9سال از رفتن بزرگ پرسپولیسیها گذشت
آلن دلون در مسکن مهر
محمد قراگزلو
روزنامهنگار
هفت سال پیش به مناسبت دومین سالگرد درگذشت همایون بهزادی، درد دلهای رضا وطنخواه درباره این اسطوره پرسپولیس را تحت مطلبی با عنوان «آلن دلون در مسکن مهر» نوشته بودم. اکنون و در نهمین سالگرد این چهره نامدار و محبوب یک بار دیگر این حرفهای جذاب و البته حسرتبرانگیز را مرور میکنیم:
دو سال گذشت. حالا دو سال است شاهین و علی بهزادی پدر ندارند و البته پرسپولیس اسطورهای بیمثال را از دست داده که برای این باشگاه نقشی شبیه پدر داشت. سرطلایی نسل اول پرسپولیس که مقطعی کوتاه هدایت این تیم را هم به عهده گرفت از جمله بنیانگذاران این باشگاه بود و البته یکی از بهترینها و پرافتخارترینهایش. اگر از نخستین هتتریک تاریخ شهرآورد تهران و نمایش فوقالعادهاش در بازی معروف ششتاییهای ۵۲ بگذریم، قهرمانیهای جام تخت جمشید و بزرگی در تیم ملی، چهره همایون بهزادی را همانطور که باید، جلوی چشممان میآورد. یک اسطوره همهچیز تمام؛ صاحب چهرهای فتوژنیک، خوش اخلاق و البته در فن فوتبال یکی از بهترینهای زمانهاش.
وطنخواه می گوید: «بهزادی سمبل فوتبال مملکت ما بود. یادم میآید یکبار با هم رفتیم بازی پرسپولیس-استقلال را ببینیم. من که تازه از تیم ملی بیرون آمده بودم را شناختند و راه دادند اما ایشان را نه. همان زمان داخل ورزشگاه پرسپولیسیها داشتند شعار میدادند ششتاییها. من خیلی عصبانی شدم و به آن مأمور گفتم، میدانی در همین بازی ششتاییها سه گل را همین آقا زده؟ مأمور گفت ببخشید، نشناختم، بفرمایید داخل.»
مدافع چپ پرافتخار پرسپولیس ادامه میدهد: «نمیدانم چرا با بزرگان فوتبال و ورزشمان این کارها را میکنیم. همه شدهایم مردهپرست. چرا وقتی اینها زنده هستند هوایشان را نداریم؟ الان هم به این بچه طارمی میگویند چرا رفتی قطر؟ چرا نرود؟ نرود که بشود وطنخواه و با حضور در هیأت علمی دانشگاه شریف ماهی دومیلیون و یکصد هزار تومان حقوق بگیرد؟ بشود مجتبی محرمی؟ آقای تماشاچی شریف، شما حق داری اما بروید به داد اکبر کارگرجم برسید. اگر طارمی نرود قطر، چه میشود؟ اگر برود که ممکن است برگردد اینجا مدرسه و زمین فوتبال و آکادمی بسازد. شما چرا هوادار پرسپولیس شدید؟ چرا طرفدار یک تیم بینام و نشان نشدید؟ من اگر بازیکن بزرگی شدم شما من را بزرگ کردید اما من هم تو را تبدیل به تماشاچی این تیم کردم. شما طرفدار پرسپولیس شدید چون قهرمان است و تو از این قهرمانی کیف میکنی. بازیکن چرا به این تیم میآید؟ چون 30 میلیون هوادار دارد. چرا طارمی خارج نرود؟ مگر علی دایی رفت، کریمی، مهدویکیا و مجیدی رفتند، بد کاری کردند؟ رفتند پولدار شدند تا چشمشان به جیب دیگران نباشد. این بنده خدا که خودش هم گفته برمیگردم. اما بدانید یک روزی فوتبالش تمام میشود و فقط این مردهباد زندهبادها میماند. طارمی انگشت کوچک همایون نمیشود اما چرا نباید برود دنبال زندگیاش؟ این قطریها بودند که منت او را کشیدند و ما افتخار میکنیم که قطر منت یک بازیکن ایرانی را کشید. او که ارز از مملکت خارج نمیکند بلکه ارز وارد میکند. خوشبختانه الان تیممان(پرسپولیس) هم که مشکلی ندارد و در صدر جدول است پس چرا طارمی به خارج نرود؟ نرود که بشود مجتبی محرمی و هشتش گرو نهش باشد؟»
وطنخواه دوباره به رفتن غریبانه بزرگان فوتبال و پرسپولیس اشاره میکند: «اکبر افتخاری چطوری رفت؟ ناظم گنجاپور چطور؟ صفر ایرانپاک چرا در سوئد از دنیا رفت؟ سرآمد همه ما همایون بهزادی بود. چرا این آدم باید برود در مسکن مهر قرعهکشی کند و در این خانهها زندگی کند؟ مسئولان ورزش کجا بودند؟ کجا اینطوری به بزرگان ورزششان بیاحترامی میکنند؟ از بین همبازیان ما الان اکبر کارگرجم کجاست؟ غلامحسین مظلومی چطور از دنیا رفت؟ چرا اکبر افتخاری بهعنوان یک بازیکن ملی باید شوفر تاکسی شود؟ ناظم گنجاپور و ایرج سلیمانی چرا باید آنطور بمیرند؟ بیایید الان به آن آدمهایی که زنده هستند، احترام بگذارید. این انصاف است آدمهایی که در آن دوران آماتوری ۱۵-۱۰ سال مجانی دنبال توپ دویدند و مردم را خوشحال کردند، اینطور بمیرند؟ ایرج داناییفر کو؟ دکتر اکرامی و دکتر برومند و جدیکار کجا هستند؟ امیر آصفی چطور شد؟»
همبازی همایونخان میگوید: «بهزادی دارای مدرک لیسانس آن زمان باید به این روز بیفتد؟ او مدتی کوتاه هم مربی بود و بعد رفت با تیمهای پایینتر و بازیکنانی مثل اسماعیل حاج رحیمیپور و محمد زادمهر را پرورش داد.»
بهزادی جزو خوشچهرهترین بازیکنان دوران خودش بود: «موهایش را مدل آلن دلونی زده بود و کیهان ورزشی نوشت، آلن دلون. مثل من کچل نبود و واقعاً خوشگل بود. حتی به این خوشگلیاش هم حسودی میکردند اما خدا آن چهره زیبا را به او داده بود. این آدم بزرگ اما مظلومانه رفت. عکسی از او هست که روی دست گلر بلند قد هند ۴۰/۱ متر پریده و دارد توپ را با سر داخل دروازه میکند. چرا این آدم باید میرفت در مسکن مهر زندگی میکرد؟ خیلیها مثل این آدم هستند که نه پول دارند نه دلال اما در فوتبال کار میکنند. چرا به ابراهیم آشتیانی کار ندادند و آنطوری رفت؟ چرا من الان باید در نقده باشم؟ من نمیتوانستم آکادمی پرسپولیس را مدیریت کنم؟ سوادش را نداشتم یا فوتبالم کم داشت؟ در نهایت میخواهم به مدیران ورزش بگویم: این کاخ که میبینی گاه از من و گاه از تو/پاینده نمیماند خواه از من و خواه از تو. بیایید به فکر بزرگان ورزش و فوتبال باشیم. صندلی مدیریت به هیچکس رحم نمیکند اما آنهایی به یاد میمانند که انساندوستی و خدمت به همنوع را سرلوحه کارشان قرار میدهند و به فکر آیندگان هستند.»
