به بهانه تولد «اندی ماری»
اسکاتلندی تکرارنشدنی
سالروز تولد سِر اندی ماری، ستاره اسکاتلندی دنیای تنیس، فرصتی است برای بازنگری در دوران حرفهای پر فراز و نشیب و دستاوردهای بیشمار این ورزشکار بینظیر. ماری که اکنون 37 سالگی خود را جشن میگیرد، نه تنها به واسطه مدالهای طلای المپیک و قهرمانی در ویمبلدون، بلکه به دلیل اراده پولادین و روحیه جنگندهاش در تاریخ تنیس ماندگار خواهد شد.
بسیاری معتقد بودند که مصدومیتهای پیاپی، به ویژه در ناحیه ران، باید دو سال پیش اندی ماری را وادار به خداحافظی با دنیای حرفهای میکرد. او در آن زمان به ثروت و شهرت چشمگیری دست یافته بود، لقب شوالیه را از آن خود کرده و در کنار همسر و فرزندانش میتوانست زندگی آرام و مرفهی را سپری کند اما آتش اشتیاق به پیروزی در وجود او زبانه میکشید و اجازه نمیداد به این سادگیها راکت تنیس را کنار بگذارد.
داستان اندی ماری، فراتر از یک ذهنیت قوی و تبدیل شدن به یکی از بهترین ورزشکاران تاریخ بریتانیا، حکایت غلبه بر تروماها، مشکلات و ترسهای دوران کودکی است. این مشکلات نه تنها باید حل میشدند، بلکه میبایست پذیرفته و با آنها زندگی کرد. سرنوشت اندی ماری دوستداشتنی قرار نبود به این شکل رقم بخورد؛ مردی که از رتبه 230 جهان خود را به صدر ردهبندی رساند و لقب پادشاه زمین را از آن خود کرد. اما به نظر میرسد زمان وداع فرا رسیده است.
با وجود مقاومت سرسختانه ران مصدوم در برابر درمان، ماری همچنان رؤیای آخرین حضور در ویمبلدون و خلق یک خاطره فراموشنشدنی را در سر میپروراند و نمیخواهد پیش از آغاز این مسابقات در اول جولای، برای همیشه زمین بازی را ترک کند. ورزش، گاه بیرحمانهترین معشوقههاست و معدود افرادی میتوانند نامه خداحافظی خود را از این معشوقه نامهربان بنویسند. سِر الکس فرگوسن، مربی افسانهای منچستریونایتد و هموطن و دوست صمیمی اندی ماری، یکی از این افراد خوششانس بود که در اوج قهرمانی در سال 2013، با دنیای مربیگری خداحافظی کرد. اکنون ماری نیز در تلاش است با کسب عنوان قهرمانی ویمبلدون، یک وداع تاریخی با دنیای تنیس داشته باشد.
این مسیر برای ماری هرگز هموار نبوده است. رفتار پرخاشگرانه و نامناسب او در کودکی، یادآور جان مکانرو، نابغه دیگر دنیای تنیس بود که او نیز از خلقوخویی تند برخوردار بود. کمحرف، کجخلق و بیادب، مهربانانهترین القابی بودند که میتوانستند در کودکی به اندی ماری اطلاق شوند اما موفقیت در دنیای تنیس، تحولی شگرف در شخصیت او ایجاد کرد. اخمها جای خود را به لبخند دادند و به این ترتیب، او به یکباره محبوب همگان شد. نباید فراموش کرد که این همان کودکی بود که در سن 8 سالگی، در پشت میز مدرسهاش در دانبلان اسکاتلند پنهان شده بود، هنگامی که یک مرد مسلح به مدرسه حمله کرد و در مارس 1996، 16 کودک و یک معلم را به کام مرگ کشاند. این ترومای دردناک، بخشی جداییناپذیر از داستان زندگی اندی ماری است و به او یادآوری میکند که چگونه میتوان از دل مصائب و دشواریها، قهرمان شد.
