در حافظه موقت ذخیره شد...
نوبت ساختن دوران جدید در سیتی است
پایان یک عصر
بعد از سلطه اولیه لیورپول، سیتی در این بازی رشد کرد. بر توپ و میدان مسلط شد اما تیزی لازم را نداشت برای اینکه به بازی برگردد. تیم آرنه اسلوت در طول مسابقه جوانتر و باانگیزهتر بود، جنگجویان منچسترسیتی تلاش کردند برای اینکه به بازی برگردند اما هرچه زمان میگذشت، بازیکنان بیشتری از میهمان یارای مقاومت را از دست میدادند.
بازیکنانی مثل کایل واکر، برناردو سیلوا، ایلکای گوندوغان و حتی کوین دبروینه در ذهن خود میخواستند به موفقیت برسند اما بدنها یاریشان نمیکرد. میخواستند سیتی را به بازی برگردانند اما نمیتوانستند. واکر، برناردو و گوندوغان همه تلاششان را از آغاز کردند اما این فصل انگار هر مبارزه برایشان کوهی از سختی است. داستان دبروینه متفاوت است. سیتی در این بازی بیش از همیشه به او نیاز داشت اما اینکه نیامد تا وقتی تیم دو گل عقب افتاد و ۱۰ دقیقه بیشتر زمان نبود، گویای همه چیز است.
در این هفت بازی بدون برد، تیم گواردیولا ذره ذره انرژی از دست داده. بازیکنان باتجربه تیم سالهاست که مبارزه میکنند، در تعصب و تلاش و عشقشان به باشگاه تردیدی وجود ندارد اما هر دورانی پایانی دارد. این بخش ناخوشایند فوتبال است اما واقعیت دارد. مبارزان جوان و باانگیزه جام سیتی را نشانه رفتهاند و با توجه به نتایج و بازیهای اخیر، تیم منچسترسیتی نمیتواند خودش را برای یک مبارزه دیگر بالا بکشد.
آیا این بازی یعنی فصل سیتی تمام شده؟ قطعاً نه. تازه ۱۳ بازی از فصل گذشته، لیگ قهرمانان هست، جام حذفی هست و البته لیگ برتر اما این حس شکل گرفته که قهرمان جهان باید ساختن یک عصر جدید را شروع کند چه از طریق خریدهای جدید در ژانویه باشد و چه تغییرات در تیم فعلی.
منچسترسیتی ۱۱ امتیاز از لیورپول عقب است و این فاصله غیرقابل جبران نیست اما با تماشای این بازی به این احساس میرسید که یک عصر در سیتی رو به پایان است و باید بعدی را ساخت.