یادآوری درخشش جوانان ایران در المپیک و پارالمپیک
جــــــوان قهرمــــــــان
ایران همیشه به نیروی جوانی خود بالیده و همیشه جوانان غیور ایران پرچمدار کشور بودند. این افتخارآفرینی جوانان در ورزش که نماد اقتدار و پیشرفت یک کشور هم میتواند باشد، در پاریس یک بار دیگر خودنمایی کرد. امسال در بازیهای المپیک و پارالمپیک این جوانان غیرتمند ایرانی بودند که با وجود مشکلات عدیده پرچم پرافتخار ایران را بالا گرفتند. بازیهای المپیک و پارالمپیک پاریس در شرایطی برگزار شد که شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد، ورزش ایران بتواند در این دوره حرفی برای گفتن داشته باشد اما راهیابی ۹ نفر از ورزشکاران ایران در کشتی و تکواندو به فینال و کسب سه مدال طلا و شش نقره ایران را در یک شرایط تاریخی قرار دارد. علاوه بر این سه مدال برنز هم به دست آمد تا برای دومین بار در طول تاریخ تعداد مدالهای ورزش ایران دورقمی شود. اولین بار در المپیک ۲۰۱۲ لندن بود که ورزش ایران صاحب ۱۳ مدال شد و بعد از ۱۲ سال ورزش ایران به یکقدمی این رکورد رسید. در پارالمپیک هم اگرچه نتایج تا روز آخر خوب پیش نرفت اما ایران در نهایت با کسب ۲۵ مدال و ایستادن در رده چهاردهم یک رکورد خوب از خودش به جا گذاشت. ورزشکاران پارالمپیکی ایران هشت طلا، ۱۰ نقره و هفت برنز در پاریس به دست آوردند تا نشان بدهند برای بالا بردن پرچم ایران هیچ بهانهای پذیرفته نیست. جوانانی که اگر خوب حمایت شوند و با برنامهریزی درست جلو بروند، میتوانند حداقل تا دو المپیک دیگر پرچم ایران را به دوش داشته باشند و در المپیکها و مسابقات جهانی خوش بدرخشند. حالا 22بهمن مصادف با ۱۱ شعبان به عنوان روز جوان فرصت مناسبی است تا باز هم از رشادتهای این جوانان یاد شود.
محسن وظیفه - فائزه زمانی
روزنامهنگار
از ویلچر تا طلای المپیک
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود، درست مثل مسیر قهرمانی آرین سلیمی که روزی نمیتوانست راه برود اما چند ماه پیش با طلایی به رنگ معجزه خدا طلسم 16 ساله تکواندوی ایران در المپیک را شکست. ستاره جوان تکواندوی ایران در کودکی دچار بیماری رماتیسم مفصلی بود، بیماری که اجازه راه رفتن و بازی کردن مثل هر کودک دیگری را به او نمیداد و باعث شده بود که او حتی نتواند زانویش را صاف و خم کند. موضوع تا جایی جدی بود که پزشکان کرمانشاه او را جواب کرده بودند و آرین با پدر برای ادامه پروسه درمان راهی تهران شد. با گذشت زمان و ویلچرنشینی او، دکترها و خانواده از روند درمانش قطع امید کردند، اما گویا یادشان رفته بود که قدرت معجزه خداوند میتواند از دل هر داستان ناتمامی شروعی دوباره رقم بزند. سالها گذشت و آرین از روی ویلچر بلند شد و تا شیاپچانگهای مختلف خود را برای سودایی که در سر داشت، کشید. او که به گفته خود سابقه هیچ مدالی در رده جوانان حتی مسابقات کشوری را نداشت، بهرغم اینکه اطرافیان معتقد بودند که در این رشته به هیچ موفقیتی دست پیدا نمیکند و باید تکواندو را کنار بگذارد، به ندای درونش دل سپرد و اینقدر ادامه داد تا بعد از 8 سال بیمدالی و ناکامی برای اولینبار در سن 17 سالگی به اردوی بزرگسالان دعوت شد. سلیمی که از دل یک کودکی سخت قد کشیده بود، تنها 3 سال بعد با گذر از هفتخوان رستم کاری کرد کارستان. کودکی که روزی حتی نمیتوانست راه برود از روی ویلچر خود را به المپیک پاریس رساند و بعد از طلسم 16 ساله تکواندوی ایران در کسب طلای المپیک، معجزه خداوند روی شیاپچانگ پاریس بود تا ثابت کند که گاهی گمان نمیکنی ولی اگر خدا دست روی سرت بکشد، همهچیز خوب میشود.
