سیر نزولی امید به گل در لیگ بیست و چهارم نگران کننده است
قحطی گل!
جعفر برزگر
روزنامهنگار
آمار تیمها که بعضاً از سوی برخی مربیان مورد توجه قرار نمیگیرد، نه تنها اشتباه نمیکند بلکه زبان پنهان مربیان است. به طور مثال وقتی تیمی در 15 بازی نیمفصل بیشتر گلهایش را در 15 دقیقه پایانی دریافت میکند یا اینکه 80 درصد گلهای خوردهاش از عمق بوده این دیگر فقط یک عدد نیست.
این درست که هر بازی شرایط خاص خودش را دارد اما به هر حال آمادگی یک تیم و شکل بازی بازیکن که به یکباره تغییر نمیکند. تجربه هم ثابت کرده آن گروه از مربیانی که توجه خاصی به آمار تیمشان دارند کمتر اشتباه کردهاند.
حالا یک بحثی وجود دارد و آن حضور بازیکنان ستاره که به تنهایی نتیجه را تغییر داده و همواره حضورشان در زمین امیدواری هوادارانشان را برای رسیدن به گل یا حداقل خلق موقعیت گل افزایش میدهد. اما امید به گل چیست؟ امید به گل، پارامتری است که ارزش واقعی موقعیتهای گل یک تیم را در یک مسابقه مشخص میکند. اینکه یک تیم تا چه اندازه موقعیتهای گل با کیفیت ایجاد کرده، با این پارامتر میتوانیم بسنجیم. این پارامتر موقعیتهای ایجاد شده در یک مسابقه فوتبال را (موقعیتهایی که به زدن ضربه به سمت دروازه منجر میشود) بین صفر تا 1 ارزش میدهد. صفر کمترین میزان ارزش و 1 بیشترین میزان را دارا است. یعنی هر چه این عدد به 1 نزدیکتر باشد، موقعیت گل شما با کیفیتتر بوده و شانس تبدیل به گل شدن بیشتری داشته است. مجدداً تأکید میشود که این پارامتر مربوط به موقعیتهایی میشود که در نهایت زدن ضربه به سمت دروازه حریف را به همراه داشته است.
هر پنالتی چیزی حدود 0/7 ارزش دارد. این معیار و شاخصه بر اساس لیگ برتر انگلیس تعیین شده است. یعنی هر پنالتی 70 درصد تبدیل به گل میشود و فقط 30 درصد احتمال دارد گل نشود. اما در جریان بازی محاسبه آن تحت تأثیر فاکتورهای متفاوتی از جمله موارد زیر است:
-1 فاصله نقطهای که شوت زده میشود تا دروازه چقدر است؟
-2 جایگیری دروازهبان چگونه است؟
-3 چند بازیکن حریف بین بازیکن زننده ضربه و دروازه قرار دارند؟
-4 بازیکن با پای تخصصی ضربه میزند یا با پای غیرتخصصی؟
-5 زاویه بازیکن از نقطهای که ضربه میزند نسبت به دروازه چگونه باشد؟
با بررسی تمام این شاخصهها امید به گل به دست میآید. به طور مثال موقعیتی که از روی کرنر به دست میآید با موقعیتی که در جریان بازی خلق میشود، تفاوت دارد. همچنین اگر امید به گل موقعیتی 0/5 باشد یعنی آن موقعیت با ویژگیهایی که داشته در ۵۰ درصد مواقع به گل تبدیل شده است.
در سالهای نه چندان دور، در همین لیگ خودمان بازیکنانی مثل مهدی طارمی، مهدی قایدی و ... حضور داشتند که هر زمان به میدان میآمدند این درصد امید به گل را افزایش میدادند.
اما در حال حاضر چند بازیکن هستند که این باور را در ذهن هوادارانشان ایجاد میکنند. پرسپولیس شاید در هر بازی چند موقعیت گل به دست آورد اما آیا چند درصد از ضربات آخرشان به سمت چهارچوب بوده است. استقلال هم همین وضعیت و شاید در حد کمتری داشته باشد.
کجای کار فوتبالمان ایراد دارد. پاسخ کلیشهای اینکه در ردههای پایه خوب عمل نکردهایم. اما این تنها دلیل نیست. مربیان ما چقدر از تمرینات روز فوتبال آگاهی دارند، چقدر در لحظات حساس که کنار زمین ایستادهاند، بهترین تصمیم را میگیرند، بازیکن چقدر با تمرینات صحیح خودش را در شرایط ایدهآل حفظ میکند.
مربیان معمولاً در پایان هر جلسه تمرین، ضربات ایستگاهی و ضربه به چهارچوب را در دستور کار قرار میدهند. از خودشان بپرسید چند درصد این ضربات در چهارچوب قرار میگیرد.
تراکتور معدن امیدآفرینها
تراکتور این فصل بهترینها را در اختیار دارد که میتوان از برخی بازیکنان این تیم نام برد که می توانند با ورود به زمین امید به گلزنی را برای تیمشان و البته هواداران حسابی زنده کنند. مهدی هاشمنژاد و امیرحسین حسینزاده از جمله بازیکنانی هستند که قبل از رسیدن به ترکیب اصلی تراکتور همواره با حضورشان در زمین، هواداران تراکتور را امیدوار به رسیدن به گل میکردند و البته موفق هم بودند. همین شرایط باعث شد تا این بازیکنان حالا از جمله بهترینهای این دوره از رقابتهای لیگ برتر باشند. جالب این که هر دو بازیکن در شروع نیم فصل دوم و در هفته شانزدهم رقابتها موفق به گلزنی شدند.
