آبیها برای موفقیت به مدیران اقتصادی نیاز دارند
ناکامی مطلق مدیران فوتبالی
حمیدرضا عرب
روزنامه نگار
سالهای متمادی است که از افراد ورزشی در بدنه مدیریتی باشگاه استقلال بهره گرفته میشود اما در عمل حضور چهرههای ورزشی در هیأت مدیره باشگاه استقلال اثر آنچنانی در تحولات نداشته است. کما اینکه میبینیم امروز مصطفی کارخانه عضو ورزشی هیأت مدیره باشگاه استقلال عملاً در تصمیمگیریهای کلان این باشگاه نقشی ندارد و تنها به امضای صورتجلسههای مربوط به نشستهای هیأت مدیره میپردازند. پیشتر نیز افرادی همچون محمد مؤمنی، پرویز مظلومی و حتی جواد زرینچه به عنوان عضو ورزشی در هیأت مدیره باشگاه استقلال حضور داشتند اما به واقع هیچ یک از این افراد نتوانستند نقشی محوری در تصمیمهای کلان ایفا کنند و عموماً حضورشان در این پست نمایشی بود.
نه اینکه اسامی فوق فاقد کارایی در اداره امور مربوط به باشگاه باشند؛ این طور نیست. این افراد اصولاً ماهیتی ورزشی دارند و حضورشان در بخشهای مدیریتی که سیاستگذاریها در آن نقطه انجام میشود نمیتوانند کارایی لازم را داشته باشند و معمولاً حضور آنها در نشستها بیآنکه ثمرهای برای باشگاه داشته باشد به پایان میرسد.
به یاد میآوریم که وقتی جواد زرینچه برای زمان کوتاهی عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال شد در مصاحبهای با ایران ورزشی رسماً اعلام کرد اساساً نباید وارد این حوزه میشد چون جنسش با مدیریت همخوانی ندارد و باید به کار مربیگری یا دست کم سرپرستی تیم میپرداخت. زرینچه در آن ایام اعتراف کرد که پذیرش این پست تصمیمی غلط بوده به گونهای که فعالیت او را در فوتبال تحتالشعاع قرار داده و سبب شده دیگر به او کاری در حوزه فنی محول نشود.
این اعتراف بیانگر آن است که خود افرادی که دراین سمت گمارده میشوند نیز از عملکرد خود راضی نیستند. هرچند فردی همچون پرویز مظلومی که از دوران مربیگری فاصله گرفته بود و دیگر تیمی را خواهان خود نمیدید با حضور در هیأت مدیره استقلال دوباره نامش در این باشگاه احیا شد اما بیتعارف حضور او نیز مفید نبوده و بعید است مظلومی در تصمیمگیریهای کلان دورانی که عضو هیأت مدیره استقلال بود، تأثیری گذاشته باشد.
محمد مؤمنی نیز با اینکه در سالهای اخیر تلاش کرده خود را به عنوان یک مدیر ورزشی در افکار عمومی جا بیندازد و به تازگی نیز مدیرعامل باشگاه مس رفسنجان شده هم از این قاعده مستثنی نیست و او هم به عنوان عضو ورزشی در هیأت مدیره باشگاه استقلال دستاوردی را به ثبت نرساند؛ هرچند که این گزینه به دلیل تحصیلات مرتبط تا حدی با کار در این جغرافیا آشنا است اما در مجموع مؤمنی نیز عنصر موفقی در باشگاه استقلال نبود.
با وجود این تجربیات ناموفق صحبت از حصور برخی افراد ورزشی در بدنه مدیریتی آتی باشگاه استقلال شده است و حتی نام بیژن طاهری نیز مطرح است. حال باید این سؤال را مقابل تصمیمگیران باشگاه استقلال قرار داد که به واقع حضور ورزشیها چه ضرورت و لزومی در هیأت مدیره دارد و آیا این انتخاب موجب ارتقای سطح تصمیمگیریها خواهد شد؟
مالکان باشگاه استقلال احتمالاً قصد دارند رویه انتخاب گزینه ورزشی را ادامه دهند اما این انتخاب نباید صوری و ظاهری باشد و بهتر است افرادی در بدنه هیأت مدیره قرار بگیرند که قابلیتهای اقتصادی و اجرایی داشته باشند.
باشگاه استقلال سالها است برنامه بلندمدت کاری ندارد و به روزمرگی شدید افتاده است. مهمترین دلیلی که موجب به وجود آمدن این وضعیت شده نداشتن برنامه بلندمدت است که باید از سوی تصمیمگیران این باشگاه در حوزه مدیریتی نوشته شود. در واقع همین اعضای هیأت مدیره هستند که باید این برنامهها را مورد توجه و عنایت قرار داده تا دورنمای یک باشگاه تصویرسازی شود که حقیقتاً در باشگاه استقلال هیچ گاه چنین برنامه بلندمدتی مورد توجه قرار نگرفته است.
برش
نقش مدیر ورزشی چیست؟
سؤالی که در پس انتخاب ورزشیها در هیأت مدیره به وجود میآید، این است که اگر یکی از اعضای هیأت مدیره به اصطلاح ورزشی باشد، بنابراین نقش مدیر ورزشی در این باشگاه چگونه تعریف خواهد شد؟ در تعاریف بینالمللی مدیر ورزشی یک باشگاه نقشی مهم در تصمیمگیریها دارد. او سیاستگذار در انتخاب سرمربی و حتی بازیکن است و باید دورنمای کلی باشگاه را تصویرسازی کند. این حیطه اختیارات دقیقاً موازی با افرادی است که احتمالاً به عنوان عضو ورزشی در هیأت مدیره باشگاهها سمت خواهند گرفت که این مسأله باید عمیقاً مورد توجه قرار بگیرد. در واقع یا باشگاه باید مدیر ورزشی داشته باشد که البته در فوتبال ایران مدیران ورزشی نیز شعاع عملکرد آنچنان قدرتمندی ندارند و یا اینکه در هیأت مدیره یک عضو ورزشی حضور داشته باشد که سوابق اعضای ورزشی درهیأت مدیره نیز چندان چشمگیر و قابل وصف نیست.