اشتباهی که با انتخاب گاریدو تیم را نیم فصل عقب انداخت

دوباره فلسفه پرسپولیس فراموش شد

محمد قراگزلو
روزنامه‌نگار


پرسپولیس سرمربی جدید می‌خواهد و البته زمان هم بسیار کوتاه و فرصت ناکافی است. از طرفی انتخاب سرمربی جدید در زمستان آن هم از نوع خارجی‌اش کار بسیار دشوارتری نسبت به تابستان و پیش‌فصل به حساب می‌آید. در واقع حتی خبری از محدودیت‌های مالی نباشد بسته گزینه‌ها با در نظر گرفتن موارد مختلف تنگ‌تر و کوچک‌تر و به تبع آن انتخاب نهایی دشوارتر می‌شود. با وجود این موارد بسیار مهم و اساسی وجود دارد که باشگاه پرسپولیس باید قبل از انتخاب سرمربی آن را در نظر بگیرد.
همه از مربی صاحب رزومه و فردی که صاحب جام قهرمانی بوده حرف می‌زنند و البته یکی که کمی اسم و رسم داشته باشد بیشتر مورد اقبال قرار می‌گیرد اما هیچ کس درباره فلسفه مربیگری حرف نمی‌زند و این آگاهی وجود ندارد که اگر قرار بر یک انتخاب اصولی است ابتدا باید فلسفه پرسپولیس و سبک بازی این تیم را در نظر گرفت.
پرسپولیس چهار سال با برانکو با یک سیستم مشخص بازی کرد و نوع فوتبال این تیم را همه می‌شناختند. گاربریل کالدرون آرژانتینی نفر بعدی بود که سبک جدیدی را به تیم آورد و با وجود صدرنشین کردن تیم اما با باشگاه دچار اختلاف مالی شد و رفت. در چهار سال بعدی که تیم تحت هدایت یحیی گل‌محمدی بود فلسفه باشگاه نسبت به دوران برانکو تغییر زیادی نکرد و تنها در جزئیات متمایز بود و البته موفقیت‌ها درست به همان میزان ادامه پیدا کرد.
بعد از جدایی یحیی، اوسمار دستیار او پرسپولیس را با همان دست فرمان پیش برد و تیم قهرمان شد اما انتخاب گاریدو اصلاً بر اساس فلسفه تیم پرسپولیس صورت نگرفت. در واقع پرسپولیسی که چندین فصل با بازی مالکانه و کارهای ترکیبی از کناره‌ها هم موقعیت می‌ساخت هم کمترین موقعیت را به حریفانش می‌داد با سبک مد نظر گاریدو که در رأس آن پرس شدید و بازپس‌گیری توپ قرار داشت هم موقعیت‌های زیادی به حریفان می‌داد هم شانس گل‌های زیادی خلق می‌کرد که البته از بخت بد سرمربی اسپانیایی مهاجمان او قدردان نبودند و مدافعانش افت کردند تا تیم با سبک مد نظر او جفت و جور نشده و به نوعی این سبک در پرسپولیس جا
نیفتد.
در واقع ناآگاهی و بی‌اهمیتی به فلسفه بازی پرسپولیس باعث شد تا نیم فصل پرسپولیس از دست رفته و این تیم با چهار باخت لیگ برتری و دو شکست آسیایی در آستانه حذف از لیگ نخبگان و دور ماندن از قهرمانی نیم فصل قرار گیرد و دود این ناآگاهی به چشم تیم برود.
حالا پرسپولیس در یک موقعیت خطیر دیگر قرار گرفته و برای جانشینی گاریدو اسامی مختلفی به گوش می‌رسد اما هیچ کس به سبک و فلسفه بازی پرسپولیس کاری ندارد. در واقع صرفاً اینکه مربی صاحب رزومه باشد و اسمش را طرفداران مشترک پرسپولیس و تیم‌های اروپایی بشناسند کفایت می‌کند یا کافی است برای آنهایی که در ترانسفرمارکت اسامی را جست و جو می‌کنند در صدر پروفایل مربی چند جام و در دوره مربیگری‌اش چند نام و لیگ معتبر ببینند.
همین دو سه روز قبل رضا درویش در مصاحبه تلویزیونی گفت: «گاریدو خودش هم قبول داشت او به دلیل حضور در اسپانیا دنبال دفاع منطقه‌ای بود اما برای جا افتادن این سیستم دفاعی زمان زیادی نیاز بود و ممکن بود یک سال زمان ببرد. بنابراین خودش به این نتیجه رسید که نمی‌تواند کمکی در مسیر قهرمانی به پرسپولیس بکند.» این دقیقاً همان نکته مهمی است که ناشی از سبک و فلسفه مد نظر مربی خارجی و متغایر بودن آن با فلسفه بازی تیم پرسپولیس طی فصول گذشته می‌شود. این همان نکته‌ای است که درویش در تابستان گذشته از آن غافل ماند و حالا به عنوان نقص کاری گاریدو از آن یاد می‌کند. حالا نوبت به یک انتخاب مهم دیگر رسیده و هیچ کس از فلسفه مربی و گزینه‌های مد نظر باشگاه حرفی نمی‌زند. در اصل مهم‌ترین فاکتور دوباره میان غبار اخبار مجازی و اسامی جذاب و غیرجذاب گم شده و مدیران باشگاه هم اصلاً فرصت نمی‌کنند گزینه‌ها را ابتدا از این فیلتر عبور دهند!

جستجو
آرشیو تاریخی