تعبیر نادرست از چرخش و لوث شدن مسئولیتپذیری
چرا گاریدو را مقصر بدانیم
محمد قراگزلو
خبرنگار
مقصر بخش مهمی از مشکلات فنی پرسپولیس شخص خوانکارلوس گاریدو است و هر چقدر که این مربی در پوزیشن مربیان باکلاس اروپایی بخواهد با کلمات بازی کرده و جملههای سنگین تحویل مدیران باشگاه، رسانهها و هواداران بدهد در اصل قضیه تغییری نخواهد کرد. در واقع امیدی که گاریدو به روزهای سپید آینده میدهد یک امید واهی بر پایه ستونهایی از پر و کاه است که هر لحظه حتی مقابل تیمی بحرانزده از قعر جدول در خطر فروپاشی است.
مسأله اول؛ این گزاره که پرسپولیس خوب بازی میکند و فقط گل نمیزند، برای چند هفته کارکرد داشت و شاید آنهایی که به هر طریق از آلترناتیو داخلی میترسند یا به عبارت بهتر بیزارند با این جمله و عباراتی از این دست میتوانستند برای خوانکارلوس زمان بخرند تا به مرور تیمش را درست کند اما در 5ماهی که گذشته هیچ چیزی در این تیم درست نشده که هیچ، خرابتر هم شده است. رویه گاریدو در دفاع از بازیکنانش و مسئولیتپذیری شکست هم هوشمندانه و قابل ستایش است اما واقعیت این است که این اقدام شجاعانه و حرفهای هم اگر در طول مسیر با ترمیم مشکلات و اصلاح عیوب همراه نباشد حتی مسأله عذرخواهی و مسئولیتپذیری سرمربیان را هم لوث میکند.
مسأله دوم؛ اینکه هیچ بازیکنی تحت مدیریت گاریدو پیشرفت نکرده و تقریباً همه ستارههای پرسپولیس در دوره افت بسر میبرند محصول نوع نگاه عجیب این مربی به اسکوادی است که اگر در بین تمام تیمهای لیگ برتر اول نباشد حتماً جزو سه تیم برتر قرار خواهد گرفت. اینکه عیسی آلکثیر گل زدن را فراموش کرده یا علیپور سایهای از خود در زمین مسابقه است بیشتر از اینکه احتمالاً به تغذیه نامناسب، خواب ناکافی یا تمرین ضعیف انفرادی ارتباط داشته باشد ناشی از بلایی است که گاریدو سر بازیکنان آورده بهگونهای که تقریباً هیچ بازیکنی جز وحید امیری و یکیدو مهره خط دفاعی مثل گولسیانی و میلاد محمدی برای ماندن در ترکیب حاشیه امنیت ندارند و میدانند با اولین اشتباه یا یک بازی ضعیف نه تبدیل به بازیکنی رزرو بلکه مستقیم به سکو تبعید میشوند. بدتر اینکه همان فردی که مسئول تبعید به سکو است چند هفته بعد از همان بازیکن میخواهد در بازگشت به ترکیب اصلی بهترین ورژن خود را به زمین بیاورد که در مورد بیشتر بازیکنان ایرانی این مسأله نشدنی است.
مسأله سوم؛ تأکید چندباره گاریدو درباره تغییرات گستردهاش در ترکیب از اصل قضیه مشکل دارد. بارسای فلیک در این فصل اولین شکست خود را به خاطر چرخش گسترده در نیمی از ترکیب مقابل اوساسونا متحمل شد و بعدتر سرمربی آلمانی پذیرفت که دراینباره اشتباه کرده است. به نظر میرسد آنچه در ذهن سرمربی اسپانیایی پرسپولیس در مورد چرخش(rotation) وجود دارد با استانداردهای جهانیاش فاصله دارد چرا که معمولاً اگر قرار به چرخش ترکیب باشد دو تا سه بازیکنی که بیشتر در ارنج بودهاند با این چرخشها مراقبت میشوند و اینطور نیست که اسم تغییر 80درصد ترکیب یازده نفره تیم را چرخش بگذاریم و بگوییم این کار برای حفظ آنها از مصدومیتهای احتمالی و پایین آمدن کیفیت کارشان انجام میشود.
مسأله چهارم؛ کیفیتی که پرسپولیس مقابل نساجی قعرنشین و بحرانزده ارائه داد حداقل نسبت به نمایشهای اخیر این تیم مقابل چادرملو، شمسآذر، گلگهر، استقلال خوزستان و حتی آلومینیوم اراک قابل قبولتر بود اما هر چه از زمان بازی پیش رفت تیم گاریدو برای خلق موقعیت مستاصلتر و سردرگمتر به نظر میرسید تا یکبار دیگر مشخص شود تغییرات حین بازی او هیچ کمکی به تغییر شرایط مسابقه نمیکند و اینکه بازیکنان خط دفاع با اشتباهات فردی تیم را دچار مشکل میکنند یا مهاجمان با گل نزدنهایشان باعث از دست رفتن امتیازها میشوند در اولویتهای بعدی قرار میگیرند که اتفاقاً مسئول نخست این مشکلات هم شخص سرمربی است. واقعیت این است که به شکل کاملاً مشخص پرسپولیس طی دو ماه گذشته در هر سه خط دچار مشکلات ریز و درشت فنی بوده و گاریدو هر تغییری در ترکیب ابتدایی و حین بازی انجام میدهد شرایط بهتر نمیشود و کیفیت بازهای پرسپولیس چه در لیگ برتر و چه لیگ نخبگان ناامیدکننده است. این یعنی که قطعاً در تمرینات تیم اتفاقاتی در جهت بهبود مشکلات فنی تیم رخ نمیدهد و بازیکنان نه از جنبه فنی و نه از جنبه روانی شرایط صعودی نداشتهاند.