شوی جدید عابربانک تبریزیها
زنوزی روی دنده چپ
جواد رستم زاده
خبرنگار
تراکتورسازی مثل همیشه در این فصل هم بدون هیچ جام و افتخاری فصل را با حذف شدن در جام حذفی به پایان رساند. بیجامی تیتیها در این چندسال درحالی رقم خورده است که زنوزی به عنوان داعیهدار اداره خصوصی باشگاه بزرگ تبریز پروژههایش یکی پس از دیگری در این سالها شکست خورده است. تنها قهرمانی این تیم در جام حذفی سال ۹۹ به واقع هرگز در اندازههای هزینههای سرسامآوری که زنوزی به درست یا به غلط در تیمش انجام میداد، نبود. او به سان همه مولتیمیلیاردرهای دنیا خوابهای قهرمانیهای پیدرپی میدید و هر سال برای ماندن در بورس اخبار به شکارهای بزرگ در فصل نقلوانتقالات مبادرت میکرد. تعداد مربی و بازیکن خارجی و لژیونری که او توانست به ایران و تبریز بیاورد، تاریخی بود. پاکو خمس با آن کارنامه و آن امیدواری که به هنر و تجربهاش در سرمربیگری، آخرین نمونه این ریختوپاشها بود. او حالا دلش از نامهربانی تیتیها در اعتراض به ناکامیها به درد آمده و اعلام کرده دیگر تیمداری نخواهد کرد. او ابتدا در گسترش فولاد تبریز مزه تیمداری در فوتبال ایران را چشید و بعد به سراغ ماشینسازی رفت و آخر هم وارد چرخه مالکیت باشگاه قدیمی تراکتور شد. اینکه او چگونه و چرا وارد این وادی شد و از این همه هزینه چه عایدش شد، اطلاعاتی در دست نیست اما اینکه او بهواسطه چپ پرش هر کاری در فوتبال تبریز کرد چند سؤال را به وجود میآورد؟ اول اینکه او با ان همه خریدهای بزرگ چطور ریشه به تیشه بازیکنان و استعدادهای بومی تراکتور زد؟ دوم اینکه پولهای هزینه شده او در تراکتور چقدر تمیز و شسته و رفته بود؟ سوم اینکه آیا او واقعاً از محبوبیت و مشهوریت دل میکند و به صنعت خودش مشغول میشود یا فعلاً برای رهایی از گیوتین انتقادات و تهمتهاست که برای ادامه تیمداری عشوه میآید؟ چون تا امروز او نشان داده برای ماندن در فوتبال هزینه کردن برایش مانع جدی نیست و حتی ناراحتی هواداران از ناکامی برایش در مرحله دوم ماجراست. با این حال امیدواریم با این شرایط اقتصادی سخت و نبود سرمایهگذار، زنوزی بنا به هر دلیلی پای فوتبال تبریز بایستد تا فوتبال شمالغرب کشور هم به سرنوشت شمالشرق دچار نشود.