1402 بــــه رنـــگ آبــــی
حمیدرضا عرب
روزنامهنگار
استقلال یک سال پرماجرای دیگر را پشت سرگذاشت. سالی که از جام خبری نبود. آبیها دو جام حذفی را از دست دادند-یکی با مربیگری ساپینتو و یکی با مربیگری نکونام- و جام لیگ هم در ماههای آغازین سالجاری از کف رفت تا یکی از تلخترین دوران را به لحاظ عملکرد تجربه کنند. سالی که از راه خواهد رسید برای استقلال پرماجرا و پر از معما خواهد بود. شاید استقلال با جواد نکونام بتواند روی ناکامیهایی که در سال گذشته رقم خورد سرپوش بگذارد و تمام خاطرات تلخ خود را از ذهن هوادارانش پاک کند. نقش جواد نکونام و علی خطیر در رساندن استقلال به قله بسیار پررنگ است. به هرحال در سالی که گذشت استقلال بالا و پایین بسیاری را تجربه کرد و چهرههای متعددی از این باشگاه به جا ماند.
ریکاردو ساپینتو
جدایی ریکاردو ساپینتو درست از زمانی کلید خورد که او در فینال جام حذفی نیز به رقیب سنتی آبیها باخت و جام حذفی را نیز پیامد جام لیگ از کف داد. گرچه ساپینتو توانسته بود در فینال سوپر جام به قهرمانی دست یابد اما شکستهای سریالی او در جامهای مهمتر موجب شد بلافاصله از سوی مدیران وقت عزل شود. ساپینتو در طول دوران حضورش در استقلال هرگز مربی آرامی نبود. او به کرات به دلیل اعتراضهای تند به داوران از حضور روی نیمکت استقلال محروم شد تا خاطرات خوشی را از حضورش در استقلال در ذهن هواداران این باشگاه به یادگار نگذارد. به واقع این سرمربی پرتغالی از لحاظ اخلاقی در شأن باشگاه پرهواداری همچون استقلال نبود و در مرکز تنشهای بسیاری قرار داشت. شاید اگر ساپینتو دستکم یک جام مهم به دست میآورد در استقلال باقی میماند اما همه چیز دست به دست هم داد تا او در ماههای آغازین سالی که گذشت از استقلال کنار برود و به عنوان یکی از مهمترین چهرههای سال 1402 در اردوگاه آبی لقب داده شود.
علی سامره
سرپرست تیم استقلال در سالی که گذشت یک چهره ویژه بود. سامره بعد از سالها دوری از این باشگاه بازگشت خود را با حضور روی نیمکت و در قامت سرپرست اعلام کرد. او جانشین بیژن طاهری شده بود اما سامره که در میان هواداران استقلال چهره بسیار محبوبی محسوب میشود، دوام آنچنانی در این پست نداشت و به سبب چالشهای عمیقی که با نکونام داشت و تنها از سوی خطیر حمایت میشد، ناچار به ترک تیم و استعفا از سمت خود شد. سامره صحبت آنچنانی درباره دلیل جدایی خود از استقلال نکرد اما آنجا که او اعلام کرد از سوی نکونام به جایگاه سرپرستی تیم استقلال توهین شده، بسیار تأملبرانگیز بود. شاید اگر نکونام نتواند در فصل جاری با استقلال به قهرمانی دست یابد خیلیها سراغ سامره بروند تا او صحبتهای تکمیلی خود درباره آقای سرمربی را به زبان بیاورد. شاید هم سامره رازهایش را مهر و موم کرده و برای همیشه این موضوع را مخفی نگه دارد و درباره آنچه در آن جلسه کذایی با نکونام تجربه کرد، حرفی به میان نیاورد.
