تمرکز ملی نداشته است و با برگزاری اردوها بهصورت غیرمتمرکز عملاً انگیزه ملی از بین رفته است. فدراسیون نتوانسته شرایط لازم را ایجاد کند و نتیجهاش هم همین نتایج است. نمیشود شناگر را مقصر دانست، چرا که در این سالها نظارت درستی نبوده و مسئولان وزارت ورزش متوجه این اهمال نشدهاند.
درآمد استخرها در جیب شنا نمیرود
ما در شهرهای جنوبی و شمالی استخرهای استاندارد نداریم و شاید به اندازه انگشتان دست استخرهای 50متری وجود داشته باشد. زمانی خوزستان و بندرعباس مهد شنای ایران بودند و تعداد زیادی ورزشکار شمالی داشتیم اما متأسفانه در سالهای اخیر تدبیری وجود نداشته که تعداد استخرها را افزایش بدهند. همان ظرفیتی هم که داشتهایم را نتوانستند به درستی مدیریت کنند. نگهداری و تعمیرات استخرها علاوه بر درآمد، هزینههای گزافی دارد. بنابراین خود سیستم نتوانست این کار را انجام دهد و به دلیل اختلافات موجود، تصمیم گرفتند این استخرها را اجاره بدهند تا هم کارهای تعمیراتی توسط آنها انجام شده و هم کرایه گرفته شود، اما این پولی که به دست میآید صرف شنا نشده و در فضاهای دیگری پخش میشود.
شنا؛ منبع درآمدزایی افراد خاص
در سطوح پایه هم فدراسیون برنامهریزی لازم را نداشت. درحالی که با برنامه میانمدت 5 تا 10ساله میشد شناگران را از پایه تربیت کرده وبه تیم ملی رساند متأسفانه اقدامی صورت نگرفته است. در این سالها نهتنها استخری ساخته نشده بلکه استخرهای موجود هم استانداردسازی نشده است. حتی تدبیری نشد که استخرهایی که تربیت بدنی اجاره میدهد در راستای استفاده و استعدادیابی قرار گیرد. بنابراین من فکر میکنم شنا به یک منبع درآمدزایی تبدیل شده که کرایه سنگین استخرها داده شود.
ورزش بچه پولدارها
در میان قشر ضعیف استعدادهای زیادی نهفته است اما شنا به رشتهای مرفه تبدیل شده که فقط خانوادههایی که از نظر مالی شرایط خوبی دارند از پس هزینههای این رشته برمیآیند. البته این موضوع فقط به فدراسیون برنمیگردد و ورزش ایران در این زمینه ضعیف عمل کرده است. همین هم باعث شده که خیلی از علاقهمندان و افراد مستعد اصلاً پایشان به استخرها نرسد. حتی فدراسیون برای قشر خاصی که توانایی فعالیت در این رشته را دارند هم کاری نکرده است. عدم سیستم معرفی استعدادها به تیم ملی، نبود رقابتهای منظم سالیانه و لیگ استاندارد از ضعفهایی است که این موضوع را گواهی میدهد.
شنا متکی به استعدادها
10-12 سالی است که فدراسیون ثبات مدیریت داشته است ولی اتفاق خاصی نیفتاده و عملاً خیلی از افراد از بدنه شنا کنار رفته یا کنار گذاشته شدهاند. درست است که شنای ایران از سطح دنیا عقب بوده است اما فدراسیون در سطح آموزش هم ضعیف عمل کرده است. شنای ما متکی به استعداد است و اگر پدرو مادر پیگیر آموزش فرزندش نباشد، باغبانی وجود ندارد که این گلها را پرورش بدهد.
طلا گرفتن در ریاض هنر نیست
من سال1381 در بازیهای کشورهای اسلامی با 15سال سن مدال برنز گرفتهام، حالا الان دوستان قول طلا در این مسابقات را دادهاند؟ درحال حاضر کشورهایی مثل ترکیه از این مسابقات بهعنوان مسابقات تدارکاتی مسابقات مهمتر استفاده میکنند، آن وقت ما این مسابقات را بهعنوان هدف در نظر گرفتهایم. مهم بازیهای آسیایی و قهرمانی جهان است وگرنه مدال گرفتن در بازیهای کشورهای اسلامی هنر نیست.
