توافق پرحرف و حدیث خطیر، بدون ضمانت اجرایی
جیب خالی، ورزشگاه 500 میلیون دلاری!
حمیدرضا عرب
روزنامهنگار
باشگاه استقلال به تازگی نشستی برگزار کرد که اختصاص داشت به امضای توافقنامه سرمایهگذاری برای ساخت ورزشگاه اختصاصی. در این مراسم که بدون اطلاعرسانی عمومی برای رسانههای رسمی در یک تالار با حضور دوستان رسانهای خطیر برگزار شد، مدیرانی از یک شرکت مالزیایی حضور داشتند و در نهایت براساس اطلاعرسانی باشگاه استقلال دو طرف برای ساخت یک مجموعه به توافق رسیدند.
سؤالات مهمی بعد از برگزاری این نشست مطرح شده که نیاز به پاسخگویی از طرف مدیرن باشگاه استقلال و طرفهای قرارداد دارد.
بعد از انتشار خبر توافق برخی جریانهای رسانهای از مخالفت وزارت ورزش رونمایی کردند اما هیچ خبر رسمی از سوی رسانه وزارت ورزش دال بر مخالفت قطعی با این توافق منتشر نشد و در عین حال نیز تأییدیه با این مضمون که وزارت ورزش در جریان ریز توافقات قرار دارد نیز نیامد. این خود ابهام بزرگی را در همان قدم اول برای افکار عمومی ایجاد کرد. چرا وزارت ورزش و جوانان ماجرا را نه تأیید کرده و نه تکذیب؟ ماجرا چیست؟ آیا وزیر ورزش و جوانان در جریان این توافق قرار داشته است؟ آیا مفاد توافق مورد تأیید است؟
در واقع سکوت متولی اول باشگاه استقلال در خصوص این ماجرا آن هم چند روز بعد از اینکه نسبت به برگزاری نشست خطیر و سفیر عربستان از سوی وزارت ورزش موضعگیری رسمی شد و به مدیراستقلال تذکراتی داده شد، توافق را به شدت زیر سؤال برده است.
پرسش دیگر این است که پروژه ساخت ورزشگاه اختصاصی استقلال با کدام بودجه و منابع مالی قرار است به اجرا درآید؟ آیا باشگاه استقلال اقدام به جذب سرمایهگذار خارجی کرده است که چنین پروژهای را کلید زده؟! اساساً اگر سرمایهگذار خارجی وجود دارد آیا ساخت ورزشگاه برای یک باشگاه ایرانی برای آنها چه سودآوری به همراه خواهد داشت؟ سؤال دیگر اینکه چرا همزمان با اعلام خبر ملاقات با شرکت مالزیایی توضیحات تکمیلی در رابطه با جزئیات این پروژه منتشر نشده تا افکارعمومی متوجه شوند اصل ماجرا چیست و این ورزشگاه با کدام دادههای فنی و اقتصادی کلنگ زده خواهد شد؟!
ابهام وقتی بیشتر میشود که مدیر باشگاه استقلال بعد از توافق با نمایندههای شرکت مذکور تازه اعلام میکند برای ساخت چنین پروژهای نیاز به 15 هزار هکتار زمین داریم! عجیب نیست؟! این اظهارات خود تمام توافقات را زیر سؤال میبرد و نشان میدهد مدیر استقلال بدون اینکه محل احداث وزرشگاه خود را تعیین کنند یا موافقتی از دولت یا زمین شهری برای اختصاص زمین در پایتخت بگیرند، این نشست را به راه انداختهاند.
از سویی این فقط یک توافق است که گفته شده برای دو طرف الزامآور هم نیست که الزامآور نبودن اعتبار کل قرارداد را زیر سؤال میبرد و نشان میدهد پایههای این توافق چندان هم محکم نبوده است.
اینکه مدیرعامل باشگاه استقلال خود اذعان داشته که برای ساخت ورزشگاه اختصاصی نیاز به 500 میلیون دلار بودجه لازم است شاید به نوعی تأیید بر دور بودن رسیدن باشگاه استقلال به چنین پروژه عظیمی باشد.
باشگاهی که همین حالا نتوانسته حقوق فصل پیش بازیکنان خود را تسویه کند و اعتراضهای زیرپوستی به نحوه پرداختیهای ساده وجود دارد چطور میخواهد در یک مسیر دشوار مالی قدم بردارد و خود را صاحب ورزشگاه اختصاصی کند.
از سویی اگر توافقات اخیر را الزامآور تصور کنیم تمام آنچه رقم خواهد خورد باید زیر نظر متولی اول این باشگاه (وزارت ورزش و جوانان) به سرانجام برسد که اکنون وزارت ورزش در آغاز ساخت یک پروژه ملی قرار دارد و بنا شده در پایتخت یک ورزشگاه بزرگ ساخته شود و به طور قطع همه نگاهها متوجه تکمیل پروژه مهم ملی خواهد بود.
آنچه مسلم است رسیدن به چنین اهداف بزرگی نیازمند برخورداری از یک تیم مدیریتی قوی است و مهمتر اینکه قبل از آن باید تمام کاستیهای مالی یک باشگاه برطرف شده باشد تا در راستای دستیابی به چنین اهداف بزرگی قدم برداشت. حال شاید اقدام اخیر به نوعی مقدمه یک کار بزرگ در آینده باشد اما پرواضح است که استقلال اکنون شرایط مالی لازم برای دستیابی به چنین آوردهای را نخواهد داشت.