علی خطیر
معاون سابق استقلال که در دوران مدیریت فتحی نامی برای خود دست و پا کرده بود، سرانجام به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال برگزیده شد. خطیر در تمام دوران مدیریتش در بخشهای معاونت باشگاهها آرزوی مدیرعاملی در باشگاه استقلال را داشت که در فصل بیست و سوم به خواسته خود رسید و توانست صندلی مهمی را در باشگاه استقلال مال خود کند. خطیر برخلاف انتظارات در نقل و انتقالات پیشفصل تحرک آنچنانی از خود به خرج نداد تا همین سیاست منجر به آغاز اختلافهای عمیق میان او و نکونام شود. خطیر در همه روزهایی که به عنوان مدیر در باشگاه استقلال به فعالیت پرداخت اعتقاد داشته که تیم کنونی از عیار مناسبی برخوردار است و همین خریدها برای موفقیت کفایت میکند درحالی که نکونام نظر دیگری دارد و تا روزهای پایانی سال تصمیمات علی خطیر را بارها و بارها مورد نقد قرار داد. با این حال خطیر در تلاش است با همین وضعیت خودش را به ایستگاه پایانی لیگ برساند تا شاید همین تیم که به اعتقاد نکونام نصفه و نیمه بسته شده به قهرمانی دست یابد تا یک فصل دیگر فرصت مدیریت در باشگاه استقلال را داشته باشد.
حجت کریمی
حجت کریمی بعد از جدایی علی فتحاللهزاده از سوی مسئولان وقت به عنوان سرپرست موقت برگزیده شد تا شاید به اوضاع این باشگاه سروسامان دهد. تنها کار بزرگ کریمی پرداخت بدهی استراماچونی بود تا پنجره نقلوانتقالات استقلال باز شود و این باشگاه بتواند در نقل و انتقالات پیشفصل به فعالیت بپردازد. هر چند که در فرایند حذف استقلال از آسیا او نیز به همراه فتحاللهزاده مقصر شناخته میشد و عضوی از هیأت مدیره این باشگاه بود اما به هرحال پرداخت بدهی استراماچونی خدشه وارده به کارنامه او را تا حدی تعدیل کرد. کریمی بعد از اینکه حکم سرمربیگری نکونام را در استقلال امضا کرد، عمیقاً در تلاش بود که با جذب علیرضا بیرانوند جایگاه خود را در این باشگاه سفت و محکم کند، اما تلاش آقای مدیر هرگز به سرانجام نرسید و او بشدت میان هواداران استقلال مورد نقد قرار گرفت. شاید اگر کریمی هیچ گاه وارد بازی جذب بیرانوند نمیشد، میتوانست شانس مدیریت در باشگاه استقلال را داشته باشد اما استراتژی نامناسب برنامههای آقای مدیر را برهم زد.
جواد نکونام
جدایی ساپینتو از استقلال باعث شد تا حجت کریمی باب مذاکره با نکونام را باز کند. درعین حال نیز مذاکراتی با محمد ربیعی شد و مدیران استقلال که دچار یک سردرگمی شدید شده بودند، این مربی را هم زیر نظر داشتند. از سوی دیگر برخی مربیان خارجی نیز مد نظر باشگاه استقلال بودند و حتی مربی پیری به نام لوپز طی یک سفر یک روزه به ایران آمد و در باشگاه استقلال هم حاضر شد و دیداری با کریمی داشت اما در نهایت باشگاه استقلال توانست مجوز حضور جواد نکونام را بگیرد و این مربی را که بشدت از سوی هواداران حمایت میشد را به عنوان مرد اول نیمکت خود انتخاب کند. نکونام در همه روزهایی که باشگاه در حال رایزنی بود، سیاست سکوت را در پیش گرفته بود تا در فضایی آرام به آرزوی دوران کودکی خود برسد و در نهایت در روزهای آغازین خرداد ماه و در حالی که استقلال در نقل و انتقالات پیشفصل به واسطه از دست دادن ستارهها شکست خورده بود، سکان هدایت آبیها را در دست گرفت. نکونام البته خوب میداند که اگر در این باشگاه به نتیجه مطلوب نرسد، باید خیلی زود با صندلی آرزوهایش خداحافظی کند. به همین دلیل او باید تک فرصت باقی مانده برای رسیدن به جام را در لیگ برتر عمیقاً جدی بگیرد و در بازیهای باقی مانده خوشفکر باشد.
