باشگاه‌های غیرفرهنگی و انتظارات فرهنگی

آب از سرچشمه گل‌آلود است!

فرهنگ و ورزش

حجت‌الاسلام علی تبریزی

 حدود ۱۰ سال قبل با جمعی از دوستان فرهیخته و بعضاً صاحب فرهنگ و ادب برای تماشای بازی سپاهان و پرسپولیس به ورزشگاه آزادی رفتیم. در میانه بازی فحاشی از سوی هر دو طرف شروع شد، یکی از این سمت و دوتا از آن طرف. آنقدر جو بی‌فرهنگی غالب و همه‌گیر بود که در کمال ناباوری دیدم دوستان بنده هم با خیل جمعیت همراه شده‌اند و فحش‌هایی را نثار طرف مقابل می‌کنند! من که می‌دانستم بعد از بازی پشیمانی و شرمندگی سراغشان می‌آید از مهلکه دور شدم و بعد از دقایقی برگشتم؛ گویی اصلاً ندیدم و نشنیدم چه‌ها گفتند. این وضعیت ورزشگاه‌های ما از قدیم تاکنون بوده و هست. اینکه امروز می‌شنویم یک هوادار مسن از سر نادانی و هیجان، کلامی بر زبان جاری کرده چیز عجیب و غریبی نیست!
عجیب‌تر این است که همه ارکان ورزشی از بازیکن و باشگاه گرفته تا وزیر و وکیل گریبان چاک کرده‌اند که‌، ای داد و ای بیداد که فرهنگ در ورزشگاه‌ها لکه‌دار شده. اما آقایان، کدام فرهنگ!؟ اصلاً این عزیزان چندبار بین تماشاگران رفته‌اند و حرف‌هایشان را شنیده‌اند؟ مگر قبل از ورود بانوان اوضاع فرهنگی و اخلاقی سکوها را سر و سامان داده‌ایم که حالا انتظار دیگری داریم؟ سال‌هاست نقل و نبات الفاظ رایج روی سکوهای ورزشگاه‌ها فحاشی‌های رکیک بوده و هست و این جملات اخیر در بین آنها گم است.
فقط این یکی رسانه‌ای شده‌ و آنها خیر. وقتی باشگاه‌های ما اعم از مدیران، مربیان و بازیکنان همه رفتارهایشان عاری از فرهنگ‌ و ادب است، چه انتظار بیهوده‌ای از هوادار نگون‌بخت داریم؟ باشگاه‌ها اگر یک‌دهم وقت و انرژی را که صرف بیانیه نوشتن می‌کنند، به فرهنگ‌سازی و ساماندهی کانون‌های هواداری اختصاص می‌دادند، امروز اوضاع این‌گونه نبود. به‌جای اینکه جوالدوزهایمان را در تن این هوادر پیرمرد فرو کنیم، یک سوزن هم به خودمان بزنیم! جملات او انعکاس رفتار باشگاه‌های غیرفرهنگی ماست و چه زیبا گفته‌اند: آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن آینه شکستن خطاست! عطار نیشابوری می‌نویسد، یکی از اهل ادب نزد حاکم رسید، حاکم گفت پندی ده مرا، آن صاحب فضل گفت «تو چشمه‌ای و یارانت جوی‌ها. اگر چشمه روشن شد، تیرگی جوی‌ها اصلاح شود، اما اگر چشمه تاریک بود به روشنی جوی امیدی نبود!»
جستجو
آرشیو تاریخی