در حافظه موقت ذخیره شد...
ایمان دارم که مدال المپیک لسآنجلس را میگیرم
اسماعیلی: بهخاطر آسم به سراغ بوکس آمدم
امیر اسماعیلی بوکسور 18 ساله تیم جوانان در رینگ قهرمانی آسیا طلا را از دهان شیر بیرون کشید. درحالی که همیشه کار بوکسورهای ما مقابل ازبکستان به اما و اگر میافتد او قهرمان جهان را در 3 راند در هم کوبید تا بر بام آسیا بایستد. اسماعیلی که اصلاً میانه خوبی با بوکس نداشته است، بهخاطر آسم سراغ این رشته آمده اما عشق او را پایبند کرده است. حالا به گفته خودش تازه اول راه است و میرسد روزی که با گرفتن اولین مدال المپیک، تاریخ را در آغوش بکشد.
۳سال بود هدفم گرفتن این مدال طلا بود و نمیشد، امسال از نظر بدنی و روحی خیلی آماده بودم و وقتش رسیده بود که بالاخره آن را بگیرم.
چگونه استرس خودت را قبل از فینال با بوکسور قدرتمند ازبکستان کنترل کردی؟
به هرحال اولین فینال من بود و استرس زیادی مقابل این حریف قهرمان جهان داشتم اما سپهوند مربی تیم ملی که خودش هم از قهرمانان بزرگ این رشته و الگوی من بوده تشویقم کرد و گفت آن بالا خبری نیست و وقتی به داخل رینگ بروی میفهمی که سادهتر از آن چیزی است که فکرش را میکنی، با همین دیدگاه به رینگ رفتم و واقعاً مبارزه مقابل بوکسور ازبک راحتتر از چیزی بود که فکرش را میکردم.
قهرمانی آسیا در ۱۸ سالگی چه حسی دارد؟
گرفتن این مدال حس خوبی داشت اما خیلی هم بابت آن خوشحال نیستم، چون این تازه شروع ماجرای من است.هدف من المپیک و موفقیت در بوکس حرفهای است اما خوشحالم که توانستم پدرو مادرم را خوشحال کنم.
چه چیز بوکس تو را جذب کرد؟
من اصلاً از بوکس خوشم نمیآمد ولی از بچگی آسم داشتم و به پیشنهاد دکتر برای تقویت تنفسم مجبور شدم به سراغ این رشته بروم. اوایل نمیتوانستم تمرین کنم و با توجه به نفستنگی خیلی برایم سخت بود اما با تشویق مربیام بعد از مدتی عاشقش شدم و همه چیز برایم جدی شد، حالا هم ۲، ۳ سالی است که بیماریام برطرف شده است.
مثل همه بوکسورها الگوی تو هم محمدعلی کلی است؟
محمدعلی کلی الگوی من است و همیشه فیلمهایش را میبینم. او از همه چیز بهخاطر بوکس دست کشید و تمام زندگیاش این رشته بود که خیلی برایم جالب است.
در آینده بیشتر اسمت را خواهیم شنید؟
قطعاً سهمیه المپیک لسآنجلس و پشت بندش اولین مدال تاریخ بوکس در المپیک را برای ایران خواهم گرفت. همچنین میخواهم در بوکس حرفهای به جایگاهی برسم که همه من را بشناسند، خودم را باور دارم و میدانم که چنین روزهایی میرسد.