سیدحسین حسینی
نگاهی گذرا به اتفاقات نقل و انتقالات پیشفصل به خوبی آشکار میکند که چه فضای یاسآور و ناامید کنندهای برای شماره یک استقلال حاکم بود. عملکرد پرفراز و نشیب آقای دروازهبان در فصل بیست و دوم به اینجا ختم شد که کریمی باب مذاکره با بیرانوند را باز کرد تا شاید شماره یک سرخها را به دست آورد. این فرایند گرچه با ناکامی تمام شد و دست کریمی هرگز به بیرو نرسید، اما لطمه بسیاری به اعتبار دروازهبان استقلال زد و او را پیش از شروع فصل در یک فضای پرفشار قرار داد. حسینی درحالی که پیشبینی میشد فصل خوبی را پیش رو نداشته باشد، اما با کاهش دستمزدش به استقلال برگشت و آغاز امیدوارکنندهای با تیمش داشت و موفق شد دوباره اعتمادها را به سمت و سوی خود جلب کند و تبدیل به یک گزینه مطلوب شود. حتی او به نقطهای رسید که هواداران ناراضی در صفحات استقلالی به مدح و ستایشش پرداختند تا روشن شود، حسینی گرچه همراه استقلال از جام حذفی کنار رفت اما عمیقاً دوست دارد که راهش با استقلال در فصل جاری به یک جام دیگر در لیگ برتر ختم شود تا او درکنار طالبلو دو عنوان قهرمانی در لیگ برتر را درکارنامه کاریاش در استقلال به ثبت برساند.
روزبه چشمی
سال 1402 برای روزبه چشمی نیز به مانند همه استقلالیها بدون جام به پایان رسید اما این بازیکن همواره یار و یاور تیمش بود و در عرصههای گوناگون نهایت تلاشش را برای استقلال انجام داد. بیشک اگر بخواهیم یکی از چهرههای مهم استقلال در سالی که گذشت را نام ببریم باید انگشت بگذاریم روی نام این بازیکن؛ روزبه چشمی در سال 1402 بازیکن مهمی برای استقلال بود و علاوه بر اینکه در جام ملتهای آسیا نیز به یکی از مردان قابل اتکا تبدیل شد، در لیگ نیز برای استقلال یک موهبت بزرگ محسوب شد. مهمترین برش از کارنامه چشمی به شوتی مربوط میشود که او در بازی با سپاهان به ثمر رساند و از فاصله دور دروازه این تیم را گشود تا یکی از گلهای مهم تاریخ دوران بازی خود را به ثمر برساند. بسیاری گل او به سپاهان را بیشباهت به گلی که وارد دروازه ولز کرد، نمیدانند اما حتی اگر این شبیهسازی را هم نادیده بگیریم، چشمی در سالهای اخیر به یک هافبک غیرقابل پیشبینی بخصوص در زمانهای شوتزنی تبدیل شده است. چشمی نیز همچون حسینی میتواند به دایره معدود بازیکنانی تبدیل شود که در لیگ برتر صاحب دو جام قهرمانی شده است. او برای رسیدن به این مهم فرصت مطلوبی در اختیار دارد. نقش روزبه در عملکرد بازیکنان استقلال در کنار نکونام و همکارانش به عنوان یک بازیکن با تجربه بسیار زیاد است.
سعید مهری
یکی از اتفاقات عجیب استقلال در سالی که گذشت، جدایی سعید مهری بود. گرچه این بازیکن در طول دوران حضورش در استقلال هیچ گاه موفق نشد خود را به عنوان یک هافبک طراح کارآمد چهره کند و روند پرفراز و نشیبی داشت و انتقادات بسیاری را متوجه خود میدید اما جداییاش از استقلال صدای همه را درآورد. وقتی مهری در نیمفصل لیگ بیست و سوم استقلال را به مقصد آپولون قبرس ترک کرد و شاگرد ریکاردو ساپینتو شد، جواد نکونام از مدیریت باشگاه استقلال گله کرد و خطیر را به باد انتقاد گرفت که چرا بدون اجازه او به این بازیکن رضایتنامه داده است. مسأله اصلی نیز همین بود. اینکه چرا بازیکنی بدون اذن سرمربی از تیمی به تیم دیگری میرود و سرمربی در جریان جدایی او قرار ندارد. اینکه چه مسائلی در میان بود که خطیر شخصاً با جدایی این بازیکن موافقت کرد و حتی جواد نکونام را در جریان این جدایی قرار نداد، موضوعی است که در آینده باید به آن پرداخته شود و قطعاً بعد از دوران حضور خطیر این سؤال به طور جدی مطرح خواهد شد اما به هر حال نباید هم از واقعیت غافل بود که جدایی این بازیکن از لحاظ فنی هیچ اثری در روند حرکتی استقلال نداشت و این بازیکن از نظر کارایی هیچ گاه بازیکن مطمئنی در ترکیب استقلال نبود.
