در حافظه موقت ذخیره شد...
تاوان کلان بیرو
علی بیرو البته در دو فصل گذشته و بخصوص در لیگ بیستوسوم فوتبال کشور بعضی اشتباهات بد را مرتکب شد و برخی گلهایی که خورد، در فصول درخشانتر وی و در 5-6 سال نخست عضویت او در جمع قرمزهای تهرانی هرگز در عملکرد وی مشاهده نشده بود. با وجود این بیرانوند هنوز میتواند به لطف تجربه بیکران و قوه مدیریتش در اتفاقات داخل میدان تیم خود را به سوی پیروزی نهایی در میدانهای مهم و تورنمنتهای مختلف منجمله لیگ داخلی سوق بدهد و یک عامل روحیهبخش طراز اول برای یارانش در روزهای سخت باشد. ایامی که حوادث نامساعد و نامرادیهای روزگار تیم وی را از صدر جدول دور کرده باشد و برای بازگشت به چنان نقطهای نیاز به وارد شدن یک تلنگر روحی شدید به یاران او باشد تا از غفلت بیرون آیند و هرچه دارند، رو کنند و از ناممکنها، ممکن سازند.
حرفهای برخی منتقدان علی بیرو مبنی بر اینکه وی دیگر همان دروازهبان «قدرقدرت» گذشته نیست و حسین حسینی و پیام نیازمند شانه به شانه میسایند و برخلاف گذشته دورتر 30 تا 40 درصد از او ضعیفتر نیستند، آنقدرها هم حرف بیقاعدهای نیست و از واقعیت فاصله چندانی ندارد. با این حال و به شهادت آنچه در دو فصل گذشته لیگ برتر مشاهده شد، هر موقع که پرسپولیس به دستانداز افتاد و در کورس قهرمانی پشتسر سپاهان و استقلال قرار گرفت، این بیرانوند بود که با کارهای انگیزشی خود و حرفهای اطمینانبخش به یاران خود روحیهای بزرگ بخشید و آنها را به پیمودن ادامه راه امیدوار کرد. نقش بیرانوند در این مراحل و مقاطع بسیار بیشتر از یک همبازی و حتی در سطح مربیان و مدیران باشگاه بود، زیرا در شرایطی تیم خود را با حرفهای تحریککنندهاش از غفلت مبرا و سلاح سختکوشی مجهز ساخت که شاید کادر فنی و گروه مدیریتی باشگاه هم از جبران مافات قطع امید کرده بودند و خوشبینی چندانی به فرجام نهایی تیم خود در گردنههای انتهایی لیگ نداشتند. در آن روزهای دشوار و سرشار از دغدغه و تنش این فقط بیرانوند بود که مکرراً به یارانش هشدار میداد که هنوز تا پایان مسابقات زمانی قابلتوجه و راهی دراز مانده و بنابراین نباید ناامید شد و باید تا آخرین لحظه جنگید و منتظر لغزش حریفان ماند و وقتی این اتفاق افتاد، حداکثر بهرهگیری از آن را در راه بازگشت به صدر جدول و کسب مجدد عنوان قهرمانی انجام داد. این اتفاقی است که دقیقاً در هفتههای پایانی لیگ در هر دو فصل گذشته روی داد و بیرانوند مهندس طراح آن و عامل اصلی اجرایش بود، به پای چنین دروازهبانی باید طلای ناب ریخت و نه هر مروارید و گوهر معمولی و در دسترس را زیرا «طلای تمامعیار» تنها ملاک و وسیله لمس و درک ارزشهای فوقالعاده اوست.