یک مرد بازنده پشت تیم شکست خورده
جاخالی تلخ کارتال!
محمد قراگزلو
خبرنگار
اسماعیل کارتال در نشست خبری بعد از شکست مقابل سپاهان از موضع قبلی خود پایین آمد و وقتی دید همه چیز از دست رفته و به تیمش امیدی نیست، صراحتاً گفت واقعیت این تیم همین است که میبینید و نیاز به تغییرات گسترده دارد.
باخت به سپاهان کافی بود تا ادبیات مرد ترکیهای تغییر کند و در پوزیشنی قرار بگیرد که در صورت نتیجه نگرفتن هر مربیای فکرش را میکردیم؛ مربیای که با اولین نتایج ضعیف با سری بالا و سینهای ستبر میگوید، این تیم را من نبستهام و مشکلات زیاد است! البته همه میدانیم مشکلات زیاد است اما مسئولیت کارتال و همکارانش در کاهش یا از بین بردن این مشکلات و نقایص چیست؟
کارتال در نشست خبری قبلی و بعد از بازی نساجی تأکید داشت وقتی آمده بود پرسپولیس 8امتیاز از صدر جدول عقب بود و انگار با حضور او جهشی رقم خورده که میتوان به این مربی نمره قبولی داد اما واقعیت این است که همین حالا همان وضعیت در جدول برقرار است و سرخها با یک بازی بیشتر 7 امتیاز از تراکتور عقب افتادهاند و رتبه دومی هم از دسترس خارج شده است.
کارتال هم مثل برخی مربیان داخلی یاد گرفته که در توصیف اولیه از جریان مسابقه به تغییرات بین دو نیمه خود بهعنوان نشانهای برای تغییر شکل بازی به سود تیمش یاد کند. او در این مسابقه از عبارت «متأسفانه هر کاری کردیم نتوانستیم به گل برسیم و باختیم.» استفاده کرد که با آنچه در زمین مسابقه دیدیم سنخیت ندارد. پرسپولیس در تمام طول مسابقه و بعد از آن 20دقیقه وحشتناک ابتدایی هیچگاه برنامه مشخصی برای خلق موقعیت و رسیدن به گل نداشت.
کافی است جریان بازی را یکبار دیگر مرور کنید تا ببینید حتی در زمانهای نسبتاً قابل توجهی که پرسپولیس میدانداری میکرد هیچ امیدی برای رسیدن به گل وجود نداشت و تیم از همان دقیقه12 شکست خورده بود. در این میان سؤال بزرگ اینجاست که کارتال و کادرش برای تغییر این شرایط چه کردند؟ اولین تعویض اجباری بود و با مصدومیت اورونوف، فرشاد احمدزاده به زمین رفت و با اینکه از وینگر ازبک کارآمدتر و فعالتر نشان داد مثل بیشتر بازیهای این فصل مهرهای در حد نام پرسپولیس نبود که بتوان به او تکیه کرد. سرمربی پرسپولیس بین دو نیمه دو جوان تیمش را از زمین بیرون کشید و به سرلک و فرجی میدان داد اما شرایط آنطور که باید در فاز حمله بهتر نشد. تغییرات بعدی نیز حضور آلکثیر و بابایی در خط حمله به جای دورسون و امیری بود که هیچ نکته مثبتی در پی نداشت و تیم ناتوان کارتال تا سوت پایان ناتوان باقی ماند و یک تیم شکستخورده و تسلیم محض بود.
در واقع با صراحت میتوان گفت کیفیت بازی پرسپولیس با تغییرات حین بازی کارتال در فاز حمله فقط چیزی حدود 10درصد بهتر شد و در سراسر طول نیمه دوم نیز امیدی به تغییر نتیجه بازی وجود نداشت که این مسأله غیر از خالی بودن اسکواد پرسپولیس از بازیکن تأثیرگذار– در شرایطی که عالیشاه بهعنوان مؤثرترین بازیکن تیم مصدوم شده - به نوع هدایت کارتال هم بازمیگردد.