کوین یامگا
تلحترین خبر سال 1402 برای همه استقلالیها مصدومیت کوین یامگا بود. وقتی خبر آمد که ستاره فرانسوی در حین تمرین از ناحیه چشم آسیب دیده، ابتدا کسی این مصدومیت را جدی نگرفت و تصور میشد آقای فرانسوی به سرعت به ترکیب استقلال باز گردد اما خبرهای بد آرام آرام منتشر و مشخص شد که آسیبدیدگی یامگا از ناحیه چشم جدی است و این بازیکن باید جراحیهای پی در پی را انجام دهد و بعد از گذراندن دوران نقاهت منتظر نظر پزشکان بماند تا اگر مجوز بازگشتش به میادین صادر شد دوباره شانس خود را امتحان کند. یامگا بعد از پایان جراحیهای متعدد دو هفته را به استراحت مطلق پرداخت و دوباره نرمدوی در کنار تمرین استقلال را آغاز کرد تا شانسش برای بازگشت به ترکیب افزایش یابد. البته این بازگشت به فصل جاری نخواهد رسید و ستاره فرانسوی استقلال باید منتظر فصل جدید باشد تا اگر از لحاظ پزشکی مشکلی برای حضور در ترکیب استقلال نداشت، بتواند از فصل آینده به ترکیب آبیها بازگردد. یامگا خود نیز عمیقاً امیدوار است تا دوباره در ترکیب استقلال دیده شود و دستکم برای یک فصل هم که شده برای استقلال به میدان برود و وداع باشکوهی با هواداران این باشگاه داشته باشد.
مهدی قایدی
درست در روزهایی که استقلال درگیر جذب سرمربی بود و نکونام را به عنوان سرمربی انتخاب کرد، مهدی قایدی رسماً به باشگاه شباب الاهلی بازگشت؛ بازگشتی قابل پیشبینی که در هفتههای میانی فصلی که گذشت نیز خبرش همه جا پیچیده بود. قایدی بیآنکه در مقابل جدایی از استقلال مقاومت کند به باشگاه خود بازگشت و الاهلی نیز طی توافقی با باشگاه الاتحاد کلبا با جدایی قرضی او موافقت کرد تا مهدی بار دیگر شاگرد فرهاد مجیدی در لیگ امارات شود. خیلیها اعتقاد داشتند که اگر قایدی در استقلال میماند میتوانست به فرایند قهرمانی این تیم در لیگ جدید کمک کند اما جواد نکونام در غیاب این بازیکن نیز توانست تیمش را در صدر جدول به عنوان یک مدعی جدی حفظ کند و عملاً جدایی قایدی از استقلال تأثیر منفی آنچنانی روی تاکتیکهای این تیم نداشت. قایدی اما از جدایی خود سود بالایی برد و با درخشش در ترکیب الاتحاد توانست قلعهنویی را برای دعوت دوباره او به تیم ملی قانع کند. این دعوت را خیلیها چندان جدی نمیگرفتند اما مهدی توانست در جام ملتهای آسیا نیز گرهگشا باشد و در خط حمله تیم ملی گلهای ارزشمندی به ثمر برساند تا تیم ملی صاحب یک مهاجم جدید شود.