از ته چاه تا طلای المپیک
ورزش ایران کم قهرمان استثنایی به روی خودش ندیده مثل تختی، موحد، حبیبی، خادم، یزدانی، رضایی، سوریان، نوروزی و حتی محمدرضاگرایی اما به جمع همه اینها باید یک استثنای دیگر را اضافه کرد.
کسی که یک سال قبل از المپیک در آستانه اعزام به بازیهای آسیایی هانگژو دوپینگی شد و چهار سال محرومیت را به نامش زدند اما بعد در اتفاقی نادر این محرومیت شش ماه قبل از المپیک بخشیده شد و در پاریس هم مدال طلای ارزشمندی به دست آورد.
سعید اسماعیلی در حالی مدال طلای المپیک را به دست آورد که دور اول حریف کوبایی خود سانچز را که طلای المپیک لندن را در کارنامه داشت شکست داد و در ادامه هم مقابل حریف ارمنی با وجودی که ضربه فنی شده بود با رأی داوران برنده شد و طلا را به گردن آویخت. این اولین المپیک اسماعیلی ۱۸ ساله بود و حالا میتواند در سه المپیک دیگر شرکت کند و عنوان پرافتخارترین ورزشکار تاریخ را به دست بیاورد.
سعید اسماعیلی این طلا را هدیه خدا میداند، او از ته چاه در آمد و این طلا را به گردن آویخت.
ققنوسی به نام ناهید
ناهید کیانی همان ققنوسی بود که خاکستر شد اما دفن نشد و برای تولدی دوباره آتش گرفت. داستان ورود او به تکواندو کاملاً اتفاقی است و درحالی که قرار بود به کلاس کاراته برود، مادرش با خرید لباس تکواندو باعث شد تا دقیقه نود همه چیز تغییر کرده و یکدست لباس اشتباهی سرنوشت او را عوض کند. اوج شکوفایی کیانی المپیک ژاپن بود که البته ستاره او زیر آسمان توکیو خیلی دوام نیاورد و زود خاموش شد. حواشی و داستانهای خارج از گود ورزش، یقه کیانی را در المپیک چسبید و باعث شد مأموریتش در توکیو ناتمام باقی بماند. رویارویی و شکست مقابل علیزاده همتیمی سابق خود تنها بخش آزاردهنده شیاپچانگ توکیو نبود و هجمههای سنگین مردم، غول مرحله آخری بود که به گفته کیانی او را بعد از المپیک تا مرز افسردگی کشاند. ناهید به دور از هر چشم قضاوتگری در خود مرد اما دوباره متولد شد تا قصه ماجراجوییهایش همچنان ادامه داشته باشد. او بعد از طعم گس توکیو زرهی آهنین برای فتح رؤیای سلاخیشدهاش پوشید و با طلای مسابقات جهانی و نقره گرندپری رم در فاصله یک هفته این را ثابت کرد که ناملایمتیها او را خاکستر نکرد بلکه سبز کرد. جوان 25 ساله ایرانی در خاک پاریس با درو کردن حریفانی نامدار به فینال رسید تا با اولین نقره ورزش زنان در المپیک، در آغوش تاریخ جا بگیرد. او میتوانست بعد از ناکامیها و ناملایمتیها رؤیایش را ببوسد و کنار بگذارد اما جنگید تا زندگی را جور دیگری معنا کند.
