رصد بازیکنانی که به ندرت دیده شدند
کمپیدا و کممصــــرف
وصال روحانی
روزنامه نگار
لیگ بیست و سوم فوتبال کشور یک فوج بازیکن داشته است که در کمترین حد ممکن به میدان آمدهاند و بیش از آن که در لیگ شرکت داشته باشند، این مسابقات را تماشا کرده و البته بابت این دیدن، پولهای خوب و زیادی هم گرفتهاند.
نیمکتنشینی و کمتر به میدان گسیل شدن البته گناه این بازیکنان نبوده و تقصیر بیشتر متوجه مدیران و مربیانی است که در زمان گزینش نفرات و عقد قرارداد با آنها افرادی را به خدمت گرفتهاند که کیفیت لازم را برای فیکس بودن در ترکیب نداشتهاند. میتوان به این بازیکنان هم خرده گرفت که به چه سبب سطح فنی کارشان را بیش از این ارتقا نبخشیدهاند اما اگر یک مربی واقعاً تیزهوش و منصف باشد، در زمان یارگیری در ایام «پیشفصل» انگشت روی نام افرادی خواهد گذاشت که بیشترین بخت و صلاحیت را برای حضور در میدان داشته باشند و از جذب بازیکنانی که کمی تا قسمتی مازاد به نظر برسند، تا سرحد امکان پرهیز خواهد کرد. چیزی که در مورد بازیکنان ذکر شده، در مطلب پیش رو به اندازه کافی اجرا و رؤیت شده است.
سرآمد «بیرون ماندهها»
به هنگام رصد نام مردانی که در نیمفصل اول لیگ برتر امسال کشور به ندرت در میدان دیده شدند و کمپیدا و کممصرف جلوه کردند، به برخی نامهای بسیار مطرح و آدمهای اسم و رسمدار هم برخورد میکنیم اما دلیل حضور اندک این دست از بازیکنان در نیمفصل نخست، اغلب مصدومیتهای مزمن و طولانی مدت آنها بوده که طبعاً اجازه نداده در جمع یاران خود حضورهایی بیشتر و مفیدتر داشته باشند. سرآمد «بیرون مانده»های نامدار لیگ بیست و سوم، امید نورافکن بوده است. این مدافع-هافبک ملیپوش سپاهان به سبب متحمل شدن مصدومیتی شدید در واپسین روزهای فصل گذشته نه تنها ایام «پیشفصل» لیگ بیست و سوم را از دست داد بلکه تا اوایل آذرماه از بازگشت به میدان دور ماند و یک ماه هم صرف آماده شدن او برای حضور در تمرینات گروهی و سنگین تیمش شد. به این ترتیب نورافکن فقط در دیدار آخر سپاهان در نیمفصل نخست مورد استفاده قرار گرفت و آن هم تنها در یکی، دو دقیقه آخر که ژوزه مورایس سرمربی پرتغالی طلاییهای اصفهان در دیدار با شمس آذر میکوشید عقبماندگی 0-1 خود مقابل این تیم جنگنده قزوینی را جبران کند و هر چه نفر و نیرو داشت، به داخل زمین فرستاد و البته سیاست او اثر نکرد و سپاهان با همین نتیجه بازنده شد و نورافکن و سایر تعویضیها، ناخواسته سنگ روی یخ شدند!
بازیکنی که رفت و رفت!
دیگر نامداران کمی تا قسمتی بیرون مانده از نیمفصل نخست لیگ برتر فوتبال کشور، محمدرضا خانزاده و مصطفی ناییجپور از ملوان، رحیم زهیوی از استقلال خوزستان، ایوب والی از فولاد خوزستان، محمدحسین بوعذار از صنعت نفت، یاسین سلمانی از پرسپولیس، شروین بزرگ از آلومینیوم اراک، امید سینک و شاهین ثاقبی از پیکان و سبحان خاقانی از استقلال تهران بودهاند. در مورد یاسین سلمانی آوردن این توضیح ضروری است که او یکی از بزرگترین انتقالهای «پیشفصل» توصیف شد و در میان هر دو «بزرگ» پایتخت که او را میخواستند، پرسپولیس را برگزید. این گزینش که به قیمت جدایی او از سپاهان تمام شد مثل توپ صدا کرد و وی در 3 بازی از 4 مسابقه نخست قرمزهای تهرانی هم در اواخر وقت بازی به میدان گسیل شد و یک گل هم زد اما از یک سو مجموعاً فقط 37 دقیقه برای آنها بازی کرد و از جانب دیگر رباط صلیبی پاره کرد و رفت که رفت(!) و زودتر از اواخر اردیبهشت 1403 برنخواهد گشت. موقعی که لیگ بیست و سوم در آستانه اتمام و کرکره آن در حال پایین کشیده شدن است.
یک تجارت خوب
مشکل آسیب دیدن و از دست دادن اجباری بخش عمدهای از نیمفصل اول لیگ بیست و سوم دامان تعداد دیگری را هم گرفت و سبب اصلی استفاده حداقلی باشگاههایشان از آنها در این نیم فصل بود. دیگر نمونههای این روند محمدرضا خانزاده، رحیم زهیوی، ایوب والی، مصطفی ناییجپور و سبحان خاقانی بودند. با وجود این، مشکل اکثر نفرات دیگری که بسیار کم مورد استفاده قرار گرفتند، بهتر بودن یارانشان نسبت به آنها و عدم دقت کافی از سوی مربیان تیمها در زمان یارگیری در ایام «پیشفصل» بود. بازنده اصلی این فرایند لزوماً بازیکنان نبودهاند زیرا آنها پول ذکر شده در متن قراردادشان را کم یا بیش گرفتهاند و بقیه آن را هم در ادامه فصل خواهند گرفت و ضرر کردههای اصلی تیمهای استخدامکننده آنها بودهاند. این باشگاهها مبالغی را که قطعاً کم نبوده، صرف انعقاد قرارداد با این بازیکنان کردهاند اما طی فصل به وضوح دیدهاند که کیفیت کار آنها برای حضوری هر چه بیشتر در زمین کفایت نمیکند و در نتیجه مجبور به نیمکتنشین کردن طولانی مدت این بازیکنان و استفاده حداقلی از آنها شدهاند. در واقع در لیست حاوی نفرات «کمتر استفاده شده» در نیمفصل اول به حدود 30 اسم برخورد میکنیم که فقط در یک بازی برای تیم خود به میدان رفتهاند و اغلبشان نه تنها 90 دقیقه بازی نکردهاند بلکه به 45 و 40 دقیقه هم نرسیدهاند. تجارت خوبی است؛ چند دقیقه بازی کردن و پول کامل گرفتن. این طور نیست؟!