یامگا، باهیا، آلوز و گولسیانی تافتههای جدابافته بودند
این «خارجی»های بــــیکیفـــیت
آرمن ساروخانیان
روزنامه نگار
اغلب «خارجی»های شاغل در لیگ برتر بیستوسوم کشور هم به لحاظ آمار و دستاوردها هم از نقطهنظر کیفی و فنی چیزی بر فوتبال ما نیفزودند و شاید هم چیزهایی را از آن کاسته باشند. اولین شرط جذب «خارجی»ها به لیگ هر کشوری منجمله لیگ ایران باید باکیفیت و قوی بودن آنها باشد، به گونهای که از نمونههای ایرانی پست تخصصی خویش برتر و ممتازتر باشند و بهتبع آن نکات ارزشمندی را به بازیکنان ما بیاموزند و این باور بهوجود آید که آمدنشان به ایران و حضورهای مستمر آنها در صحنه مسابقات یک رویداد مفید برای کل فوتبال ما بوده و بهرههایی را برای ورزش ایران برجای نهاده است. در غیر این صورت جذب خارجیها نهتنها گرهی از کار تیمهای ما باز نمیکند، بلکه پول کلان استخدام آنها جیب مدیران باشگاهها را خالی و فرصتهای شغلی متعددی را از دست جوانان آرزومند و محق ما خارج میکند. در صورت برابر بودن توانایی فوتبالیستهای مقیم وطن با افراد خارجی کاندیدای ورود به لیگ ایران و یا نازلتر بودن خارجیها در قیاس با داخلیها ارجح آن است که مدیران باشگاهها منافع ملی را در اولویت قرار داده و از خیر جذب خارجیهای مدنظر خویش بگذرند و میدان را به جوانان تلاشگر داخلی بدهند. جوانانی که به مرور زمان پختهتر شده و سرویس بیشتر و بهتری را به فوتبال ما ارزانی خواهند داشت و آن هم در ازای دستمزدی بسیار کمتر از رقبای خارجیشان.
هم پول کلان، هم سوء تبلیغ
آیا ملاحظات و طرز نگرش فوق در عملکرد مدیران و مربیان باشگاهی ما مدنظر قرار گرفته و شرط اصلی جذب یا دفع خارجیها تلقی شده است؟ به جرأت میتوان گفت که خیر، زیرا در بیش از 60 درصد موارد جذب بازیکنان خارجی، بازیگر وارد شده به چرخه لیگ کلاس بالاتر و توان بیشتری در قیاس با نمونههای ایرانی خود نداشته و یا در همان سطحی توپ زده که داخلیها میزنند و یا از نمونههای داخلی هم ضعیفتر و ناقصتر عمل کرده است. به واقع قیمت بسیار بالای این خارجیها و مبلغ هنگفتی که با احتساب ارز خارجی باید برای جذب آنها هزینه شود، فلسفه رویکرد مکرر باشگاههای ما به این بازیکنان کمکیفیت را بیش از پیش زیر سؤال میبرد و چون آنها خصوصیات لازم را ندارند و پس از مدتی کوتاه از تیم خود جدا میشوند و برای کسب دستمزد معوقه خویش به فیفا شکایت میکنند، موجب سوءتبلیغهای آشکار و بزرگی برای فوتبال ما هم میشوند.
پیشتازی پرسابقهها در جمع خارجیها
اگر بخواهیم انگشت روی نام اندک بازیکنان خارجی موفق لیگ بیستوسوم بگذاریم و این تافتههای جدابافته را بشناسیم، بیشتر به نامهایی میرسیم که از تازهواردان نیستند بلکه حداقل دو سال و گاهی 7-6 سال سابقه حضور در لیگ برتر ما را دارند و در نتیجه با شرایط و نیازهای لیگ ایران کاملاً آشنا شدهاند و سرویسدهی بهتری دارند.
یکی از آنها جفرسون باهیا است که بعد از آشنا شدن با شرایط فوتبال ایران طی لیگ بیستودوم، امسال در لیگ بیستوسوم به پرحضورترین خارجی نیمفصل اول تبدیل شد و نه تنها در تمامی 15 بازی فولاد خوزستان شرکت کرد، بلکه در ترکیب ثابت ظاهر شد. ایراد وارده به باهیا البته این بود که در این حضورهای طولانی نه گل زد و نه پاس گلی صادر کرد.