نقرهای به رنگ طلا
یکی از جوانان مدالآور تکواندوی ایران در المپیک پاریس مهران برخورداری بود. شاید کمتر کسی فکر میکرد برخورداری در پاریس فینالیست شود اما او با شکست حریفانی نامدار و به مراتب قدبلندتر نشان داد که آمده تا شیاپچانگ پاریس را به آتش بکشد. او که یکی از جوانان ناشناخته ایرانی بود، با سالها زحمت و ممارست از جایی کیلومترها دورتر از تهران برای لمس رؤیاهایش جنگید تا با دستان خود از آن جوان ناشناخته نایب قهرمان المپیک بسازد. مربی پایه مهران برخورداری به گفته خود روز اولی که او را در باشگاه دیده، متوجه وجه تمایز او با بقیه شده و پیشبینی کرده است که برخورداری کوچک، روزی قهرمانی بزرگ میشود. پیشبینیهای استاد درست از آب درآمد و او در اولین تجربه حضورش در المپیک، فینالیست شد. مهران که حریفان سختی را تا فینال شکست داده بود در مبارزه نهایی بهرغم شایستگیهایش با افت فشار روبهرو شد و همین موضوع هم طلای المپیک را از چنگش درآورد. شاید او نتوانست کار ناتمامش را در پاریس تمام کند اما نقرهای گرفت که عیارش با طلا هیچ فرقی ندارد.
فاتح، مقابل قهرمانان
یکی از جوانان درخشان ایران در المپیک رحمان عموزاد بود.
قهرمان بیرحم کشتی ایران سه قهرمان و عنواندار جهان؛ زین رتفورد، آلن دودایف و اسماعیل موسکایف تا فینال همه را از دم تیغ گذراند. کشتیهای استثنایی رحمان البته در فینال نیمهکاره ماند اما با اینحال او یک نقره ارزشمند برای ایران به دست آورد. مدال نقره رحمان سومین نقره کشتی آزاد در المپیک بود اما حالا این فرصت را دارد تا در دوره بعد بازیها این نقره را تبدیل به طلا کند.
رحمان با ۲۳ سال از خلیلشهر مازندران یک طلای جهان را هم در کارنامه دارد و میتواند حداقل دو المپیک دیگر را هم تجربه کند و به پرافتخارترین کشتیگیر تاریخ تبدیل شود. او حالا در عین جوانی بسیار هم باتجربه است.
تاجی که به سرقت رفت
المپیک پاریس یک طلا به کشتی آزاد ایران بدهکار ماند. امیرحسین زارع که از نوجوانی نشان داده بود روزی مدال طلای جهان و المپیک را به دست میآورد، در المپیک ۲۰۲۴ تا لب چشمه رفت اما تشنه برگشت. امیرحسین زارع از روز اولی که به اردوی تیم ملی نوجوانان در سال ۲۰۱۵ راه پیدا کرد، این وعده غلامرضا محمدی را به گوش آویخت که خیلی زود میتواند مدال طلای المپیک را به دست بیاورد. اولین المپیک او در توکیو بود که در نیمه نهایی مقابل گنو شکست خورد تا با برنز به ایران برگردد اما در پاریس هم او در فینال به گنو رسید تا در سومین المپیکش به دنبال مدال طلا بگردد. زارع که تا فینال المپیک پاریس همه را با اقتدار شکست داده بود، محتملترین طلای ایران در این بازیها بود اما در فینال مغلوب روباه مکار گرجستانی شد تا گنو پتریاشویلی انتقام شکست در المپیک توکیو مقابل استیوسون امریکایی را از زارع در المپیک پاریس بگیرد. امیرحسین زارع خودش را برای تاجگذاری در سنگین وزن المپیک آماده کرده بود تا مدال طلا را با غلبه بر گنو به گردن بیاویزد اما اوضاع برای او چندان خوب پیش نرفت و کشتی را واگذار کرد تا به مدال نقره اکتفا کند و تاجگذاری به گنو برسد. اما این شیر ایرانی حالا با ۲۴ سال سن به امید المپیک بعدی در لسآنجلس است. زارع هم میتواند دو المپیک دیگر را تجربه کند و حسرت مدال طلا را از دل ببرد.
