رفتارهایی که همچنان در استادیومها حاشیه میسازد
سکوهای ضدفرهنگی
حامد جیرودی
خبرنگار
شعارهایی که در ورزشگاه شهدای شهرقدس علیه حامد لک دروازهبان مس رفسنجان سر داده شد، آنقدر زننده و شنیع بود که صدای بسیاری از هواداران استقلال را هم درآورد و خیلی از آنها در فضای مجازی از این بازیکن به خاطر مسائلی که به وجود آمده بود، عذرخواهی کردند. هرچند که در این میان، خود بازیکنان و مربیان نیز گاهی با واکنشهای خود، باعث تحریک تماشاگران میشوند و خود لک یکی از همین بازیکنان است که در آتش این حاشیهها میدمد که یکی از آنها در همین روزهای گذشته دیده شد!
اما این اتفاق فقط یکی از جدیدترین حاشیههای رخ داده روی سکوها در لیگ برتر فوتبال ایران است و در بازیهای پرسپولیس و هم در بسیاری از ورزشگاهها از خوزستان گرفته تا تبریز و اصفهان، جو استادیومها و تماشاگرانی که با بطری و سنگ، تیمهای میهمان را مورد حمله قرار میدهند، مطلوب نیست. البته در تعدادی از بازیها هم رفتارهای خوبی از سوی تماشاگران صورت میگیرد که جالب توجه است که این در بازیهای تیمی مانند ملوان دیده شده است اما وقتی به نیمه پر لیوان نگاه میکنیم، به رفتارهای نابهنجاری برمیخوریم که اصلاً زیبنده ورزش و فوتبال و انجام بازی جوانمردانه یا همان Fair Play نیست.
این در حالی است که واژه فرهنگی ورزشی بر سردر و روی لوگوی بسیاری از تیمهای فوتبال ایران دیده میشود اما در بیشتر اوقات، رفتار فرهنگی مناسبی را از سوی تماشاگران منتسب به این باشگاهها شاهد نیستیم و آنها تنها کلمه فرهنگی را در پسوند نام خود یدک میکشند. فدراسیون فوتبال هم که منتظر نشسته تا باشگاههای خاطی را با احکام مالی سنگین جریمه کند و درآمد مناسبی را از این طریق کسب کند اما برنامه خاصی برای رفع این معضلات فرهنگی و بهبود فضای ورزشگاهها ندارد. نکته عجیبتر، این است که لیدرهایی که باید این تماشاگران را کنترل و آنها را برای سر دادن شعارهای مناسب و بدون توهین ترغیب کنند، به جای اینکه مورد سؤال قرار بگیرند، به عنوان پاداش، به سفرهای بینالمللی مانند جام ملتهای آسیا یا جام جهانی و رقابتهای باشگاهی قارهای فرستاده میشوند. این در شرایطی است که هماهنگی و نظم تماشاگران ایرانی خارج از کشور، بسیار مناسب است و کمتر شاهد اتفاقی حاشیهای در میان آنها هستیم.
آنچه مشخص است اینکه معضل این روزهای فوتبال ایران، تنها نداشتن استادیوم مناسب برای میزبانی با چمن مطلوب نیست، بلکه نوع هدایت تماشاگران در ورزشگاهها و البته سرویسدهی مناسب به آنها نیز هست. چه آنکه این عدم رسیدگی کافی و بهموقع، منجر به از دست رفتن جان عزیز تعدادی از این هواداران در این فصل نیز شده است؛ تماشاگرانی که روزگاری به عنوان یکی از المانهای جذابیت فوتبال ایران با پر کردن ورزشگاه آزادی تهران به شمار میرفتند اما حالا همین ورزشگاه هم مدت زیادی است که از دسترس آنها خارج شده و هواداران برای دیدن بازیهای تیم ملی و استقلال و پرسپولیس، از این شهر به آن شهر میروند.