تشریح وظایف مدیر ورزشی در فوتبال روز دنیا
جباری مدیر ورزشی نمادین یا حقیقی
این روزها، با مطرح شدن بحث پیوستن مجتبی جباری به عنوان مدیر ورزشی تیم استقلال، اهمیت جایگاه مدیر ورزشی در فوتبال مدرن بیش از پیش نمایان میشود. تعریف و وظایف این مقام در باشگاههای فوتبال میتواند از یک باشگاه به باشگاه دیگر متفاوت باشد، اما به طور کلی، مدیر ورزشی به عنوان یک مقام اجرایی و مدیریتی شناخته میشود که باید به طور مؤثر با سرمربی تیم، آکادمی و مدیریت باشگاه همکاری کند.
این مقاله به تشریح وظایف و مسئولیتهای کلیدی مدیر ورزشی در فوتبال بویژه در سطح حرفهای میپردازد.
مدیران ورزشی که غالباً به عنوان مدیران فوتبال شناخته میشوند، نقش اساسی در شکلدهی آینده یک باشگاه دارند. آنها عمدتاً مسئول ایجاد و اجرای سیاستهای جذب بازیکن و انتقالات در هر پنجره نقل و انتقالات هستند. مدیر ورزشی باید نقاط ضعف تیم را شناسایی کرده و درصدد تقویت آنها باشد. ارتباطات گسترده با سایر باشگاهها و مذاکره برای جذب بازیکنان جدید از وظایف کلیدی این مقام است.
علاوه بر جذب بازیکن، مدیر ورزشی با کادرفنی برای توسعه و اجرای سبک بازی و فلسفه تاکتیکی تیم همکاری میکند. در برخی موارد، مدیر ورزشی اختیاراتی برای تعیین تاکتیکهای تیم در کنار سرمربی دارد که این امر به تجربه و دانش او بستگی دارد. او همچنین باید از تطابق فلسفههای بازی در آکادمی با تیمهای بزرگسال اطمینان حاصل کند.
مسئولیتهای دیگری که مدیر ورزشی بر عهده دارد، شامل مذاکرات قرارداد با بازیکنان و حفظ روابط قوی با آنها برای دستیابی به بهترین شرایط ممکن است.
توسعه جوانان یکی دیگر از حوزههای حیاتی است که مدیر ورزشی باید توجه ویژهای به آن داشته باشد. آکادمیهای باشگاهها نقشی کلیدی در انتقال بازیکنان جوان به تیم اصلی دارند و مدیر ورزشی باید مسیر این انتقال را تسهیل کند. این نه تنها میتواند رویاهای بازیکنان جوان را تحقق بخشد، بلکه در بلندمدت نیز میتواند به صرفهجویی در هزینههای باشگاه کمک کند.
مدیر ورزشی همچنین مسئول بهبود زیرساختهای ورزشی و امکانات باشگاه است. موفقیت هر تیم به امکانات مناسب وابسته است و مدیر ورزشی باید تلاش کند تا به بهترین شکل ممکن این بهبودها صورت پذیرد.
در نهایت، بودجهبندی و برنامهریزی مالی نیز بخش جداییناپذیر از وظایف مدیر ورزشی است. وی باید با کادر مالی باشگاه همکاری کند تا اطمینان حاصل شود که باشگاه در موقعیتی قوی برای فعالیت مؤثر در پنجرههای نقل و انتقالات قرار دارد. تصمیمات او باید همراستا با چشمانداز بلندمدت باشگاه باشد.
مثلا در باشگاهی مثل منچستریونایتد که اخیراً تغییرات مدیریتی داشته، سرجیم رتکلیف به عنوان مالک و رئیس هیأت مدیره باشگاه نقشی مشابه به احمد شهریاری در باشگاه استقلال دارد. مدیرعامل این تیم عمر برادا است که نقشی مشابه به فرشید سمیعی دارد اما این دو نفر تنها بر عملکرد کلی نظارت دارند و تمام مسئولیتهای تیم بر عهده دن اشورث به عنوان مدیر ورزشی تیم یونایتد است.
اشورث اخیراً آموریم را به عنوان سرمربی تیم بزرگسال معرفی کرد که تنها مسئولیت فنی و تمرین تیم برعهده اوست. آموریم در نقل و انتقالات تنها میتواند گزینههای پیشنهادی خود را به اشورث معرفی کند و 0 تا 100 مسئولیتهای خرید بر عهده اشورث است.
حال سؤال اصلی اینجاست، آمدن جباری به استقلال در مقطع فعلی آیا با همین اختیارات است؟
در نگاه اول شاید پاسخ مثبت به نظر برسد اما نکاتی است که نمیتوان به آن بیتوجه بود.
نکته اول اینکه باید دید مجتبی جباری تا چه اندازه اقتدار تصمیمگیری خواهد داشت و تا چه حدی در جریان تصمیمات این باشگاه اجازه ورود دارد. مثلاً در باشگاه پرسپولیس حسین بادامکی به عنوان مشاور ورزشی مشغول فعالیت است اما بر کسی پوشیده نیست که باز هم تصمیمات نهایی این باشگاه توسط رضا درویش گرفته میشود و بادامکی تنها میتواند به او مشاوره دهد در صورتی که در همه جای دنیا این روند برعکس است.
اگر جباری اقتدار و قدرت کافی داشته باشد، قطعاً دیگر شاهد جذب خودجوش بازیکنان بوسنایی و امثالهم در این باشگاه نخواهیم بود که براساس سلیقه شخصی عضو هیأت مدیره با آنها قرارداد امضا شود. این موضوع البته مستلزم آن است که نقش مدیر ورزشی توسط جباری و باشگاه استقلال به درستی اجرا شود و نه صرفاً یک پست و میز در محدوده کاغذها به او سپرده شود.
نکته بعدی اینکه مجتبی جباری برای اصلاح امور باشگاه استقلال نیازمند زمان است و این مسأله را باید در نظر گرفت که اکنون تیم استقلال با معضلی به نام سقف بودجه روبهرو است، بازیکنانش قرارداد دارند و حتی سرمربی تیم هم بدون نظر او انتخاب شده پس عملاً حضور جباری در مقطع کنونی خیلی نمیتواند تأثیری بر این تیم داشته باشد و برای مشاهده اثرات تصمیمات او باید حداقل تا نیم فصل صبوری کرد.
در نهایت حضور مدیر ورزشی در باشگاه بزرگی مانند استقلال را میتوان یک اتفاق مثبت ارزیابی کرد اما نباید فراموش کرد باید مسئولیتهای او نیز منطبق بر استانداردهای جهانی باشد تا شاید بتواند استقلال را از بحران کنونی رهایی دهد.