محمد محبی
در لیست جدا شدههای استقلال نام محمد محبی نیز به چشم میخورد. بازیکنی که باشگاه استقلال هنوز هم موفق نشده حق رضایتنامهاش را به باشگاه سانتاکلارا پرداخت کند. محبی فقط یک فصل در خدمت استقلال بود و برای آبیها در دوران حضور ساپینتو به میدان رفت و شش بار هم موفق به گلزنی شد اما هزینهای که باشگاه استقلال برای جذب این بازیکن متحمل شد بسیار سرسامآور است و علاوه بر30 میلیاردی که باید بابت انتقال قرضی او از حساب استقلال به حساب سانتاکلارا برود، دستمزد قابل توجهی هم از سوی استقلال به این بازیکن پرداخت شد که با کیفیت فنی او همخوانی نداشت. با این حال محبی نیز از جدایی ضرر نکرد. او در روستوف پول بسیار خوبی به جیب زد و توانست مبالغ قابل توجهی از این باشگاه روسی بگیرد. علاوه بر آن محبی نیز در جام ملتهای آسیا همچون قایدی عملکرد قابل دفاعی از خود به جا گذاشت و با گلی که مقابل ژاپن به ثمر رساند، توانست سال خوشی را برای خودش در بخش ملی رقم بزند. به هر روی اما جدایی محبی از استقلال برای این تیم خوشایند نبود و جواد نکونام نیز بارها در مصاحبههای خود به جدایی این بازیکن اشاره کرد و انتظار داشت این بازیکن به عنوان یک ابزار کارآمد همچنان در استقلال باقی بماند.
میلاد فخرالدینی
چه کسی فکر میکرد میلاد فخرالدینی به سبب نمایش ضعیف در سال آخر حضورش در استقلال بار دیگر به این تیم بازگردد؟ بازگشت میلاد بعد از 7 سال دوری و بازی برای تیمهای نفت تهران، گسترش فولاد، ذوب آهن، تراکتور و آلومینیوم را باید در ردیف عجیبترین اتفاقات سالجاری دانست. اما این بازگشت عمیقاً حاصل درخشش مدافع-هافبک راست سابق بود. فخرالدینی در ترکیب تیم آلومینیوم اراک خوش درخشید تا مورد توجه سرمربی آبیها قرار بگیرد و در آخرین روز نقل و انتقالات نیمفصل به ترکیب استقلال پیوند بخورد. اینکه فخرالدینی بتواند در بازیهای پیش رو همه را قانع کند که استقلال یک خرید خوب انجام داده، بستگی به عملکرد این بازیکن در ادامه فصل دارد. فخرالدینی به لحاظ سبک بازی البته شباهت زیادی به صالح حردانی دارد و از لحاظ تکنیکی چندان متفاوت با حردانی نیست اما به هرحال حضور او باعث شد دست نکونام در پست دفاع و هافبک راست بازتر باشد و این بازیکن ریزنقش به یکی از ارکان استقلال برای نیمفصل دوم لیگ بیست و سوم تبدیل شود. عملکرد فخرالدینی البته در پایان فصل بیشتر قابل بررسی است و باید تا آن زمان صبر کرد.
رافائل سیلوا
بازگشت رافائل سیلوا به استقلال هم از لحاظ مالی به سود علی خطیر بود و هم از لحاظ فنی به نفع جواد نکونام. این بازیکن برزیلی بعد از اینکه در اقدامی عجیب پیش از شروع فصل جاری از استقلال کنار گذاشته شد، شکایتی را علیه این باشگاه تنظیم کرد و استقلال محکوم به پرداخت 850 هزار دلار شد. این مبلغ را باشگاه استقلال باید بدون هیچ کم و کاستی به حساب این بازیکن برمیگرداند اما خطیر در اقدامی آینده نگرانه سیلوا را برگرداند و توافق تازهای با این مدافع انجام داد تا اولاً شکایت خود را پس بگیرد و از جنبههای فنی نیز به استقلال یاری رساند. بازگشت سیلوا را نیز باید در ردیف مهمترین اتفاقات سالجاری لقب داد اما اینکه سرانجام سیلوا با استقلال به مانند فصل بیست و یکم به قهرمانی ختم شود یا خیر، روشن نیست و باید نتیجه کار او در استقلال را در پایان فصل به نظاره نشست. آنچه مسلم است اما بازگشت سیلوا دست نکونام را در خط دفاع کاملاً باز کرد تا دیگر شاهد بازی کردن چشمی در قلب دفاع استقلال نباشیم و جواد نکونام با خیال آسوده بتواند از این بازیکن در خط میانی بهره بگیرد و سیلوا را به یکی از مردان کلیدی خود در قلب دفاع تبدیل کند.