وقتی پیشرفت فوتبال آسیا را نادیده میگیریم
خواب ترسناک
حامد جیرودی
روزنامهنگار
پیروزی سخت تیم ملی مقابل قرقیزستان با حساب یک بر صفر، نتیجهای بود که علاقهمندان به فوتبال ایران انتظار آن را نداشتند و امیدوار بودند شاگردان امیر قلعهنویی به برد پرگل و بهتری دست پیدا کنند اما این اتفاق نیفتاد تا شعار حیا کن رها کن برای ژنرال از سوی سکوهای ورزشگاه فولاد شهر به گوش برسد. با این حال این نتیجه در شرایطی کسب شد که در سایر بازیهای مرحله مقدماتی جام جهانی 2026 در قاره آسیا هم نتایج غیرمنتظرهای رقم خورده است.
به غیر از ژاپن که با نتیجه پرگل 7 بر صفر، چین تحت هدایت برانکو ایوانکوویچ را درهم کوبید، بحرین در خانه استرالیا یک بر صفر این تیم را شکست داد، کره جنوبی با تساوی بدون گل برابر فلسطین متوقف شد، قطر قهرمان جام ملتهای آسیا 2023 در خانهاش با نتیجه 3-1 به حریف بعدی ما یعنی امارات باخت و عربستان هم در خانهاش با تساوی 1-1 مقابل اندونزی متوقف شد.
این نتایج نشان میدهد که بیتردید، سطح تیمهای فوتبال آسیا به هم نزدیک شده و تیمهای مدعی و سنتی قاره کهن، به هیچ عنوان نمیتوانند خود را از پیش برنده بدانند و چه بسا اگر تیم ملی روی یکی دو موقعیت خطرناک قرقیزها خوششانس نبود و علیرضا بیرانوند موقعیت حریف را دفع نمیکرد، ممکن بود بازی مقابل تیم یکصد و دوم ردهبندی فیفا نتیجه دیگری داشته باشد.
چنین نتایجی را از منظر دیگری هم میتوان نگاه کرد و آن این است که به نظر میرسد فوتبال ایران در خوابی خرگوشی فرو رفته و در باد رنکینگ آسیایی، آمار بردهای تیم ملی و داشتن لژیونر در کشورهای مختلف خوابیده است اما اگر به عمق ماجرا نگاه کنیم، میبینیم که واقعیت چیز دیگری است.
اگرچه این یک واقعیت غیرقابل کتمان است که از لحاظ سختافزاری و داشتن امکانات بسیار عقب هستیم و این موضوع در بسیاری از اوقات همانند مقایسه چمن ورزشگاه فولادشهر و ورزشگاه کربلا ثابت شده ولی حقیقت این است که تیمهای باشگاهی ما در آسیا هم حرفی برای گفتن ندارند و تیم ملی هم نتوانسته از لحاظ فنی هواداران را دلخوش کند. کشیده شدن کار به ضربات پنالتی برابر سوریه و باخت به قطر در جام ملتها، تساوی بدون گل برابر ازبکستان در تهران و برد خفیف برابر قرقیزستان نتوانسته رضایت علاقهمندان به فوتبال را جلب کند.
در بحث بازیکنان هم اگر پیوستن جذاب مهدی طارمی به اینتر را کنار بگذاریم، کدام خبر خوب از سوی لژیونرها منتشر شده است؟ رفتن سردار آزمون از بایرلورکوزن و رم به شبابالاهلی یا تیم نداشتن علیرضا جهانبخش و سامان قدوس؟ این بازیکنان در شرایطی برای ایران به میدان رفتند که محمدجواد حسیننژاد و سعید سحرخیزان با وجود درخشش در تیمهای خود در روسیه، جایی در اردوی تیم ملی نداشتند اما ابوالفضل جلالی که مدتها مصدوم بود و تنها 30 دقیقه در بازی آخر استقلال بازی کرد، به تیم ملی دعوت شد یا علی نعمتی که در سه فصل بازی برای پرسپولیس رنگ تیم ملی را ندید ولی با سه هفته پوشیدن پیراهن فولاد، ملیپوش شده است. این در حالی است که احمد نوراللهی در الوحده همچنان با گل و پاس گل میدرخشد اما همچنان مغضوب کادرفنی تیم ملی است و قلعهنویی در شرایطی از شیب ملایم جوانگرایی در تیم ملی حرف میزند که رامین رضاییان که یکی از آمادهترین بازیکنان فوتبال ایران به شمار میرود، مدتی است جایی در تیم ملی ندارد.
این تناقضها نشان میدهد که با وجود نزدیک شدن تیمهای آسیایی بههم، غیرقابل پیشبینی بودن فوتبال و نبودن امکانات که بسیار مهم است، باز هم جزئیات دیگری وجود دارد که اگر به آنها توجه نشود، حریفانی مانند قرقیزستان مانند قرقی از فوتبال ما عبور میکنند.