مهمدی: پاریس برایم یک زندگی جدید بود
شاید دو سال پیش هیچکس فکرش را نمیکرد که علیرضا مهمدی در وزن ۸۷ کیلوگرم به مدال نقره المپیک پاریس برسد. شاید تصور خیلیها این بود که او هم مثل خیلی از قهرمانان فرنگیکار ایذه با یک مدال جهانی دوران قهرمانیاش به پایان برسد اما مدال جهانی او در ۲۰۲۳ صربستان شروعی برای یک ماجراجویی در کشتی دنیا بود. چند ماه بعد از جهانی صربستان مقابل تصمیم کادرفنی برای اعزام به امیدهای جهان در وزن ۸۲ کیلوگرم ایستاد و تصمیمش برای ورود به ۸۷ کیلوگرم قطعی کرد و نتیجه این مقاومت هم مدال نقره المپیک در همین وزن بود. هر چند که اعتقاد دارد تمام زندگی خود را با مقاومت کردن مقابل سختیها به دست آورده است.
یکی از موفقترین جوانان در سال ۱۴۰۳ هستی؛ فکر میکنی چه عاملی باعث شد تا به این عنوان برسی؟
من اهل ایذه هستم و این یعنی با هر سختی و مشکلی به خوبی آشنا هستم. اینکه در ایذه زندگی کنی و کم نیاوری یعنی ابرقهرمان هستی. طبیعی بود که وقتی هم به تیم ملی رسیده بودم، کاملاً آبدیده شده بودم.
به همین دلیل در این دو سال مقابل هر مشکلی ایستادی؟
خب آسان به اینجا نرسیده بودم. پدرم به زحمت پول درآورده بود و آسان نبود برای من که بخواهم وقتم را در کشتی تلف کنم.
پس آمدی که در کشتی به یک قهرمان بزرگ تبدیل شوی؟
حتماً باید این کار را انجام بدهم. وقتی در صربستان نقره جهان را گرفتم، گفتم که میخواهم در المپیک هم باشم.
ولی در المپیک شاید همه توقع داشتند که به مدال طلا برسی؟
خودم هم چنین توقعی را داشتم. قبل از این هم گفته بودم که میتوانستم مدال طلا بگیرم. شاید اندکی جوانی و کمتجربگی کار دستم داد.
اما کشتی فینال این را نشان نداد.
خب تا فینال خوب بودم. کسی را قبل از فینال شکست داده بودم که آرزو داشتم یک روزی شبیه او باشم اما کشتی فینال از دستم خارج شد.
شاید فکر میکردی چون ژان بلنیوک را بردی، تمام شد؟
خیلی موارد تأثیر داشت. هم خودم اشتباه کردم و هم داوران اما حریفم هم خیلی خوب کشتی را اداره میکرد. حتماً این نقره را جبران میکنم. جوان هستم و امیدوار که این فرصت را یکبار دیگر به دست بیاورم و در فینال المپیک کشتی بگیرم.
ایذه قهرمانان زیادی داشت اما حالا فقط تو مدال المپیک داری.
میخواستم سدشکن باشم. میخواستم کاری کنم که دیگر بعد از من کسی نگوید کشتیگیر ایذه نمیتواند قهرمان المپیک باشد. ایذه فقیر است و محروم اما تا دلتان بخواهد استعداد دارد. حالا سد مدال المپیک هم شکسته و امیدوارم خیلیها بعد از من، حتی مدالی بهتر از نقره در المپیکها کسب کنند.
