گلگهر؛ موفق در دفاع، ناکام در تهاجم
نگاه امیدوارانه «اوزونیدیس» به نیمفصل دوم
وصال روحانـی
روزنامهنگار
کارنامه گلگهر در پایان نیمفصل اول لیگ برتر فوتبال کشور دربر دارنده فقط دو شکست است و این همپا با ذوبآهن و تنها یک پله پایینتر از استقلال و پرسپولیس که بیشتر از یک باخت را متحمل نشدند، تیم سیرجانی را صاحب دومین رکورد برتر دفاعی فصل معرفی میکند.
آنچه سبب شده گلگهر با وجود داشتن چنین خط دفاعی از رتبه هفتم بالاتر نیاید، بهرهمند نبودن از خط حملهای توانمند بوده است. مردان تهاجمی گلگهر در نیمفصل اول در 15 بازی بیشتر از 17 گل نزدند و در میان هفت تیم بالای جدول فقط ذوب آهن بود که کمتر از آنها دروازه رقبا را گشود. این در حالی روی داد که در جمع عناصر تهاجمی این تیم متعلق به استان کرمان امثال سعید سحرخیزان، احمدرضا زندهروح و مهدی ممیزاده هم جای دارند و «خارجی»های خط آتش گلگهر شامل اریک بایناما و میشل تیورده هم میشوند. گلگهر در منطقه بالها و کانالهای کناری هم نظایر بهنام برزای را در اختیار دارد و در امر بازیسازی از مرکز خط میانی علیرضا علیزاده هم که توسط امیر قلعهنویی دو بار به تمرینات تیم ملی فرا خوانده شد، مشارکت میکند.
انطباقی سریعتر از انتظار
وقتی در ایام «پیشفصل» لیگ بیست و سوم مدیران گلگهر به یک مربی یونانی نه چندان مطرح و فاقد عناوین بزرگ به نام مارینوس اوزونیدیس روی آوردند و او را جانشین سعید الهویی کردند که پس از جدایی امیر قلعهنویی، سرمربی این تیم شده (و نتایج بسیار بدی گرفته بود)، بسیاری به این انتصاب به دیده تردید نگریستند و آن را ریسکی بزرگ دانستند. با این حال اوزونیدیس که دستیاران انتخابیاش نیز همگی هموطنان وی بودند، سریعتر از آنچه تصور میشد، با تیم جدیدش خو گرفت و شروع به کسب نتایجی اغلب مثبت کرد. نتایجی که سبب شد گلگهر نیمفصل اول را با 5 برد، 8 تساوی و فقط دو باخت به پایان برساند و همان طور که پیشتر آمد، در رده هفتم جدول آرام گیرد. ردهای بالاتر از رقبای معتبری همچون آلومینیوم اراک، مس رفسنجان، فولاد خوزستان و نساجی مازندران که آخری از نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا هم بود.
توقعی که برآورده نشد
اوزونیدیس تیمی را تحویل گرفت که با وجود خریدهای کلان و متعدد قلعهنویی طی دو سال و نیم زمامداریاش در سیرجان هیچ جام و عنوانی را به دست نیاورده بود اما تا کسب رتبه چهارم لیگ و تصاحب مجوز حضور در لیگ قهرمانان آسیا پیش رفته بود. گلگهر البته آسیایی نشد زیرا در فصلی که سرخابیهای پایتخت به سبب استاندارد نبودن و انباشت بدهیهای نپرداخته از لیگ مذکور اخراج شدند، گلگهر نیز به سرنوشتی مشابه دچار گشت و AFC این تیم را هم به سبب جور نبودن دخل و خرجش از صحنه خارج کرد و سهمیه ایران را در لیگ قهرمانان به دو تیم کاهش داد. با این اوصاف توقع از اوزونیدیس این بود که به پشتوانه علم خود و اعتبار فوتبال کشورش و آوردن تعداد زیادی دستیار لااقل همان رتبه حاصله ژنرال یعنی چهارمی را نصیب گلگهر کند. گلگهر پس از گذشت نیمی از فصل جاری چنین نکرده اما از یک سو تحمل فقط دو شکست و از جانب دیگر وجود تنها 5 امتیاز فاصله با تیم چهارم جدول (تراکتور) این امید را زنده نگه میدارد که تیم سیرجانی در نیمفصل دوم یک بار دیگر تا سطح و درجه آسیایی شدن پیش برود. چنین چیزی البته تأثیر پذیرفته از سهمیه مقرر برای ایران در لیگ قهرمانان فصل آینده هم خواهد بود و به اینکه سهمیه ایران «1+3» (3 سهمیه ثابت و یک سهمیه مشروط) خواهد بود یا «2+2» که البته در هر دو حالت تیم چهارم لیگ ما گذارش به مرحله پلیآف لیگ قهرمانان قاره کهن خواهد افتاد.
مردی آرام در میان بحرانها
خصلت ممتاز اوزونیدیس که او را از بسیاری از همکارانش متمایز میکند و در دنیای حرفهای امروز فوتبال کمیاب است، آرامش چشمگیر او در کنار خط و در جریان مسابقات است و وی حتی در زمان اشتباهات محرز داوران بداخلاقی نکرده و اعتراضهای تندی انجام نداده و بازیها را به هم نریخته است. این در حالی است که برخی مربیان خارجی شاغل در لیگ ایران تندخو بودهاند و سرآمد آنها ریکاردو ساپینتوی پرتغالی بود که استقلال را در فصل گذشته هدایت میکرد و به تنهایی برای به هم ریختن یک شهر کفایت میکرد. آرامش اوزونیدیس و مهارتهای بازیگری ابوالفضل رزاقپور، مسیح زاهدی، سامان فلاح، حمید بوحمدان و علیرضا کوشکی در اداره امور دفاعی یا ساماندهی خط میانی و البته حضور محمدرضا اخباری پرتجربه درون دروازه سبب میشود تیم سیرجانی با امیدواری فزونتری به نیمفصل دوم لیگ بیست و سوم نگاه کند. نیمفصلی که گلگهر میکوشد طی آن باز به سهمیه آسیایی برسد و اوزونیدیس به لطف تجربیات برگرفته در نیمفصل اول کارکرد بسیار بهتری داشته باشد.