کفر نعمت به سبک صدا و سیما
جای خالی کارشناس در برنامههای ورزشی
محمدرضا رحیمپور
روزنامهنگار
رسانه ملی ایران، به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیرگذار در عرصه فرهنگی و اجتماعی کشور شناخته شده است. این رسانه بویژه در زمینههای ورزشی، بویژه فوتبال، نقش بسزایی را ایفا میکند. با این حال، یکی از مسائلی که امروز بشدت در مورد آن بحث و گفتوگو وجود دارد افت محسوس سطح برنامهسازی و پخش زنده مسابقات ورزشی به عنوان یکی از بهترین و پربینندهترین محصولات این رسانه است.
این موضوع با اظهارنظرهای نسنجیده برخی از مجریان برنامههای ورزشی در خصوص مباحث فنی تیم ملی و تیمهای باشگاهی به وضوح نمایان است. در واقع مشکل اصلی برنامههای ورزشی صدا و سیما امروز جای خالی کارشناسان واقعی و متخصص در حوزه ورزش، به خصوص فوتبال، در برنامههای ورزشی این رسانه است. عدم حضور کارشناسان بادانش و تجربه کافی، به وضوح در محتوای برنامههای ورزشی احساس میشود و مشکلات متعددی را به دنبال دارد.
یکی از مهمترین مثالها در این زمینه «جواد خیابانی» مجری و گزارشگر ورزشی است. او این روزها به دلیل انتقاداتش از بازیکنان تیم ملی فوتبال و سرمربی آن، «امیر قلعهنویی»، در کانون توجهات قرار گرفته است. انتقادات خیابانی از تیم ملی و بازیکنان آن، جزو موضوعات حاشیهساز رسانهها بوده و این موارد نه تنها به بیاحترامی به تلاشهای تیم ملی منجر شده، بلکه باعث تغییر دیدگاهها و نظرات مخاطبان نسبت به فوتبال کشور شده است. این در حالی است که انتقادات وارده از سوی برخی مربیان و پیشکسوتان فوتبال، نشاندهنده شکاف عمیق میان نظر مجریان و واقعیتهای موجود در فوتبال ایران است.
از سویی دیگر، به نظر میرسد انتقادات و نظرات غیرکارشناسانه جواد خیابانی و دیگر مجریان، به جای آنکه به بهبود عملکرد تیم ملی کمک کند، تنها موجب تفرقه و کمرنگ شدن دلسوزی و همبستگی در عرصه ورزش میشود. در حالی که خبرنگاران و مجریان تلویزیونی حق دارند اظهارنظر کنند، اما باید توجه داشت که نکات فنی و تکنیکی باید به عهده کارشناسان واقعی فوتبال باشد. در واقع، مجریان نباید خود را در مقام تحلیلگران و منتقدان قرار دهند. این روند نه تنها در برنامههای تحلیلی بلکه در برنامههای روزمره ورزشی نیز وجود دارد.
در سالهای گذشته، تلویزیون برای تحلیل بازیهای بزرگ به چهرههای نامی فوتبال همچون «مرتضی محصص»، «امین حاجرضایی» و «دکتر صدر» مراجعه میکرد اما در سالهای اخیر، کاهش کیفیت کارشناسان و تحلیلگران در برنامههای تولیدی این سازمان به وضوح قابل لمس است. اکنون، این مجریان و گزارشگران هستند که در کنار تبلیغات بیپایان و در حالی که شما را به گرفتن کد ستاره فلان مربع تشویق میکنند، به نقد عملکرد تیمها هم میپردازند، در حالی که خودشان در این زمینه تخصص و اعتبار لازم را ندارند.
این وضعیت قطعاً در آینده به ضعیف شدن هویت و کیفیت محتوای ورزشی در صدا و سیما منجر خواهد شد آن هم در حالی که صدا و سیما حق پخشی برای مسابقات ورزشی و استفاده از امکانات در این حوزه، پرداخت نمیکند و از این محصول انحصاری و رایگان نمیتواند یک محتوای جذاب برای مخاطب ایجاد کند. این رفتار صدا و سیما به نوعی بیاحترامی به مخاطبانش است و اینکه نتوانسته است استانداردهای لازم را برای تولید محتوای باکیفیت حفظ کند، مصداق بارز کفر نعمت است.
از این رو، ضرورت دارد که صدا و سیما با تجدید نظر در انتخاب مجریان و کارشناسان برنامههای ورزشی خود، فضای مثبتی را برای تحلیل و بررسی علمی ورزش به وجود آورد. حضور کارشناسان باتجربه و نامی در کنار مجریان، نه تنها به ارتقای کیفیت برنامهها کمک خواهد کرد، بلکه میتواند زمینهساز احترام و همدلی بیشتر میان هواداران و ورزشکاران نیز باشد.
بنابراین، جای خالی کارشناسان واقعی و متخصص در صدا و سیما نه تنها یک مشکل بلکه یک چالش جدی است که نیازمند تدبیر و برنامهریزی فوری است. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود برنامههای ورزشی، به فراتر از سطوح ابتدایی نقد و تحلیل برسند و به برنامههای حرفهای و علمی تبدیل شوند که شایسته مخاطبان وفادار ورزش کشور باشد.