فوتبال ایتالیا با سیاست عجین شده است
بازگشت موسولینی پس از ۹۰ سال!
ایلیا بهزاد اول
خبرنگار
در میان هیاهوی مسابقات بزرگ فوتبال اروپا، یک اتفاق خاص در سطح دوم فوتبال ایتالیا توجهات رسانهها را به خود جلب کرد؛ فریاد «موسولینی» در ورزشگاه رومئو منتی شهر استابیا و تشویق دوباره نام خانوادگی دیکتاتور فاشیست بدنام ایتالیا پس از ۹ دهه در این کشور.
ماجرا از این قرار بود که رومانو فلوریانی موسولینی، نتیجه ۲۱ ساله بنیتو موسولینی که به طور قرضی از باشگاه لاتزیو برای تیم یووه استابیا در سری بی ایتالیا بازی میکند، اولین گل دوران حرفهای خود را به ثمر رسانده بود. پس از این گل، هواداران یووه استابیا، با وجود اینکه به تمایلات چپگرایانه خود در فوتبال ایتالیا مشهور هستند، با فریاد موسولینی و بالا آوردن دست راست خود، لحظاتی را در فوتبال ایتالیا ایجاد کردند که یادآور دوران سیاه دیکتاتوری موسولینی و نمادهای فاشیسم در ایتالیای دهه ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم بود. رومانو پس از این اتفاق، هواداران تیمش را به سکوت دعوت کرد اما کار از کار گذشته بود و گلزنی نتیجه یکی از بدنامترین حاکمان قرن بیستم، تبدیل به سوژه رسانههای ایتالیایی شد؛ این موضوع اما اولین مواجهه خاندان موسولینی با فوتبال نبود.
گفته میشود که پیش از فینال جام جهانی ۱۹۳۸ مقابل مجارستان، بنیتو موسولینی پیام روشن و واضحی از طریق تلگراف به بازیکنان ایتالیا فرستاده: «ببرید یا بمیرید». این پیغام در آرشیو دولت ایتالیا ثبت نشده و بازیکنان وقت ایتالیا نیز در مصاحبههای خود، این موضوع را تأیید نکردهاند اما نمیتوان تأثیر سیاستهای موسولینی در فوتبال ایتالیا را کتمان کرد. موسولینی برای رسیدن به اهداف ملیگرایانه و محبوبیت بیشتر خود، حساب ویژهای روی فوتبال باز میکرد و چهار سال پیش از آن، هزینههای زیادی برای گرفتن میزبانی جام جهانی ۱۹۳۴ انجام داد و دولت او نیز به طور ویژه روی تمرینات سخت و پرفشار بازیکنان تیم ملی ایتالیا زیر نظر ویتوریو پوتزو، سرمربی افسانهای فوتبال ایتالیا نظارت میکرد.
دخالتهای سیاسی دولت موسولینی در فوتبال به حدی بود که پوتزو مجبور شد برای جام جهانی ۱۹۳۴، تنها بازیکنانی را انتخاب کند که عضو حزب موسولینی یعنی حزب ملی فاشیست ایتالیا بودند. در آن زمان، شایعات زیادی هم در کشورهای اروپایی مبنی بر فساد ایتالیاییها و تبانی آنها با داوران وجود داشت که باعث شد تیم ملی ایتالیا در جام جهانی ۱۹۳۸ فرانسه، یکی از منفورترین تیمهای مسابقات باشد. برای مثال حقایقی وجود دارد که در مقدماتی جام جهانی ۱۹۳۴ و پس از پیروزی چهار بر صفر مقابل یونان در ایتالیا، بازیکنان تیم ملی یونان به دلیل فشار دولت ایتالیا و اهدای مبالغ مشخصی از سوی دولت که هزینه سفر آنها را تأمین میکرد، از حضور در دیدار برگشت کنار کشیدهاند؛ با این حال فیفا انگیزه پایین یونانیها برای جبران نتیجه در بازی برگشت را دلیل این انصراف معرفی کرده بود.
با آغاز جنگ جهانی دوم و کودتا علیه حزب فاشیست ایتالیا در سال ۱۹۴۳، عصر فاشیسم در کشور ایتالیا به پایان رسید اما دخالت سیاستمداران در فوتبال ایتالیا، هیچگاه خاتمه نیافت. فوتبال ایتالیا در قرنهای بیست و بیست و یک، بارها درگیر پروندههای بزرگی از فساد، تبانی، رشوه و شرطبندی شده که میتوان نقش سیاستمداران این کشور را به خوبی در آن مشاهده کرد. از رسوایی بزرگ کالچوپولی در سال ۲۰۰۶ گرفته تا سالهای پرافتخار سیاستمدار مشهور ایتالیایی یعنی سیلویو برلوسکونی در میلان، همه و همه متأثر از تأثیر بزرگ سیاست در فوتبال ایتالیاست. از سویی دیگر، گزارشهای متعددی در سالهای اخیر نشان میدهد که بسیاری از لیدرها و هولیگانهای حاضر در ورزشگاههای فوتبال ایتالیا با گروههای مافیایی ایتالیا که ارتباط نزدیکی با سیاستمداران دارند، در ارتباط هستند. بلیتفروشی در بازار سیاه، انحصاری کردن فروش نوشیدنی در ورزشگاهها و گرفتن حقالسکوت از متخلفان، بخشی از اقدامات این هواداران حاضر در گروههای مافیایی بوده که معمولاً، با حمایت سیاستمداران نیز روبهرو شده است. کارشناسان فوتبال در ایتالیا، درآمیختگی بیش از حد سیاست با فوتبال در این کشور را عامل اصلی عقبماندگی فوتبال ایتالیا از لحاظ مالی به نسبت کشورهایی مانند انگلیس و اسپانیا میدانند و باید دید که آیا حضور سرمایهگذاران خارجی مانند مالکان امریکایی در رم و اینتر، میتواند فوتبال ایتالیا را از این سیاستزدگی نجات دهد یا خیر؛ فوتبالی که حالا پس از ۹۰ سال، بار دیگر با نام منفور «موسولینی» گره خورده است!