از نگاه مستأصل و درمانده کارتال در همان نیمه نخست میشد به این مهم پی برد که جدا از بحث فنی، او هیچ توانی برای انگیزه دادن به بازیکنانش ندارد و خودش زودتر از آنها تسلیم شده است. در واقع آنچه درون زمین میدیدید برآیند نگاه کارتال به تیمش بود که در پایان مسابقه و نشست خبری بالاخره بروزش داد اما ناتوانی او در جمع کردن تیم بر هیچ کس پنهان نماند و بهعنوان یکی از نقطه ضعفهایش تیک خورد. کارتال نشان داد از آن دست مربیانی نیست که در مواقع بحرانی بتواند تیمش را درست هدایت کند و همین ضعف و نشانه از حالا حتی تردیدهایی برای موفقیت او در فصل آینده به وجود آورده و توی دل هواداران پرسپولیس را خالی کرده است.
طی بازیهای بزرگ نیمفصل دوم در شرایط فوقالعاده حساس یا بحرانی به این مهم پی بردهایم که کارتال بلد نیست روحیه مبارزه و جنگجویی را به تیمش تزریق کند و در آن دسته از مربیانی که با تهییج بازیکن یا یک کار انگیزشی ویژه ورق مسابقه را برمیگردانند، قرار نمیگیرد. کارتال بلد نیست در بحرانیترین شرایط و با آنچه در اختیار دارد ولو اندک از بحران عبور کند و تیمش را به هدف برساند یا به آن نزدیک کند. انگار برای او فوتبال و آنچه در یک مسابقه میگذرد حکم دو دو تا چهار تا را دارد. یعنی اگر ابزار خوب داشتید و اتفاقات بازی به نفعتان رقم خورد احتمالاً برنده میشوید اما اگر عکس این اتفاق رخ داد کاری از دست شما بر نخواهد آمد.
این مدل مربیگری کارتال است و تمام اذهان را به این سمت میکشاند که «چون ابزار خوب ندارم حتماً نباید برنده باشم» اما سؤال اینجاست که پس نقش هنر مربیگری چه میشود و شما بهعنوان مسئول فنی تیم نزدیک به دومیلیون دلار(برای یک فصل و نیم) دستمزد میگیرید که چه کار ویژهای انجام دهید؟
زیر سؤال بردن اسکواد فعلی با تغییر ادبیات
اعلان جنگ آقای سرمربی علیه سربازانش
سؤال بزرگ اینجاست که چرا کارتال بعد از این شکست فاجعهبار و نمایش مفتضحانه تیمش ادبیات خود در قبال اسکواد تیمش را عوض کرد. تا قبل از این حتی وقتی او نتیجه نمیگرفت هم اینقدر به صراحت از کمبودهای تیمش نمیگفت اما اینجا برای اینکه از بار شکست شانه خالی کند و سهمی برای خودش برندارد به اسکواد ناقص و پرایراد تیمش اشاره کرد که همه هواداران قبلتر از او از این مسأله خبر داشتند و اصلاً چیز تازهای نبود. در عین حال این سؤال مطرح است که کارتال برای بهبود و بالانس کردن این ترکیب و بالا بردن کیفیت بازیکنان چه کرده و کدام بازیکن زیر نظر او تبدیل به ستاره شده است؟
نکته مهمتر اینکه پرسپولیس هنوز سه بازی مهم دیگر پیشرو دارد و با اشاره کارتال درباره نواقص تیم، او بهنوعی خودزنی کرده و ارزش بازیکنان فعلی تیمش را پایین آورده که از یک مربی سطح بالا و حرفهای چنین حرفهای مخربی بعید است. کارتال در بخشی از صحبتهای خود به این نکته اشاره کرد که «پرسپولیس بهترین بازیکنانش را به تیمهای دیگر داده است» که این یعنی بیرانوند، ترابی، اسماعیلیفر و عبدالکریم حسن و هر بازیکنی جدا شد، ستاره بود و آنها بودند که تیم را قهرمان کردند و نقش بازیکان فعلی ناچیز بوده است.
سرمربی ترکیهای پرسپولیس در بخش دیگری گفت، «پرسپولیس برای اینکه بالا بیاید باید بهترین بازیکنان را بگیرد» و این دوباره یعنی که بازیکنان فعلی فاقد کیفیت لازم برای حضور در این تیم هستند یا حداقل اینکه کارآمدی لازم را در شرایط فعلی ندارند. کارتال همچنین گفت، «ما در برخی از پستها بازیکن اورجینال و در برخی از پستها بازیکن ذخیره خوب نداریم. واقعیت پرسپولیس همین است» و این یعنی که قرار است تیم فصل بعد زیر و رو شده و انقلابی در ساختار تیم صورت بگیرد که عواقب مثبت و منفی خودش را خواهد داشت.
