هیچ نشانه‌ای از پیشرفت در کار رحمتی دیده نمی‌شود
هوادار در سراشیبی سقوط
وصال روحانی
روزنامه‌نگار
بزرگ‌ترین شگفتی فصل جاری لیگ برتر، لزوماً این نیست که تیم هوادار در 9 دیدارش حتی به یک برد هم نرسیده و به چهار تساوی و پنج شکست اکتفا کرده و موضوع تعجب‌برانگیزتر این است که خالق این نتایج و به‌واقع سرمربی تیم هنوز سر کار است و از پست خود خلع نشده است. این به معنای نفی ارزش‌های فنی سید‌مهدی رحمتی نیست. او در دوران بازیگری‌اش یک دروازه‌بان برجسته بود و در مقطع زمانی 25 ساله‌ای که از شروع قرن بیست‌و‌یکم می‌گذرد، فقط علیرضا بیرانوند در زمینه هنرهای سنگربانی با او برابری کرده است. رحمتی در مربیگری هم شروع خوبی داشت و در پدیده و سپس آلومینیوم، نتایج قابل‌قبولی کسب کرد اما وقتی فصل گذشته نساجی به او روی آورد تا با تکیه بر تجربیات بین‌المللی فراوانش، حضوری خوش در نخستین مرتبه شرکت در لیگ قهرمانان آسیا داشته باشد، کم آورد. رحمتی نه تنها در آسیا کارگشا نشد و تیم قائمشهری را به سرعت از صحنه خارج ساخت، بلکه در لیگ برتر ایران هم شاگردانش را به سوی دروازه‌های خروجی و سقوط به دسته‌ای پایین‌تر سوق داد. به‌واقع اگر نساجی در هشت هفته پایانی لیگ دست و دل از رحمتی نمی‌شست و یک‌بار دیگر دست نیاز به سوی ساکت الهامی دراز نمی‌کرد، تیم مازنی اینک لیگ یکی بود و جایی در لیگ برتر نمی‌داشت.
کم‌اثر و بدون وحدت رویه
رحمتی همان روند منفی را که در نساجی داشت، به لیگ امسال و به پست سرمربیگری هوادار هم بسط داده است. این تیم تهرانی که سه سال پیش با همت رضا عنایتی از لیگ یک به لیگ برتر ارتقای درجه یافت و در دو فصل نخست حضورش در این لیگ هم به هر نحوی بود، آبروداری کرد، در پایان یک‌سوم ابتدایی فصل جاری چنان ناامیدکننده و سرشار از ضعف بوده است که تعقیب‌کنندگان لیگ و دوستداران فوتبال در عجب‌اند چطور مدیران هوادار هیچ اقدامی برای تغییر دادن اوضاع ناگوارشان صورت نداده‌اند. این تیم در ازای 10 گل خورده فقط دو مرتبه دروازه رقبا را گشوده و به‌واقع در شش هفته نخست لیگ حتی یک گل هم نزده بود و هم‌اینک نیز با تفاضل گل منهای 8 به قعر جدول چسبیده است. بدتر و ناامیدکننده از هر چیز این نکته است که در روش بازی‌های اخیر هوادار و در فرم و شکل کارشان نیز کوچک‌ترین نشانه‌هایی از اینکه یک روند بهبودی در دست اجرا و این امر در شرف تکوین است، مشاهده و احساس نشده و هوادار همان‌قدر کم‌اثر، پراکنده، بدون وحدت رویه و فاقد هدفی روشن نشان می‌دهد که در بازی‌های قبلی رؤیت شده بود. به‌واقع سران هوادار باید تا این لحظه به این اجماع و نتیجه‌گیری بدیهی رسیده باشند که کادر فنی فعلی نمی‌تواند چیزی فراتر از این را برای‌شان به ارمغان بیاورد و در نتیجه هرچه زودتر این کادر را عوض کنند، به نفع‌شان خواهد بود. رویدادی که چون شکل نگرفت، حیرت پیرامون اوضاع این باشگاه را فزون‌تر و ابهامات موجود را دوچندان می‌سازد.
نکند هوادار صدرنشین است
ضروری است بیفزاییم خیبر در همین بازه زمانی به سه سرمربی متفاوت و جدید روی آورده و شمس‌آذر هم به‌تازگی سرمربی‌اش را عوض کرده است. مس رفسنجان سرمربی تازه‌ای را جانشین محرم نویدکیا کرده و حتی در استقلال هم سه بار سرمربی عوض شده است. تضاد شدید این موارد با آنچه در هوادار روی داده، این تصور و سؤال را به‌وجود آورده که نکند تصمیم‌گیرندگان این باشگاه جدول رده‌بندی را از پایین به بالا نگاه می‌کنند و گمان می‌برند که هوادار صدرنشین است!