سپاهان و ذوبآهن توان حفظ جایگاه خود را دارند
بپاخیزی تازه فوتبال اصفهان
وصال روحانـی
روزنامهنگار
بالانشینی سپاهان اصفهان در جدول ردهبندی لیگ برتر فوتبال کشور و نمایشهای دور از انتظار ذوبآهن که یکی از 6-5 تیم نخست جدول بوده، بپاخیزی تازه و مجدد فوتبال این استان را گواهی میدهد.
سپاهان البته در اکثر فصول یک مدعی طراز اول بوده اما سر برآوردن ذوبیها پس از سه- چهار فصل توأم با کمفروغی فرایندی باارزش و کاملکننده این رنسانس بوده است. محافل فوتبالی سپاهان را به دلیل جمعآوری کهکشانی از ستارهها به قیمت زیر پا گذاشتن «فیرپلی مالی» به کرات محکوم کردهاند و برخی آگاهان میگویند جایگاه فعلی ذوبیها هم به سبب نداشتن پرسنل کافی قابل حفظ کردن نیست و این تیم در نیمفصل دوم به ردههای پایینتر جدول درخواهد غلتید اما اگر ردهبندی فعلی را که پایانی بر نیمفصل اول است، مبنا قرار بدهیم، هر دو تیم اصفهانی گل کاشتهاند و یک بار دیگر این شهر و استان را بر بلندای فوتبال کشور نشاندهاند.
دورنمای نیمفصل دوم لیگ نیز برای این دو تیم آنقدرها ناامیدکننده نیست که برخی تصور میکنند. سپاهان با توجه به تعطیلی طولانی مدت بین دو نیمفصل فرصت به اندازه کافی دارد تا با ترمیم متن قرارداد شماری از بازیکنان کلیدیاش و تبدیل ارقام آن به بیلانهایی همسو با قواعد مالی لیگ، مجوز استفاده مجدد از آنها را بگیرد و مصدومانش را هم بازیابد که یکی از آنها، امید نورافکن است که البته دو هفتهای است به میدانها برگشته و در دو بازی آخر طلاییهای اصفهان در نیمفصل اول در دقایقی از وی استفاده شد. ابقای ژوزه مورایس در اصفهان هم در حالی که گفته میشد او به سبب بینظمیهای حاکم بر لیگ قصد بازگشت به زادگاهش (پرتغال) را دارد، خبر خوبی برای سپاهانیها است زیرا او به سبب کار مستمر طی دو فصل اخیر با شرایط فنی بازیکنان کاملاً آشنا است و بهترین تصمیم گیرنده برای آنها به حساب میآید و میتواند جایگاه رفیعشان را حفظ کند. در صورتی که مورایس میرفت، حتی انتخاب بهترین گزینههای وطنی برای رهبری زردپوشان اصفهانی میتوانست تبعاتی نامناسب داشته باشد زیرا فردی تازهوارد برای خو گرفتن با شرایط سپاهان به زمان زیادی نیاز پیدا میکرد و آشنایی او دیرتر از آن حاصل میآمد که بهرههایش در نیمفصل دوم لیگ بیست و سوم قابل حصول و بهرهبرداری باشد.
ذوب آهن نیز میتواند کم و بیش مطمئن باشد که به لطف حضور محمد ربیعی در سکان هدایتش مربیای را در اختیار دارد که «فوت و فن» کار در فولادشهر را به سرعت آموخته و قاعدتاً در نیمفصل دوم هم کار را برای سفید و سبزهای اصفهانی کم و بیش «درخواهد آورد.»
همان سه ضلعی همیشگی
این را نیز بگوییم که در یک جمعبندی کلی و نگاه فرا استانی بیش از پیش به نظر میرسد که همان سه «قدرت» سالهای اخیر یعنی سپاهان، استقلال و پرسپولیس پاهای اصلی قهرمانی لیگ بیست و سوم باشند. تراکتور البته تیم خوبی است، گلگهر به مدارجی بالاتر میاندیشد و ذوبآهن و ملوان هم امسال بهترین اوقات خود طی چند فصل اخیر را سپری میکنند. واقعیت امر اما این است که هیچ یک از این تیمها با مثلث اصلی قدرت برابری نمیکنند. سپاهان پرمهرهترین تیم لیگ است و بسیاری از بازیکنانش به تنهایی سرنوشتساز هستند، استقلال با سلاح استقامت و هوشیاری و خسته کردن حریفان از هنر کسب نتیجه با کمترین حملات برخوردار شده و پرسپولیس حتی در بدترین فصل خود طی 11 سال اخیر هنوز یک عنصر بس حیاتی را از دست نداده و آن، بهرهمند بودن از «ظرفیت و باور قهرمانی» است، حتی وقتی به نظر میرسد که صلاحیت فنی این مهم را ندارد و بدتر از آن بازی میکند که در قوارههای قهرمانی باشد.
کدام یک قهرمان میشوند؟ سپاهانی که حتی تک تماسهای احمدزاده و تک سانترهای رضاییان و البته تک ضربات مهارنشدنی اسدی و مغانلو برای عبورش از مقابل هر حریفی کافی است یا استقلالی که دفاعش چنان فشرده است که بر اثر حملات مکرر بدون نتیجه به آن، چنان خسته میشوید که گل میخورید و میبازید! پرسپولیس البته هیچ یک از خصلتهای فوق را ندارد و طرفدارانش را ناامید و جان به لب کرده اما تا وقتی بیرانوند را دارد که هنوز وزنهای بزرگ است و مادامی که رفیعی، صادقی، عمری و ترابی تک جرقههایی مؤثر میزنند و البته «گولسیانی مدافع» جور مهاجمان گلنزن را میکشد، هر اتفاقی در ارتباط با این تیم متصور است.
نیمفصل دوم لیگ بیست و سوم که از 40 روز دیگر شروع میشود، مشخص خواهد کرد کدام یک از سه تیم فوق از داشتههای خود بهره بیشتری برده و بر بلندای سکوی قهرمانی میایستند. تا چنان موقعی بقیه تیمها میتوانند به این فکر کنند که برای لیگ بیست و چهارم چه انجام بدهند تا در شرایط سه مدعی اصلی امسال و بسیاری از دیگر ادوار لیگ قرار گیرند و به آنها هم با دیدی برتر نگریسته شود و کارشناسان ردای قهرمانی را برازنده آنان بدانند.