البته که امروز اگر از هر هواداری بپرسید، میگوید حتماً باید یک خانهتکانی اساسی در تیم صورت بگیرد و خیلیها از این تیم بروند اما با فکتهایی که کارتال آورد و صحبتهایی که درباره ضعفهای اسکواد فعلیاش مطرح کرد آیا روحیه، انگیزه و توانی برای بازیکنان فعلی پرسپولیس مانده تا در سه بازی باقیمانده بجنگند و پیروز شوند؟واقعاً جای مطرح کردن این صحبتها درست و بهموقع بود؟ آیا این مصاحبه جایگاه سومی را هم به خطر نمیاندازد؟
دستمزد نجومی میگیرید تا سخت کار کنید
وقتی اسماعیل زیر میز میزند
اسماعیل کارتال همچنان حتی در زمانی که تیمش نتیجه نمیگیرد و او هنری از مربیگری برای برونرفت از تنگنای فعلی بروز نمیدهد در نشستهای خبری موضعی طلبکارانه دارد و انگار ما باید از او تشکر کنیم که از لیگ نخبگان کنار رفته، از جام حذفی حذف شده و در لیگ برتر هم تیمش را به جایی نرسانده است. کارتال توقع دارد از اینکه او هر روز تمام ذهن و تمرکزش را روی کار برای تیمش گذاشته از او تشکر کنیم چرا که میگوید: «حالا که صحبت باز شد، بهتر است یکسری چیزها را بگویم. ما سه ماه است در پرسپولیس حضور داریم و فقط یک بار من و همکارانم به ترکیه رفتهایم تا خانوادههایمان را ببینیم. گروه ما چطور میتواند کار کند؟ من سه ماه است از هتل به محل تمرین پرسپولیس میروم و سپس به هتل برمیگردم. همه میدانند سه ماه است کارمان همین است.»
اینکه کارتال و همکارانش طی سه ماه گذشته یک بار به ترکیه سفر کرده و خانوادهشان را دیدهاند اتفاق عجیب و غریبی نیست و طبیعتاً نباید از او تقدیر و تشکر کنیم چرا که او یک مربی حرفهای است و پول حرفهای میگیرد و باید به قواعد حرفهای تن دهد.
کارتال دستمزد میلیون دلاری میگیرد، در هتل و دور از هیاهو زندگی میکند و اتفاقاً زمین تمرین را هم کنار دستش گرفتهاند تا حتی سختی ماندن در ترافیک تهران را نچشد پس قطعاً نباید دغدغه دیگری جز بهبود شرایط پرسپولیس داشته باشد. در عین حال توقع این است که او متناسب با میزان دریافتیاش و سطح دانشی که دارد پرسپولیس را حتی در همین نیمفصل با همین اسکواد نامتجانس تکان داده و نشانههایی از پیشرفت در مدل فوتبال تیم بروز کند اما انصافاً روی کدام یک از بازیهای سه ماه اخیر تیم او میتوان انگشت گذاشت و گفت اینجا پرسپولیس فوتبال متفاوتی را به نمایش گذاشت؟
کارتال در همین نشست اخیر بادی در غبغب انداخته و گفته، «من شخصیت و کارم مشخص است و به خودم اطمینان دارم. بازیهایی را که با فنرباغچه در لیگ اروپا به نمایش گذاشتیم، ببینید و تحقیق کنید، میفهمید من چه کار کردهام. من در پرسپولیس هم تلاشم را میکنم.» اما واقعیت با آنچه میبینیم و تعریف و تمجیدهایی که او از خودش میکند منافات دارد چرا که همان نقاط ضعف پرسپولیس که از ابتدای فصل در تیم وجود داشت همچنان مشهود است، هیچ پیشرفتی در مدل دفاع کردن و فاز تهاجمی تیم دیده نشده، تمام جامها از دست رفته و البته او هیچ هنری برای جمع و جور کردن این تیم شلخته و ناموزون نشان نداده است.
