هویتی که با پول گم شد

بارسلونا، بازگشت به ریشه‌ها

سیدعلی بلند نظر
روزنامه‌نگار


وقتی هواداران فوتبال به ویرانگری بارسلونا فکر می‌کنند اولین چیزی که به ذهن‌شان می‌آید، لاماسیا است؛ شاید بزرگترین سیستم آکادمی که در فوتبال مدرن وجود داشته است. دارنده پنج عنوان قهرمانی اروپا سال به سال دو یا سه استعداد از آکادمی به تیم اول خود اضافه می‌کند، امثال پائو کوبارسی، پدری و گاوی که جایزه پسر طلایی را برده‌اند و البته، 17 ساله شگفت‌انگیز، لامینه یامال نمونه‌های سال‌های اخیر هستند.
 
خریدهای ناموفق
چند سال سوءمدیریت مالی و ضعف تصمیم‌گیری در جذب باعث شد باشگاه کاتالان هویتش را گم کند. استراتژی استفاده از بازیکنان خودساخته در آکادمی یعنی آن چیزی که همیشه در بارسلونا دیده بودیم، هفت هشت سال قبل تغییر کرد و در فصل 2017-2016 عثمان دمبله و فیلیپ کوتینیو را به ترتیب از بوروسیادورتموند و لیورپول با مبلغ روی هم 270‌میلیون یورو آوردند. هیچ یک از این دو موفق نبودند و بارسلونا به این نتیجه رسید که با اعتماد به جوانانش بهتر نتیجه می‌گیرد.
باشگاه مجبور شده به ریشه‌هایش برگردد و به بازیکنان جوان و آینده‌دار در اختیارش اعتماد کند و با یک مربی با تفکرات هجومی مثل هانسی فلیک که پیش از این سابقه پیشرفت دادن بازیکنی مثل جمال موسیالا را در بایرن‌مونیخ دارد، آینده برای بارسلونا روشن است.
غنای استعدادها در این تیم بارسلونا رشک‌برانگیز است و با عملکردی که تا اینجای فصل از خود نشان داده‌اند، بالاخره به جایگاهی رسیده‌اند که می‌توانند با بزرگان اروپا رقابت کنند. در مورد تیمی که هر شش بازی ابتدایی‌اش در این فصل لالیگا را با پسرانی مثل یامال و پدری برده، باید گفت که به ثبات رسیده است.
 
نقل و انتقالات کمرنگ
تنها خرید بزرگ بارسلونا در تابستان دنی اولمو بود که با 60میلیون یورو خریداری شد و البته او هم در لاماسیا رشد کرده. این هافبک خلاق به سرعت خودش را نشان داد و در سه بازی سه گل برای تیمش زده به خط حمله بارسلونا اضافه شده که یکی از ترسناک‌ترین و روی فرم‌ترین‌ها در اروپا است. بارسلونا در شروع خیره‌کننده خود 22 گل زده و تنها پنج گل خورده است.
 
تاکتیک‌های فلیک
تاکتیک‌های فلیک هم در روانی بازی بارسلونا مؤثر بوده همان‌طور که در برد 5 بر یک این هفته مقابل ویارئال دیده شد. در بارسلونا بازیکنان کناری خیلی راحت به وسط می‌آیند، موقعیت ایجاد می‌کنند و به صورت موقت حلقه اتصال هافبک‌ها و مهاجمان می‌شوند، مدافعان را از پست‌های خود خارج می‌کنند و فضا برای رسیدن بازیکنان هم‌تیمی ایجاد می‌شود.
مثلا رافینیا خودش را می‌رساند، دو مدافع را مشغول می‌کند و فضا برای کاسادو فراهم می‌شود که می‌تواند از جهات مختلف به دروازه حریف نزدیک شود. این سیال بودن در بازی و آزادی دادن به بازیکنان خلاق عامل مهمی است برای اینکه بازیکنان جوانی مثل یامال روی بازی اثر بگذارند و خودشان را نشان دهند. این کاملاً متفاوت است با شیوه‌ای که مربی قبلی، ژاوی در تیم اجرا کرده بود.
فلیک این شیوه را در تیم قبلی خود اجرا کرده بود وقتی با بایرن مونیخ، بارسلونا با لیونل مسی و لوییس سوارز را 8 بر 2 در هم کوبید. این نمونه تیم فلیک است که با ابزارهای لازم می‌تواند بر هر حریفی غالب باشد. او در بایرن‌مونیخ بهترین میزان پیروزی در تاریخ باشگاه را به نام خود ثبت کرد و 83درصد بازی‌هایش را برد ضمن اینکه تیم او به طور متوسط سه گل زد.

 

اعتماد به مربی

بارسلونا کسی را روی نیمکت می‌خواست که به بازیکنان راه بدهد، کسی که باور را دوباره به هواداران برگرداند و به نظر می‌رسد فلیک همان است که دنبالش بودند. او از بازی دادن به جوان‌ها وحشت ندارد و به اصولش پایبند است، بازیکنان هم با اعتماد مربی به سرعت رشد می‌کنند. فلیک در دو سال کار و در حالی که استعدادهای شگرفی را می‌پرورید، هفت قهرمانی به دست آورد از جمله قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا. مسی، ژاوی، آندرس اینیستا، کارلوس پویول، پپ گواردیولا، سسک فابرگاس و خیلی بازیکنان در کلاس جهانی از لاماسیا کارشان را شروع کرده‌اند و میراث‌دار بارسلونا شده‌اند. باید دید آیا این تیم با شکل جدید که پر از بازیکنان جوان است، می‌تواند موفقیت‌های خودش را به دست آورد و بارسلونا را به جایی برگرداند که به آن متعلق است؟ نشانه‌های اولیه می‌گویند، بله.

جستجو
آرشیو تاریخی