درباره مرحوم لقمان رضایی هم حرف بزنیم.
سخت است واقعاً. جای خالی لقمان همیشه احساس خواهد شد. بعد از شنیدن خبر فوت لقمان عزیز حالم حراب شد. کشتی ایذه خیلی به لقمان بدهکار است.
به خاطر همین هم مراسم آنچنانی برای او برگزار شد.
به نظرم کم بود برای لقمان. او حق زیادی به گردن کشتی ایذه و خوزستان دارد. حیف شد، زود این مربی بزرگ را از دست دادیم.
پارالمپیک و افتخارآفرینی با نابغههای جوان
نه به محدودیت
در پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس کاروان ورزشی ایران صاحب ۲۵ مدال ارزشمند شد که در این بین سهم جوانان بسیار زیاد بود. در پارالمپیک پاریس کاروان ایران برای اولینبار در دهمین حضورش توانست بیشترین مدال خود را به دست بیاورد. تا قبل از این کاروان کشورمان بیشترین مدالی که به دست آورده بود، ۲۴ مدال بود اما در این دوره با ۲۵ مدال توانست یک رکورد تاریخی ثبت کند. اگرچه کیفیت مدالها نسبت به پارالمپیک لندن پایینتر بود اما تعداد مدالها یک رکورد تاریخی است.
پارالمپیک ایران همیشه روی کاکل بزرگانی چون مرحوم سیامند رحمان، زهرا نعمتی، ساره جوانمردی و کمی قبلتر از آنها عبدالرضا جوکار میچرخید اما در این دوره جوانانی آمدند و افتخارآفرینی کردند؛ جوانانی که با رکوردشکنی و مدالهای ارزشمند خود نقش پررنگی در موفقیت ایران داشتند و باعث شدند تا کاروان ایران یکی از بهترین دورههای خود را سپری کند. سعید افروز، امیرحسین علیپور و یاسین خسروی از جمله جوانانی بودند که با مدال طلای خود افتخارآفرینی کردند اما علاوه بر این طلاییها، جوانان دیگری هم بودند که با مدالهای خود یکی از بهترین نتایج تاریخ را رقم زدند. در بین نقرهایها نقش دختران ایران چشمگیر بود. پرستو حبیبی، زهرا رحیمی، فاطمه همتی، هاجر صفرزاده و الهام صالحی از جمله دخترانی بودند که مدال نقره را به دست آوردند. مهدی اولاد و محسن بختیار هم با نقره و برنز خود به ارتقای رتبه ایران در پارالمپیک کمک زیادی کردند. این جوانان با مدالهای خود علاوه بر بالا بردن پرچم ایران نشان دادند که میتوان با هر وضعیت و امکاناتی درخشید و امید را در دلهایی زنده کرد که به خاطر کمبودها و مشکلات دست از تلاش کشیدند.
باور، یاور مؤمن نعمتزاده
دختری که کسی روی او حساب باز نمیکرد، اولین مدال تکواندوی ایران در المپیک پاریس را دشت کرد. مبینا نعمتزاده ملیپوش 19 ساله وزن منفی 49 کیلوگرم که به گفته خودش کمتر کسی فکر میکرد او در فرانسه روی سکو برود، تمامش را در شیاپچانگ گذاشت تا پایان قصهاش در پاریس را با برنزی ارزشمند خوش بنویسد. او که به واسطه پدرش عباس نعمتزاده یکی از ملیپوشان سابق پرورشاندام در خانوادهای کاملاً ورزشی بزرگ شده است، با حمایتهای معنوی پدر جور دیگری در این مسیر قدم برداشت تا ثابت شود که نقش و درک متقابل خانواده از اهداف فرزند، میتواند پلی مستحکم تا طلوع خورشید آرزوهای یک جوان باشد. نعمتزاده 19 ساله هم یکی مثل دیگر جوانهای ایرانی است، با این تفاوت که او سد تمامی ناباوریها را با سونامی باور و ایمانش به خود کنار زده است. او پای رؤیایش ایستاد، آن هم زمانی که هیچ مدال خاصی در بزرگسالان نداشت و کمتر کسی فکر میکرد بعد از کیمیا علیزاده دومین دختر مدالآور ورزش ایران در المپیک باشد اما مبینا خورشید آرزوهایش را یک لحظه هم رها نکرد تا بالاخره در پاریس طلوع کند.