ریکاردو الوز سلطان پاس گل هر دو فصل گذشته که پرتغالی و عضو تیم تراکتور است، در نیمفصل اول لیگ بیستوسوم نیز نه تنها با ارسال 6 پاس گل باز در صدر جدول سازندگان گل نشست، بلکه یک مرتبه هم گلزنی کرد. این چپپای پرهنر اگر یک نقطه سیاه در کارنامه امسالش داشته باشد، یکبار اخراج شدنش از میدان بوده است. او در 14 بازی از 15 مسابقه «پرشورها» در زمین حاضر بود و 1228 دقیقه را در میدان سپری کرد و فقط جفرسون باهیای 15 مسابقهای با حضوری 350 دقیقهای در میدان از او فراتر ظاهر شد.
کوین یامگای فرانسوی که شاید برترین بازیکن استقلال در سه فصل اخیر بوده باشد، در لیگ بیستوسوم نیز در تمامی 15 بازی این تیم ظاهر شد و حضوری 1227 دقیقهای را در میدانها تجربه کرد و ویژگی ممتاز او این بود که چهار گل هم زد و دو پاس گل برای یارانش فرستاد. یامگا در پنالتی زدن همچون هر دو فصل پیش چنان استادانه و بینقص عمل کرده که آبیها هر موقع در یک بازی صاحب ضربه پنالتی میشوند، آنقدر بابت گل شدن آن توسط یامگا مطمئن هستند که حتی قبل از ضربه زدن او به شادمانی میپردازند و به همین سبب است که این روزها نگران مصدومیت شدید او از ناحیه چشم و تبعات انجام سه عمل جراحی پزشکان روی آن هستند.
از کولیبالی تا گولسیانی
موسی کولیبالی مدافع آفریقایی فولاد خوزستان و کریستوفر کنت دروازهبان همین تیم که سابقه عضویت در سپاهان را هم دارد، دیگر «خارجی»های لیگ بیستوسوم بودند که در نیمفصل اول آمار بالایی را در ارتباط با حضور در میدان به ثبت رساندند. کولیبالی در 14 بازی فولاد شرکت کرد و در 12 تای آنها بازیکن فیکس بود و کنت هم در 13 مسابقه درون دروازه فولاد ایستاد و البته با خوردن 17 گل کارنامه بالنسبه ضعیفی داشت. دیگر «خارجی» پرسابقه لیگ بیستوسوم که باز هم نمره قبولی گرفت، گئورگی گولسیانی مدافع گرجستانی پرسپولیس بود. او در هفتمین فصل حضورش در لیگ ایران (و با پیشینه عضویت در ذوبآهن و سپاهان) در 14 بازی از 15 دیدار قرمزهای تهرانی شرکت کرد که در 9 تای آنها در ترکیب ثابت قرار داشت و 4 بار هم گلزنی کرد. اهمیت کار گولسیانی بیشتر از آنرو است که او فصلجاری را به عنوان نفر ذخیره شروع کرد و قرمزها دیدارهای اولشان را با زوج پورعلیگنجی و کنعانیزادگان در مرکز خط دفاعی خود آغاز کردند اما چون پورعلیگنجی در همان هفتههای نخست بهشدت آسیب دید و کل فصل را از دست داد، گولسیانی به ترکیب اصلی بازگشت و ارزشهای فراوانش را از نو به نمایش گذاشت.
وقت پرسش رسیده است
حتی بعضی «خارجی»های پرسابقه لیگ هم امسال اوقات کماثری را پشتسر نهادند و سرآمد آنها گادوین منشای نیجریهای است که طی فصول اخیر ششبار تیم عوض کرده است و در فصل جاری با پیراهن فولاد خوزستان فقط یک گل به ثمر رسانده و آن هم در حالی که در 12 مسابقه این تیم شرکت داشته و مجموعاً 508 دقیقه بازی کرده است و دو فصل پیش آقای گل لیگ شده بود. در شرایطی که نبیل باهویی هم پس از ایجاد کلی سروصدا پیرامون الحاقش به پرسپولیس و طی شش بازی خود برای این تیم فقط زننده یک گل بوده این پرسش بیش از پیش در ذهنها مینشیند که آقا وقت آن نرسیده از خریدهای پرتعداد کارشناسینشده در مورد بازیکنان خارجی خودداری گردد و دور نام بیکیفیتها خط قرمز کشیده شود و فقط «خوب»های این رده جذب باشگاههای ما شوند.
در این زمینه البته باید به نظرات متخصصان امر رجوع کرد و مدیران و حتی سرمربیان «سرخود» و بدون مطالعه و مشورت اقدام نکنند.