سردرگم، ناموفق و بدون دستاورد ملموس مثل گاریدو

یحیی کجایی که یادت بخیر!

محمد قراگزلو
روزنامه نگار


چهار بازی؛ دو باخت و دو تساوی. پرسپولیس هنوز در هیچ کدام از بازی‌های آسیایی‌اش برنده نبوده و در هر چهار بازی گل خورده و قبل از بازی‌های سه‌شنبه در رده نهم جدول قرار دارد. شاید برخی به شرایط مناسب این تیم در لیگ برتر اشاره کنند که با پیروزی در بازی عقب افتاده‌اش در سیرجان به صدر جدول خواهد رفت و می‌تواند ناکامی آسیایی را فعلاً بالانس کند اما واقعیت اینکه گاریدو از فوتبال اسپانیا و کشوری که بهترین فوتبال باشگاهی را دارد و برترین مربیان فوتبال اروپا را داشته به پرسپولیس آمده که چه چیزی ارائه دهد؟ مگر غیر از این است که پرسپولیس با سرمربی 700 هزار دلاری باید سطح فوتبال بالاتری نسبت به فصول قبلش ارائه دهد و در مسابقات بین‌المللی ضمن ارائه کیفیت برتر و مقابله با رقیبان قاره‌ای شرایط صعود را فراهم کند پس چرا این مربی هیچ دستاوردی در پرسپولیس نداشته که ملموس باشد؟
پرسپولیسی‌ها قبل از این و در بازی با پاختاکور و چند بازی لیگ برتری به زمین ناهموار اشاره می‌کردند و در برخی از دیدارها از موقعیت‌سوزی و بدشانسی حرف می‌زدند اما در دبی هم زمین خوب بود هم بیشتر خوش شانس بودند تا بدشانس چرا که با در نظر گرفتن موقعیت‌های خطرناک‌تر حریف احتمال شکست از پیروزی ضعیف‌تر بود. در عین حال باید در نظر داشت تمام مصدومان پرسپولیس هم برای این بازی برگشته بودند و اینطور نبود که دوری برخی بازیکنان تأثیرگذار عاملی برای توجیه این فوتبال پرانتقاد باشد.
حالا سؤال بزرگ اینجاست که چرا پرسپولیس گاریدو خوب فوتبال بازی نمی‌کند و نقایص بسیاری در فاز تهاجمی و تدافعی این تیم دیده می‌شود؟ اگر منصف باشیم باید این پرسش را مطرح کنیم که پرسپولیس غیر از بازی با الاهلی و تا حدودی السد- که در هر دو مسابقه شکست خورد- کدام نمایش درخشان و کم نقص را در بازی‌های این فصل خود ارائه داده؟
با همین نگاه منصفانه هم می‌توان به صراحت گفت این تیم حتی در روز پیروزی مقابل حریفانی مثل استقلال، آلومینیوم اراک، فولاد، شمس آذر و چادرملو نمایش بسیار پرنوسانی ارائه داد و با وجود آمار برتر روی کاغذ در بیشتر این مسابقات، شرایط تمام این بازی‌ها به گونه‌ای نزدیک پیش می‌رفت و ممکن بود پرسپولیس امتیاز از دست داده یا حتی بازنده باشد که تنها به خاطر تجربه بازیکنانش یا ساختار تدافعی منظم نسبت به برخی تیم‌های لیگ برتری امتیازهای مناسبی جمع کرد.
سؤال دوم را باید این‌گونه مطرح کرد که کدام بازیکن پرسپولیس تحت هدایت گاریدو پیشرفت کرده و فرم بهتری نسبت به فصل قبل یا فصول گذشته دارد؟ امید عالیشاه ستاره فصل قبل تیم هرگز شبیه بازیکن موفق پارسال نیست، امیری در سه بازی اخیر بشدت افت کرده و کارایی ندارد، میلاد محمدی بعد از یکی دو نمایش درخشان حالا یک بازیکن کاملاً متوسط است، پورعلی‌گنجی با بازیکن دو فصل قبل فاصله زیادی دارد، سروش همچنان پرانتقاد کار می‌کند، میلاد سرلک که انگار فوتبال یادش رفته، علی علیپور در خط آتش کاری از پیش نمی‌برد، عیسی بشدت سرخورده شده و تحت فشار ضعیف کار می‌کند، سعید صادقی که اصلاً از اسکواد تیم محو شده، فرشاد احمدزاده یک خرید کاملاً ناکارآمد بوده است، ژوائو هر روز ناامید کننده‌تر کار می‌کند و... .
گاریدو با تفکرات عجیبش و تغییرات متعدد ناشی از تداوم سردرگمی‌هایش، محمد خدابنده‌‎لو هافبک امیدوارکننده فصل قبل را تبدیل به بازیکنی کاملاً خنثی کرده و با شرایطی که برای یاسین سلمانی به وجود آورده باعث شده تا اصلاً فوتبال از یاد این استعداد جوان برود.
واقعیت ملموس بازی با الغرافه می‌گوید تیم پرسپولیس از یک نوع سردرگمی تاکتیکی رنج می‌برد. تیم گاریدو شل و وارفته است و هرگز نمی‌تواند برای مدتی قابل توجه حریف را تحت تأثیر بازی برتر خود قرار دهد. این تیم بشدت در موقعیت‌سازی ضعف دارد و با وجود مالکیت غالباً برتر، به سختی موقعیت گل می‌سازد. این تیم همچنین در سازمان دفاعی دچار ایرادهای اساسی است و به راحتی موقعیت می‌دهد و البته در نوک حمله از فرصت‌های اندک به دست آمده اصلاً استفاده نمی‌کند.
بطور خلاصه پرسپولیس در هر سه خط دفاع، هافبک و حمله ایرادهای اساسی دارد و گاریدو هر چقدر که بازیکن جابه‌جا می‌کند و هر کاری بلد است انجام می‌دهد، نه کیفیت فنی تیم بالا می‌رود نه به نتیجه مطلوب می‌انجامد تا به عملکرد و توانمندی او شک کنیم و یاد اشراف یحیی گل‌محمدی و کادرش به اسکواد خود، حریفان و شرایط کیفی آن تیم بیافتیم که با تیم گاریدو قابل مقایسه نبود.

جستجو
آرشیو تاریخی