برنزی شبیه طلا
یکی از پدیدههای ورزش ایران در المپیک امیرعلی آذرپیرا بود. جوان دهه هشتادی ایران بودکه با یک مدال برنز در وزن ۹۷ کیلوگرم از المپیک پاریس برگشت. امیرعلی در جهانی ۲۰۲۳ صربستان که با یک تصمیم غیرفنی به وزن ۹۲ کیلوگرم رفت، در مصاف با زاهید والنسیا شکست خورد اما با وجود این باخت بد تلاشش را بیشتر کرد و در المپیکی که با قرعه سختی هم روبهرو شده بود، همه را شگفتزده کرد. آذرپیرا که در نیمه نهایی به تاجالدینوف در یک رقابت سخت و نفسگیر باخته بود، برای مدال برنز کایل اسنایدر امریکایی را شکست داد تا هم مدال برنز را به دست بیاورد و هم اینکه طلسم شکستناپذیری کایل اسنایدر مقابل کشتیگیران ایرانی در مسابقات رسمی را بشکند. امیرعلی یک طلسم دیگر را شکست و اینبار توانست کشتی تهران را بعد از المپیک ۲۰۱۲ که حمید سوریان به مدال طلا رسیده بود، یکبار دیگر صاحب مدال المپیک کند. این مدال امیرعلی همانند یک شوک به جان کشتی وارد شد و آن را احیا کرد. امیرعلی آذرپیرا حالا با ۲۲ سال سن میتواند یک گام بلند در کشتی بردارد و خودش را در بین قهرمانان پرافتخار کشتی دنیا قرار بدهد.
اولین در تاریخ
امین میرزازاده را باید اولین سنگین وزن تاریخ کشتی فرنگی ایران دانست که مدال برنز المپیک را به دست آورد. امین از جمله معدود قهرمانان کشتی فرنگی است که از رده نوجوانان تا بزرگسالان پلهپله بالا آمده و در هر رده حداقل یک مدال را در کارنامه دارد. امین میرزازاده که در المپیک توکیو هم حضور داشت، با دو قرعه سخت روبهرو شد و هم به لوپز باخت و هم به کایالب تا مدال را از دست بدهد اما در پاریس این قرعه بد او را باز هم از مدال طلا دور کرد. برخورد او با لوپز در پاریس مانع از رسیدنش به فینال شد اما اینبار او به مدال برنز رسید. امین در دیدار ردهبندی صباح شریعتی کشتیگیر ایرانی آذربایجان را شکست داد تا اولین مدال تاریخ کشتی فرنگی ایران در المپیک را به دست بیاورد. البته فیلمی که از امین وایرال شد، مربوط به مدالش نبود. بعد از مسابقه ردهبندی صباح شریعتی از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد و امین این قهرمان ایرانی را به دوش گرفت تا چهار گوشه تشک را برای آخرینبار دور افتخار بزند. اتحادیه جهانی با پخش فیلم این حرکت امین، او را پهلوان ایرانی نامید. امین از قهرمانان بختیاری ایران و از گتوند محروم به مدال المپیک رسید. حالا گتوند را با دو چیز میشناسند؛ یکی با سد معروفش و دیگری با امین میرزازاده که حالا در کشتی دنیا پرآوازه است. امین با ۲۴ سال سن دو المپیک دیگر میتواند در ترکیب تیم ملی باشد و افتخارآفرینی کند.