زمان مذاکره با خارجیها اسیر فضای مجازی نشوید
لطفاً ترکمانچای امضا نکنید
محمدرضا رحیمپور
روزنامهنگار
همین حالا که متن این خبر را مینویسم، یک باشگاه ایرانی دیگر در دادگاه CAS محکوم به پرداخت غرامت شده؛ داستانی تکراری که لزوم مذاکره صحیح، امضای قراردادهای حرفهای و البته نظرات حقوقی بالا و آشنایی مدیران با قوانین بینالمللی را بیش از پیش نمایان میکند.
جدا از مباحث مالی در ماههای اخیر، فوتبال ایران با پدیدهای عجیبی روبهرو شده است؛ سری مطالبات و درخواستهای غیرمعمول از سوی بازیکنان و مربیان خارجی که به نوعی چشم مدیران باشگاهها را به خود خیره کرده است.
اخیراً باشگاه پرسپولیس بهدنبال جذب بازیکنی رفت که درخواست حضور تمساح شخصی خود را در ایران داشت یا حالا که در استقلال همه چیز معطوف به انتخاب سرمربی جدید شده و تلاشهای باشگاه استقلال برای استخدام یک سرمربی خارجی کماکان ادامه دارد، رسانهها خبر از درخواستهای غیرمنطقی یک گزینه میدهند.
درخواستهایی مانند لزوم حضور یک حیوان خانگی، خاصیت همین داستانهای جذاب است که نشان میدهد چقدر تعاملات فرهنگی و شخصی در دنیای فوتبال مهم است. والتر ماتزاری که این روزها نزدیکترین گزینه به نیمکت استقلال است و حتی وکیل خودش را به ایران فرستاده، در چند روز گذشته در جریان مذاکرات، درخواستهای عجیبی از طرف ایرانی داشته است.
ماتزاری که مدتهاست به یک گزینه جدی برای تمام باشگاههای ایرانی تبدیل شده، این بار وکیل خودش را به ایران فرستاده تا شرایط باشگاه استقلال را ارزیابی کند و به او اطلاعات بدهد.
همین که در ابتدای امر یک مربی هنوز قرارداش امضا نشده، وکیلش را راهی تهران کرده نشان میدهد که باید در امضای قرارداد با این مربی بسیار دقیق و ظریف عمل کنیم تا ماتزاری ویلموتس دوم نشود!
جدا از این بحث، درخواستهای شخصی این مربی که در قالب گمانهزنی در رسانههای خبری مطرح شده نیز نشان میدهد باید کاملاً در زمان عقد قرارداد مراقب مفاد آن بود. درخواستهایی همچون داشتن ویلای شخصی برای نگهداری از حیوانات خانگی، جت شخصی برای سفر به کشورش و البته شروطی مانند عدم حضور روی نیمکت استقلال تا پایان فصل که زمان حضور او را به تأخیر میاندازد، نشان از عدم مدیریت صحیح در برخورد با این پدیده است. راست یا دروغ بودن این ماجرا به خودی خود قابل تشخیص نیست اما جدا از این بحثها، بسیاری از درخواستهایی که از مدیران ایرانی میشود، تقریباً در تمام تیمهای دنیا قفل است!
با توجه به اینکه مبلغ قرارداد ماتزاری به همراه دستیارانش نسبتاً سنگین به نظر میآید، باید سؤال کرد که مدیران به فکر راه چاره برای جلوگیری از خسارتهای بعدی هستند و قراردادی حرفهای با این مربی میبندند یا اینکه صرفاً به واسطه آرام کردن جو هواداری قرارداد سنگین را با یک مربی امضا خواهند کرد.
جالب است بدانید که درخواستهای غیرمعمول مختص به ماتزاری نیست. برای مثال، همین چند هفته پیش هم رایان کنت، گزینه مدنظر باشگاه پرسپولیس نیز درخواست نگهداری از تمساح را مطرح کرده است. اینگونه درخواستها ممکن است در نگاه اول خندهدار به نظر برسد، اما در واقع نشاندهنده نیاز فوتبال ما به مدیریت هوشمندانهتر در فرایند استخدام مربیان خارجی است و البته برخی از بازیکنان خارجی نیز با خواستههای غیرعادی دیگری وارد مذاکرات شدهاند که این نگرانی را بیشتر میکند.
در واقع با توجه به تجربیات تلخ گذشته از جمله غرامت سنگینی که مارک ویلموتس بر دوش فدراسیون فوتبال ایران گذاشت، لازم است که مدیران باشگاهها در اتخاذ تصمیمات مطلوب و منطقی بسیار محتاطتر عمل کنند. به واقع، آنها نباید براساس فشارهای هواداران یا جو عمومی، قراردادها و توافقات ناپختهای امضا کنند و یک بار دیگر سناریوی تاریخی ترکمانچای را تکرار کنند!
لازم است که مدیران باشگاههای ایران در رابطه با استخدام مربیان و بازیکنان خارجی بویژه مواردی با جنبههای فرهنگی و شخصی بشدت محتاط باشند. آنها باید با درک عمیق از زمینههای فرهنگی و اجتماعی به جذب مربیانی با ویژگیهای متناسب با محیط خود بپردازند. ضمن اینکه باید از تکرار اشتباهات گذشته درس بگیرند و قراردادها را با دقت و بررسی کامل امضا کنند تا از عواقب زیانبار مالی در آینده جلوگیری کنند.