فدراسیون فوتبال روی بی‌انضباطی شما حساب می‌کند!
عادل عابدجوی
وکیل ورزشی
فدراسیون فوتبال روی بی‌انضباطی شما حساب می‌کند!
بررسی صورت‌های مالی فدراسیون فوتبال ایران پرده از واقعیتی تلخ برمی‌دارد؛ ارکان قضایی این فدراسیون که باید مأمور اجرای عدالت و پیشگیری از بی‌انضباطی و بی‌اخلاقی در فوتبال باشند، به منبع درآمدی برای پر کردن جیب فدراسیون تبدیل شده‌اند.
مطابق اسناد مالی، درآمد فدراسیون از جرایم انضباطی و اخلاقی در سال گذشته به عدد شگفت‌انگیز ۵۹میلیارد تومان رسیده است، رشدی عجیب و غریب به میزان ۵۸۴ درصد نسبت به سال مالی قبل. این در حالی است که برای سال‌جاری نیز رشد ۲۰درصدی پیش‌بینی شده و درآمد این بخش به ۷۰میلیارد تومان خواهد رسید! (چطور ممکن است رکن قضایی برای خود پیش‌بینی مالی درنظر بگیرد؟ مگر کمیته انضباطی یک محل تجاری است؟)
مسأله‌ای که بشدت قابل‌تأمل است، تعارض منافعی است که این رویکرد ایجاد کرده است. از یک‌‌سو فدراسیون فوتبال مدعی است که احکام انضباطی و اخلاقی با هدف بازدارندگی و کاهش تخلفات در فوتبال صادر می‌شود. اما از سوی دیگر، پیش‌بینی افزایش درآمدهای این بخش نشان می‌دهد که کاهش تخلفات نه‌تنها هدف اصلی فدراسیون نیست، بلکه ظاهراً ادامه این تخلفات برای پر کردن بودجه فدراسیون حیاتی است.
چگونه ممکن است نهادی که قرار است عدالت و انضباط را در فوتبال اجرا کند، همزمان بر افزایش درآمدهای خود از جرایم حساب باز کرده باشد؟ آیا این بدان معناست که فدراسیون از کاهش تخلفات اهالی فوتبال استقبال نمی‌کند؟ وقتی تخلفات کمتر شود، درآمد این بخش کاهش خواهد یافت؛ بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که آیا فدراسیون فوتبال واقعاً اراده‌ای برای کاهش بی‌انضباطی‌ها دارد؟
نکته جالب‌تر این است که بسیاری از این جرایم براساس دستورالعمل سازمان لیگ صادر شده‌اند؛ دستورالعملی که طبق پاسخ رسمی کمیته تدوین مقررات، بدون دخالت این کمیته تهیه شده و از نظر قانونی اعتبار ندارد. با این حال، همین دستورالعمل غیرقانونی باعث صدور جریمه‌های میلیاردی برای مصاحبه‌ها و بیانیه‌های سرمربی‌ها و باشگاه‌ها شده است!
چنین رویکردی نه‌تنها موجب بازدارندگی نمی‌شود، بلکه فضای فوتبال را به محلی برای سوداگری تبدیل کرده است. وقتی رئیس فدراسیون به‌جای تمرکز بر جذب اسپانسرها و افزایش درآمدهای سالم، به افزایش جریمه‌ها روی می‌آورد، باید پرسید؛ آیا فوتبال ایران تنها در مسیر انضباطی و اخلاقی مشکل دارد، یا در مدیریت و ساختار آن نیز نیازمند اصلاحات اساسی است؟