بهانههای واهی برای توجیه یک سقوط واقعی
استقلال؛ دور از ساحل آرامش
وصال روحانـی
روزنامهنگار
استقلال برای سقوط فنی شگرف فصل جاری خود انواع بهانهها را آورده اما واقعیت امر این است که آنها همانی را درو کردهاند که کاشتهاند و اینکه سران این باشگاه همچنان میکوشند این کارنامه ضعیف را به هر چیز و هر کسی نسبت بدهند الا خودشان، نشانگر این است که نه قصد اصلاح ریشهای این امور را دارند و نه لزوماً قادر به انجام این کار هستند.
در این میان، جذب پیتسو موسیمانه مربی اهل آفریقای جنوبی، مهمترین اقدام مدیران استقلال برای حل مشکلات فنی فراوان آبیپوشان بوده اما از یک سو افتخارات موسیمانه عمدتاً در قاره سیاه حاصل آمده، ضمن اینکه او هیچ پیشینهای در فوتبال ایران ندارد و اطلاعاتش از فوتبال ما در کمترین حد ممکن است و زمان زیادی خواهد برد تا با این فضا آشنا شود. این در حالی است که باشگاههای بزرگ و پرمهره در همه جای دنیا، توقع بهرهگیری سریع را دارند و استقلال هم مستثنی از قاعده نیست. در نتیجه امکان دارد موسیمانه هم در اندک مدتی برکنار شود و استقلال با کمک او هم به جزیره آرامش و ساحل نجاتی نرسد که به آن چشم دارد.
هر کاری، زمانی دارد
استقلال برای توجیه ناکامیهای واقعی و متعددش در این فصل به هر وسیله در دسترس متوسل شده و انواع بهانههای واهی را آورده است. گاهی به مسائل داوری و نبودن VAR و زمانی هم به کیفیت بد اکثر زمینها توسل جسته که معضل همه تیمهاست و فقط مختص یک تیم نیست. از همه غیرواقعیتر زمانی بوده که استقلالیها به خریدهای ناکافی در ایام پیشفصل اشاره کردهاند، حال آنکه خریدهای تابستان امسالشان بهترین خریدهای آنان طی چند سال اخیر به شمار میآیند و تیمشان نهتنها کمبود مهره ندارد بلکه دچار مشکل ازدیاد نفرات برتر و به تبع آن نیمکتنشینی شماری قابل توجه از آنها در بازیهای متعددی در این فصل است. مدیران استقلال با اعتراف نکردن به خطاهای محاسباتی و تأخیر فراوانشان در برکناری جواد نکونام که دائماً ساز ناکوک میزد و هرگز مدیران استقلال را برنمیتافت، عملاً قصد مبرا ساختن خود از اشتباهات و کاستیهای موجود را داشتهاند و این را نپذیرفتهاند که هر اقدامی ازجمله تغییر کادرفنی تیم، زمان مناسب با خود را میطلبد. فرشید سمیعی و همکارانش باید همان فصل پیش که نکونام با مخالفخوانیهای دائمیاش خون علی خطیر را در شیشه کرد، میفهمیدند که همکاری مؤثر با این مربی هدفی بشدت دور از دسترس است و در نتیجه بهتر آن است که برکناری او هر چه سریعتر صورت پذیرد.
نزدیک به غیرممکن
اگر استقلال، چه با موسیمانه و چه هر فرد دیگری در تابستان به توافق میرسید، وقت کافی داشت تا با تیمش و نفرات آن هر چه بیشتر کار کند و به آشنایی لازم با هر یک از آنها برسد و بتواند طرحهایی را بریزد که برای آنان قابل اجراتر و موفقتر است. امروز اما موسیمانه مجبور است بدون هیچ مقدمهای وارد عرصه لیگ داخلی و البته لیگ نخبگان آسیا شود و به گونهای عمل کند که تیمش نتایجی بهتر از دوران نکونام و بختیاریزاده بگیرد و چون او هنوز سوار کار نشده و هیچ وقوفی بر زوایای متعدد و پیچیده مسئولیت جدیدش ندارد، رسیدن به این هدف برای او چیزی است که اگر غیرممکن نباشد، چندان هم از آن دور نیست. به اینها بیفزایید مبحث بسیار مهم فرمولهای عجیب و غریبی را که برای کسب موفقیت در لیگ ایران به آن نیاز است و همچنین حاشیههای مضری را که از سر و روی لیگ بالا میرود و غلبه بر آنها کار هر کسی نیست.
به دشمن بیرونی هیچ نیازی نیست
مهمتر از همه این است که استقلالیها بپذیرند و اعتراف کنند که همه وقایع منفی امسال و البته سال پیششان محصول سوءمدیریت خود آنهاست و هیچکس توطئهای علیه آنها نکرده است. این باشگاه از درون آنچنان نامتحد و پرمسأله و دارای تفرق آراست که برای زمین خوردن آن به دشمن بیرونی هیچ نیازی نیست.